تلماسه: قسمت دوم
Dune: Part Two
۱۷+
مناسب برای بالای ۱۷ سال

درباره فیلم
پاول آتریدیس به کمک آموزشهایی که از کودکی دیده و قدرتهایی که دارد به راحتی جایگاهخود را در میان بومیان سیاره آراکیس پیدا میکند و به لطف تبلیغاتی که در میان آنان صورت گرفته به عنوان منجی شناخته میشود. این فیلم قسمت دوم سه گانه تلماسه است که از روی رمانی با همین نام ساخته شده است. در این فیلم به صورت واضح به موضوع منجیگرایی و نقد آن پرداخته شده است. با توجه به موضوع و فضای کلی فیلم و همچنین وجود برخی صحنههای خشن و ناهنجار تماشای آن به افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایششخصیتها:
پاول آتریدیس: دوک خاندان آتریدیس که پس از کشته شدن پدر و خاندانش توسط هارکاننها با مادرش به قلمرو فرمنها(بومیان سیاره آراکیس) پناه میبرد و تلاش میکند یکی از آنان شود. او به دلیل آموزشهایی که از کودکی توسط مادرش دیده تمام وعدههایی که بنیجسریتها(زنان روحانی و جادو گر که طی به صورت پنهان سعی در کنترل جهان توسط باورهایی که در مردم و حاکمان به وجود میآورند دارند.) در خصوص منجی در طیی سالیان به مردمان بومی داده بودند را دارد. بومیان او را مودب مینامند.
چانی: یک فرمن جسور و شجاع که معتقد است سرنوشت فرمنها به دست خودشان است و خود آنان هستند که باید نظم را در سیارهشان به پا کنند و سرنوشتشان را تعیین کنند. او رابطه عاشقانه ای با پاول دارد.
بانو جسیکا: مادر پاول که یک بنیجسریت است و بعد از ورود به سرزمین فرمنها و مرگ مادر روحانی آنان به خاطر ویژگیهایی که دارد به عنوان مادر روحانی جدید تعیین میشد. او نقش به سزایی در ایجاد این عقیده که پاول منجی موعود است در ذهن فرمنها دارد.
استیلگار: یکی از فرماندهان اصلی فرمنها که پاول و مادرش را به سرزمین آنان میبرد و او را در یادگیری رسوم یاری میکند. او عمیقا معتقد است که پاول منجی موعود بوده و همواره پیشگوییهایی که در گذشتگان شنیده را در تعیین این باورش به زبان میآورد.
فِید-روثا : برادر زاده جوان بارون هارکانن (دشمن خاندان آتریدیس و حاکم کمارده شده از سمت امپراطور در آراکیس) که خوی وحشی گری و مهارت بالایی در مبارزه دارد. او به عنوان جانشین بارون در نظر گرفته شده است.
شایهولود: کرمهایی بزرگی که در لایههای زیرین بیابانهای آراکس زندگی میکنند و با شنیدن صداهایی که نظم خاصی در تکرار دارند به سطح میآیند و به عقیده فرمنها صاحبان اصلی این سرزمین هستند.
پرنسس ایرولان : دختر امپراطور که جانشین او و یک بنیجسریت است.
داستان اثر:
پس از وقایع قسمت قبل در حالی که در امپراطوری همه تصور میکنند تمامی خاندان آتریدیس کشته شده اند؛ پاول به همراه مادر باردارش به مخفیگاه فرمنها پناه میبرد. به محض ورود آنان، استیلگار به دیگران میگوید او برخی ویژگیهای لسان الغیب را دارد و ممکن است منجی موعود باشد. بانو جسیکا که پیشتر استیلگار را در نبردی شکست داده بود به عنوان زنی که در نزد خدا جایگاه والایی دارد شناخته شده و به محض ورود به نزد مادر روحانی در حال مرگ فرمنها برده میشود و به عنوان جانشین او تعیین میشود. پاول که در یادگیری اصول فرمنها از خود استعداد زیادی نشان داده رفته رفته مورد توجه بیشتری قرار گرفته تصمیم میگیرد تا به همراه آنان به جنوب سفر کند تا در خصوص جنگ با هارکاننها تصمیم گیری کنند. در میان فرمنها همه به جز چانی و خود پاول معتقدند که او منجی موعود است. بعد از ورود به جنوب پاول متوجه میشود بنیجسریتها تبلیغات گستردهای در میان مردم کردهاند و با همهگیر کردن پیشگوییهایی در خصوص منجی ذهن آنان را برای پذیرفتن او به عنوان لسان الغیب آماده کردهاند. پاول ابتدا این باور را پس میزند اما بعد از مدتی با وجود رویاهایی که در خواب و بیداری میبیند و با انگیزه انتقام از امپراطوری و هارکاننها برای نابودی خاندانش این لقب را میپذیرد و برای رودررویی با هارکاننها وامپراطور که به آراکیس سفر کرده آماده میشود. تنها کسی از فرمنها که هنوز پاول را به عنوان منجی قبول ندارد چانی است اما به دلیل علاقهاش با او همراهی میکند. پاول با همراهی فرمنها به محلی که امپراطور و همراهانش در آن هستند حمله میکند و هارکاننها را میکشد و امپراطور را به اسارت میگیرد. او در مبارزهای نهایی فید-روثا را نیز میکشد و تنها در قبال ازدواج با پرنسس ایرولان و بازگشت اعتبار خاندانش راضی به بخشیدن امپراطور میشود. چانی که این وضع را میبیند پاول و باقی فرمنها را رها کرده و به دنبال سرنوشت خود میرود.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشچرا 17 سال؟
با توجه به موضوع کلی فیلم و جو کلی حاکم بر آن که همواره جنگ برسر قدرت و اعتقادات را نمایش میدهد و همچنین ناهنجاری ها و خشونت و ترسی که در معیارها شرح داده ایم تماشای فیلم به افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود. توصیه میکنیم نسخه پالایش شده فیلم را تماشا کنید.
