جوجوتسو کایسن

«یوجی ایتادوری» پسری دبیرستانی است که با پدربزرگش زندگی می‌کند. پدربزرگ یوجی در بیمارستان بستری است و اندکی بعد می‌میرد. او به یوجی سه وصیت می‌کند: «همیشه به مردم کمک کن»، «در محاصره‌ی مردم بمیر» و «همه سزاوار مرگ مناسب هستند». یوجی علی‌رغم استعداد ذاتی خود در ورزش تصمیم می‌گیرد به‌جای شرکت در تیم ورزشی مدرسه به کلوپ تحقیقات مخفی بپیوندد تا بر روی طلسمات و اجسام طلسم‌شده تحقیق کند. در کلوپ تحقیقات مخفی، بچه‌ها جعبه‌ای را پیدا کرده‌اند که در آن نفرین بسیار قوی‌ای وجود دارد که از قدرت آن کاملاً بی‌اطلاع هستند. از آنجایی که یوجی با آن نفرین در تماس بوده است، به‌محض عبور از برابر فردی به‌نام «مگومی فوشیگورو» او وجود آن نفرین را حس می‌کند. مگومی که از جادوگران رده بالای مدرسه‌ی جادوگری جوجوتسوی توکیوست درحال انجام مأموریت است. او باید شیء نفرین‌شده‌ی ریومن سوکونا «پادشاه نفرین‌ها» را پیدا کند. همان شیئی که به‌دست یوجی و دوستانش افتاده است. مگومی بر سر راه یوجی قرار می‌گیرد و از او راجع به چیز عجیبی که اخیراً پیدا کرده می‌پرسد. یوجی به او جواب سربالا می‌دهد و همین باعث می‌شود که مگومی او را از راز نفرین‌ باخبر کند. مگومی به یوجی توضیح می‌دهد که نفرین‌ها موجودات خطرناکی هستند که از احساسات منفی انسان‌ها به‌وجود آمده‌اند و اگر توسط جادوگران تطهیر نشوند ممکن است جان انسان‌ها در خطر بیفتد. یوجی به مگومی می‌گوید که نفرین در دست بچه‌های کلوپ است و همین امشب قرار است که در مدرسه آن را مورد بررسی قرار دهند. قبل از آنکه مگومی و یوجی به مدرسه برسند، بچه‌ها جعبه را باز می‌کنند و انگشت پوسیده‌ی بریده‌شده‌ای را پیدا می‌کنند. به‌محض آشکارشدن انگشت، انرژی نفرین‌شده‌ی قدرتمند سوکونا آزاد می‌شود. یوجی و مگومی به مدرسه می‌رسند. انگشت سوکونا درحال جذب نفرین‌هاست و قدرت مگومی برای مقابله با نفرین‌ها کافی نیست، به همین خاطر یوجی برای نجات مگومی و دوستانش انگشت سوکونا را می‌خورد. با خوردن انگشت، سوکونا در درون یوجی زنده می‌شود و از طریق جسم او سخن می‌گوید، اما یوجی بی‌آنکه بداند چگونه، سوکونا را مهار می‌کند. در همین لحظه «ساتورو گوجو» از راه می‌رسد و با دیدن کنترل یوجی بر روی بدن خود او را متقاعد می‌کند تا تمام انگشتان سوکونا را بخورد، زیرا با این بهانه، هم می‌تواند حکم اعدام یوجی توسط مسئولین جوجوتسو را به عقب بیندازد و هم با کشته‌شدن یوجی تمامی نفرین‌های سوکونا برای همیشه از بین خواهند رفت. یوجی نیز با به‌خاطرآوردن وصیت پدربزرگش این مأموریت را می‌پذیرد و با مگومی و گوجو به مدرسه‌ی جوجوتسو ملحق می‌شود. داستان این سریال، مأموریت‌های یوجی و همراهانش برای مهار نفرین‌ها و پیداکردن تمام انگشتان سوکوناست. در این مأموریت‌ها شخصیت‌هایی وارد داستان می‌شوند که هرکدام به‌نوعی به یوجی و سوکونا ربط پیدا می‌کنند و فجایعی را به‌بار می‌آورند.

