والاس و گرومیت: نفرین موجود خرگوش‌نما

«والاس» و سگ دوست‌داشتنی‌اش، «گرومیت»، مسئولیت مبارزه با آفات و حیواناتی مانند خرگوش‌ها را به عهده دارند. او خرگوش‌ها را می‌گیرد و در خانه زندانی می‌کند. روزی او به پیشنهاد یک زن تصمیم می‌گیرد به‌جای گرفتن خرگوش‌ها با یک دستگاه تلقین الکترونیکی مغز، کاری کند تا خرگوش‌ها علاقه‌ای به خوردن هویچ نداشته باشند. اما به‌خاطر دستکاری غیرعمدی دستگاه و همین‌طور تابش نور ماه، جای مغز او و یک خرگوش تغییر می‌کند! بعد از این اتفاق، والاس شب‌ها با تابش نور ماه به یک خرگوش بزرگ تبدیل می‌شود که ناخواسته محصولات مردم را می‌خورد. ازطرف‌دیگر، مردی به نام ویکتور که سر یک رقابت عشقی از والاس متنفر بود، متوجه موضوع شده و درصدد کشتن والاس برمی‌آید. ولی در ظاهر طوری نشان می‌دهد انگار قصد کمک به مردم و حفظ محصولاتشان از دست این هیولای گنده را دارد. درنهایت پس از ماجراجویی‌هایی، والاس با کمک گرومیت از این معرکه نجات پیدا می‌کند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند خرگوش‌ها را در مزرعه‌ای که متعلق به یک زن اشرافی است نگهداری کنند.

• چرا والاس همه‌ی کارهای شخصی‌اش را توسط ماشین‌ها انجام می‌داد؟ این کار تنبلی نیست؟ حتی او اضافه‌وزن هم پیدا کرده بود. بین والاس و گرومیت کدام‌یک شخصیت تلاشگر و فعّال‌تری داشت؟ انجام‌دادن کارهای شخصی مانند تمیزکردن اتاق، شستن لباس‌ها یا درست‌کردن غذا می‌تواند لذّت‌بخش باشد؟ بهتر بود والاس و گرومیت به‌جای زندانی‌کردن خرگوش‌ها در یک زیرزمین تاریک و ترسناک چه کاری انجام دهند؟ درمورد کارهایی که کشاورزان برای فراری‌دادن حیوانات و حشرات موذی از مزارع خود انجام می‌دهند با فرزند خود صحبت کنید. خلاصه: می‌توان درمورد تفاوت شخصیت‌های گرومیت و والاس و همین‌طور راه‌حل اشتباه آن‌ها و زندانی‌کردن حیوانات با بچه‌ها صحبت کرد.

این انیمیش جذاب و سرگرم‌کننده ماجراهای والاس و سگ او ،گرومیت، را روایت می‌کند، والاس شخصیتی تنبل و ساده دارد. او ماشین‌ها و دستگاه‌های زیادی اختراع کرده تا کارهای شخصی او را انجام دهند. در نقطه‌ی مقابل او، گرومیت، به‌عنوان یک سگ، شخصیت عاقل‌تری دارد. این انیمیشن فضای تاریکی دارد، مخصوصاً که حوادث اصلی در شب رخ می‌دهد. بااین‌حال بعد از اتفاقات ترسناک شب، وقتی صبح می‌شود همه‌چیز آرام و خوب پیش می‌رود، همین باعث می‌شد میزان ترس کمتر شود، علاوه‌برآن، تم طنز و کمدی داستان را هم نباید نادیده گرفت. خرگوش‌هایی که محصولات مردم را می‌خورند توسط والاس و گرومیت گرفته شده و در یک زیرزمین تاریک زندانی‌ می‌شوند. والاس وقتی می‌خواست با یک دستگاه تلقین الکترونیکی مغز، ذائقه‌ی خرگوش‌ها را تغییر دهد، اشتباهی عملکرد مغز خود و یک خرگوش را عوض می‌کند، این اتفاق باعث می‌شود والاس خرگوش‌بودن را تجربه کند، او همچون خرگوش‌ها تمایل به خوردن هویچ پیدا می‌کند و محصولات مردم را می‌خورد. این تجربه به مخاطبان کوچک می‌آموزد اذیت‌کردن حیوانات و مقصردانستن آن‌ها برای خوردن محصولات مزرعه کار درستی نیست. خلاصه: انیمیشن فضای تاریک و ترسناکی دارد. بااین‌حال در لابه‌لای حوادث، اتفاق‌های طنز رخ می‌دهد.

دیوار و گرومیت: لعنت خرگوش‌نما" یک شروع مناسب برای ستاره‌های محبوب پویانمایی استاپ‌موشن، دیوار (با صدای پیتر سالیس) و گرومیت است که در عین بامزگی، دوست‌داشتنی است. این پویانمایی همزمان یک طنز باهوش از فیلم‌های کلاسیک ترسناک (از نوع فیلم‌های دهه 1930 و 1940، از جمله مرد گرگ‌نما و فرانکشتاین)، یک سرگرمی سرگرم‌کننده از بازی با کلمات و شوخی‌های بصری، و حتی کمی مطالعه شخصیت‌پردازی است. چگونه این پویانمایی تعادل خوبی بین خرگوش‌های بسیار بامزه‌ای که باغ‌های سبزیجات شهر را می‌خورند و موجود ترسناکی مثل خرگوش‌نما برقرار می‌کند؟ گفته می‌شود که ساخت این پویانمایی پنج سال طول کشیده است، چرا که نیک پارک، استیو باکس و گروهی متشکل از صدها نفر، هر فریم را با استفاده از مجسمه‌های گل رس، فریم به فریم خلق کرده‌اند.