ماپت ها

«والتر» که یکی از طرفداران پروپاقرص ماپت‌ها است به همراه برادر و نامزد برادرش به شهر لس‌آنجلس می‌رود تا ماپت‌ها را از نزدیک ببیند. اما در این بین متوجه می‌شود آن‌ها سال‌هاست که دیگر فعالیت نمی‌کنند. او پی‌ می‌برد که شخصی قصد دارد استودیوی آن‌ها را بخرد و آنجا را برای رسیدن به نفت تخریب کند. والتر به ماپت‌ها اطلاع می‌دهد و ماپت‌ها تصمیم می‌گیرند دوباره کنارِهم جمع شوند و با یک اجرای دیگر، پول جمع کنند تا مانع تخریب استودیو شوند. اما آن‌ها دیگر شهرت و محبوبیت قبل را ندارند. برای همین دیگر کسی حاضر نمی‌شود به آن‌ها کمک کند. آن‌ها با تلاش و سختی فراوان برنامه‌ی خود را روی آنتن می‌برند. مردم شهر بعد از شروع اجرای زنده کم‌کم آن‌ها را به خاطر می‌آورند و سالن نمایش پر می‌شود. آن‌ها با اجرای هر آیتم دوباره می‌توانند هواداران خود را بخندانند. اما درنهایت نمی‌توانند مبلغ موردنظر را جمع کنند. ماپت‌ها از استودیو خارج می‌شوند اما در خیابان هزاران نفر از هواداران خود را می‌بینند که برای حمایت از آنان آمده‌اند. آن‌ها دوباره شهرت قبل را به دست می‌آورند و گروه صمیمی خود را مانند قبل شکل می‌دهند.

• همراهی گری با والتر یک همراهی برادرانه و ارزشمند بود، اما این امر سبب ناراحتی و دلخوری مری شد. با فرزند خود درباره‌ی مسئولیتی که اعضای خانواده نسبت به یکدیگر دارند صحبت کنید. اعضای گروه ماپت‌ها بعد از فروپاشی گروهشان هرکدام زندگی و راه جداگانه‌ای در پیش گرفتند. آن‌ها سال‌ها از همدیگر و مشکلات هم بی‌خبر بودند. فرزند را نسبت به اهمیت دوستی و حفظ آن آگاه کنید. به او بگویید که دوستان واقعی باید همواره از حال هم باخبر باشند و یکدیگر را در مشکلات یاری کنند. والتر در جست‌وجوی استعداد خود درنهایت به ترسش غلبه می‌کند. با فرزند خود درباره‌ی استعدادهایش گفت‌وگو کنید. از او بخواهید درباره‌ی اهمیت کار والتر که کرمیت را از قصد و نیّت ریچ‌من آگاه کرد توضیح دهد. اگر او این کار را نمی‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ از او بپرسید که ماپت‌ها در آخر نتوانستند به هدف خود که جمع‌آوری ده میلیون دلار بود برسند، اما چرا کرمیت از آن‌ها خواست که با سربلندی سالن نمایش را ترک کنند؟ در سکانسی از این اثر، شاهد تبلیغ برنامه‌ای به نام «مشت به معلّم» خواهید بود که در آن بچه‌ها به‌نوبت به صورت معلّم با مشت ضربه می‌زنند. هرچند این امر بلافاصله توسط کرمیت تقبیح می‌شود اما اگر توجه فرزند شما را جلب کرد، ناصحیح‌بودن این کار را برای او تشریح کنید.   خلاصه: با فرزند خود درباره‌ی اشکال و انواع مسئولیت نسبت به دوست، خانواده، همسر و.... صحبت کنید.

داستان «ماپت‌ها» درباره‌ی عروسک‌های ماپتی است که در تلاش‌اند نام گروه و استودیوی خود را حفظ کنند. آن‌ها دراین‌بین با چالش‌هایی روبه‌رو می‌شوند. ماپت‌ها عروسک‌هایی هستند که در سن، جنسیت و ابعاد مختلف جسمی در فیلم ظاهر می‌شوند. بعضی از آن‌ها چهره‌های ترسناکی دارند اما رفتار رعب‌آوری از آن‌ها سر نمی‌زند. همواره درکنار دوستانشان نمایش اجرا می‌کنند و نقش مهمی در گروه دارند. این فیلم یک دنیای فانتزی را به تصویر می‌کشد که در آن انسان‌ها و عروسک‌ها درکنارِهم زندگی می‌کنند و باهم خویشاوندند. لازم است در این دنیای خیالی با فرزند خود همراه شوید و ابهاماتی که ممکن است شکل بگیرد را برایش حل کنید. ماپت‌ها دشمنانی به نام موپت نیز دارند که گاهی در روند کار آنان اخلال ایجاد می‌کنند. از موپت‌ها گاهی بدزبانی و اهانت سر می‌زند اما بسیار کوتاه و گذراست. خلاصه: درباره‌ی دنیای خیالی ماپت‌ها و همجواری آنان با انسان‌ها با فرزند خود صحبت کنید.

برنامه‌ریزی برای دوباره زندگی کردن دوران کودکی، معرفی ماپت‌ها به کودکان یا فقط تماشای یک فیلم با هم، ماپت‌ها برای کل خانواده خوشحالی به ارمغان می‌آورد. برای بسیاری از والدین امروزی، ماپت‌ها یک کاتالیزور فوری نوستالژی هستند و آنها به همراه همه کودکان (چه طرفدار باشند یا اینکه برای اولین بار در حال کشف خلق‌های افسانه‌ای جیم هنسون باشند) از معرفی دوباره دوستان محبوب احساساتی خواهند شد. عروسک‌عاشق خودخوانده سگال با عشق داستان بزرگ‌ترین طرفدار ماپت‌ها (به‌طور واضح جایگزینی برای خودش) را به تصویر می‌کشد و اینکه چگونه ایمان یک نفر کرمیت و گروه را متقاعد به دوباره گرد هم آمدن می‌کند. کرمیت، مانند همیشه، قلب داستان است، اما به او والتر جذاب پیوسته است که به عنوان جدیدترین عضو خانواده ماپت، ترکیبی برنده از بامزه، فروتن و شیرین است. سگال و آدامز یک زوج دوست‌داشتنی روی پرده را تشکیل می‌دهند و توانایی آنها برای نمایش تفریح بی‌گناهانه جذابیت مقاومت‌ناپذیری دارد.سریالی از حضور کوتاه ستاره‌ها - از امیلی بلانت در فیلم شیطان پرادا می‌پوشد تا ووپی گلدبرگ - برای بزرگسالان جذاب است. موسیقی، ترکیبی است از آهنگ‌های محبوب مپت مانند "پیوند رنگین‌کمان" و ترانه‌های گیرای بازخوانی‌شده مانند "فراموش‌ات کنم" و آهنگ‌های اصلی نوشته‌شده توسط برت مک‌کنزی ستارهٔ سریال پرواز بر فراز کنکورد.