نقش ما چیست؟
سری فیلمهای دون شاید جزو دسته بزرگی از فیلمهای آخرالزمانی یا فیلمهایی که با موضوع منجی ساخته شده اند باشند اما باید اشاره کنیم جزو معدود فیلمهایی هستند که به وضوح از عباراتی که دین اسلام برای منجی وجود دارد استفاده کرده اند. فیلم کاملا وجود یک منجی برای بشر را رد میکند و آن را زاییده ذهن روحانیونی میداند که طمع قدرت و چیره شدن بر کل جهان را دارند. و در پایان قسمت دوم این مجموعه ما شاهد این هستیم که چانی که یک فرد منطقی و عاقل معرفی شده پاول را که حالا به عنوان لسان الغیب شناخته میشود رها میکند و به دنبال سرنوشتی میرود که باید برای خود رقم بزند. لذا بهترین کار میتواند این باشد که در صورت تماشای این مجموعه با فرزندانتان به بحث و گفت و گو با آنان در خصوص مسئله مهدویت و این که منجی عالم توسط خداوند تعیین شده بپردازید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
اگرچه این دنباله بدون صحنههای کند و خستهکننده نیست، اما بسیار پویاتر از نسخه قبلی خود است و موفق میشود داستانی بسیار پیچیده را به شیوهای بصری و جذاب روایت کند. حال که از تمام مقدمهچینیهای لازم برای این داستان عبور کردهایم (همانطور که در فیلم «دان» دیدیم)، «دان: قسمت دوم» مستقیماً وارد موضوع میشود، جایی که فرمنها تلاش میکنند توجه بارون هارکنن و امپراتور را با حمله به کارخانههای ادویه جلب کنند. برخی از صحنههای اکشن موثر و حتی هیجانانگیز هستند، اما به نظر میرسد که کارگردان، دنیس ویلنوو، چندان از آنها لذت نمیبرد؛ بسیاری از مبارزات بیش از حد طراحیشده و سطحی هستند. (بهترین فیلمهای او، «سیکاریو» و «ورود»، نیازی به این صحنهها نداشتند، در حالی که «بلید رانر ۲۰۴۹» او به دلیل این صحنهها کند شده بود.)با این حال، ترکیببندیهای ظریف و گسترده و روایت هوشمندانه ویلنوو، این نقص را جبران میکند. او و جان اسپیهتس، همنویسنده فیلمنامه، عمیقاً به رمان اصلی و متراکم فرانک هربرت نفوذ کردهاند و مضامینی را کشف کردهاند که نه تنها مرتبط، بلکه فوری و ضروری هستند. فیلم دلایل پشت رهبری و تلاش برای قدرت و ابزارهای فریبندهای مانند ترس و ایمان را مورد پرسش قرار میدهد که میتوانند به سرعت و آسانی به قدرت منجر شوند. در نتیجه، پل دیگر قهرمان درخشانی نیست که در فیلم «دیون» دیوید لینچ در سال ۱۹۸۴ به نظر میرسید. او فرصتطلبی است که در پی استفاده از قدرت برای اهداف شخصی خود (در این مورد، انتقام) است. و او به طرز ترسناکی آشنا به نظر میرسد. علیرغم نقایصش، «دیون: قسمت دوم» به همراه پیشدرآمد خود، اثری هوشمندانه و حتی جسورانه در ژانر حماسی اکشن علمی-تخیلی است که به اندازه لذت بردن از آن، ارزش بحث و گفتگو دارد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.