• به‌نظر تو تصمیم یوری تا چه اندازه فداکارانه می‌تواند باشد؟ فکر می‌کنی تجربیات منفی همیشه بد و منفی باقی می‌مانند؟ اگر تو به‌جای جونپی بودی برای رهایی از شر قلدرها چه چاره‌ای می‌اندیشیدی؟ فکر می‌کنی جونپی باید چه قدرتی را در درون خود پرورش می‌داد تا تجربیات و احساسات منفی‌اش بر او مسلط نشوند؟

«جوجوتسو کایسن» یا نبرد جادویی، با اقتباس از مانگایی به همین نام ساخته شده است. این اثر یک سینمایی به نام «جوجوتسو کایسن صفر» دارد که قسمت صفر این سریال محسوب می‌شود. فصل دوم این سریال نیز درحال ساخت که پس از انتشار در دست ارزیابی قرار خواهد گرفت. مانگا و انیمه‌های این اثر به‌دلیل داشتن داستانی پرکشش و صحنه‌های مبارزه‌ای پرهیجان توانسته است نظر نوجوانان و حتی بزرگسالان را به خود جلب کند. به‌دلیل خشونت و ترس بالای اثر ما تماشای این انیمه را برای افراد زیر 18 سال توصیه نمی‌کنیم. یکی از موضوعات مهمی که این انیمه به نمایش آن پرداخته است، قدرت انرژی‌های منفی حبس‌شده در درون انسان‌هاست. در این سریال ما نظاره‌گر داستانی هستیم که در آن موجوداتی با عنوان «نفرین» در جهان پیرامون آزاد شده‌اند. این نفرین‌ها در اصل انرژی‌های هستند که از احساسات منفی انسان‌ها به‌وجود آمده‌اند. با ظهور شخصیتی به‌نام «جونپی» که متحمل حقارت بسیاری در زندگی خود شده است، متوجه می‌شویم که انرژی‌های منفی درون او به‌قدری روی هم انباشته شده‌اند که تنها با قلقلک کوچکی، از او که پسری نوجوان است، یک قاتل ترسناک می‌سازد. داستان جونپی می‌تواند مخاطب را با چند پرسش اساسی روبه‌رو کند، پرسش‌هایی که باید پاسخی برای آنها بیابد: چگونه یک انسان می‌تواند از خود در برابر افراد زورگو محافظت کند؟ در دنیای واقعی چه راه‌هایی برای انجام این کار وجود دارد؟ با زخم‌های کهنه و احساساتی که بدون مدیریت‌ در درون ما رها شده‌اند باید چه کرد؟ انسان‌ها برای سلامت روان خود باید چه تمهیداتی را در زندگی و معاشرت‌هایشان رعایت کنند؟ از آنجایی که «یوری ایتادوری» بنا بر وصیت پدربزرگش وارد یک داستان خطرناک می‌شود (داستانی که خطر مرگ یا اعدام را برای او در پی خواهد داشت) ممکن است مفهوم فداکاری برای مخاطب به چالش کشیده شود. خلاصه: این اثر بنابر خشونت و ترس بالایی که دارد برای افراد زیر 18سال مناسب نخواهد بود. پیام‌های روانشناسانه‌ی اثر نیز می‌تواند مخاطب را با پرسش‌هایی اساسی روبه‌رو کند و از سوی دیگر مفهوم فداکاری را برای او یه چالش بکشاند.

این یک انیمه شونن استاندارد است، اما از این جهت متمایز است که معرفی شخصیت اصلی غم‌انگیز است و ما شاهد چگونگی展開 سفر او از این منظر هستیم. مانند اکثر نمایش‌های انیمه، معرفی سریع چند شخصیت وجود دارد، اما در اینجا تلاش می‌شود که آنها را از طریق تعاملات و کار تیمی بیشتر بشناسیم. خشونت و قطع عضو مداوم باعث می‌شود که این نمایش برای نوجوانان بزرگ‌تر که طرفدار این ژانر هستند، مناسب‌تر باشد.