تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر هیپنوتیک، جِن تامپسون (با بازی کیت سیگل) زنی باهوش اما افسرده است که در میانهٔ شغل و روابط خود قرار دارد. به دلیل یک اتفاق تروماتیک از گذشتهٔ نزدیکش، جِن افسرده شده و راهی برای رهایی نمیبیند. اما دوستی به او پیشنهاد میکند که به سراغ رواندرمانگرش برود که معجزهها برای او کرده است. جِن قبول میکند و رواندرمانگرش فوراً به او پیشنهاد هیپنوتیزم میدهد. جِن مردد است، اما بعد از تنها یک جلسه، احساس بهتری دارد. تنها مشکل این است که او هیچچیز را به یاد نمیآورد. و این غش کردنهای او چیست؟ رواندرمانگرش به او میگوید که نگران نباشد، اما اتفاقات ترسناکی شروع به رخ دادن میکنند. چطور میتواند از این مخمصه رهایی یابد وقتی حتی نمیتواند کنترل ذهن خود را در دست بگیرد؟
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد خشونت در فیلمهای مهیج صحبت کنند. آیا خشونت در هیپنوتیک واقعگرایانه و باورپذیر بود؟ کدام ترسناکتر یا هیجانانگیزتر بود: خشونت فیزیکی یا خشونت روانی؟
- اگر شما جای جِن بودید، چه کار متفاوتی انجام میدادید؟
- آیا تا به حال هیپنوتیزم شدهاید؟ اگر بله، تجربهتان چگونه بود؟ اگر نه، آیا فکر میکنید ممکن است روزی آن را امتحان کنید؟ چرا بله یا خیر؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند هیپنوتیک یک فیلم مهیج در مورد زنی افسرده است که به دنبال کمک برای بازگشت به زندگی خود است. جِن (کیت سیگل) که تجربهای ویرانگر داشته، موافقت میکند تا به یک روانشناس (جیسون اومارا) مراجعه کند که متخصص هیپنوتیزم است. اما این روانشناس آنطور که به نظر میرسد نیست. در این فیلم که گاهی خشونتآمیز است، زنان هیپنوتیزم میشوند و سپس کارهایی را انجام میدهند که رضایت ندارند (و هیچ خاطرهای از آن ندارند). زنان بیهوش میشوند، رویاهای عجیبی در مورد مردی که آنها را هیپنوتیزم میکند، میبینند و چیزهایی (اغلب ترسناک) را تصور میکنند که وجود ندارند. انتظار میرود مقداری خشونت روانی و جسمی، عذاب روانی، لحظات ترس و خطر، زنانی که بدون رضایت رفتار میکنند و کارهایی انجام میدهند، خشونت اسلحه، و داستانهای قتل وجود داشته باشد. برخی مرگهای وحشتناک، مشتزنی، خنجرزدن، خفهکردن و اشاره به خودکشی وجود دارد. زنی در مورد از دست دادن فرزندش در یک زایمان مرده در ۶ ماهگی صحبت میکند. برخی صحنهها دارای نورهای چشمکزن ریتمیک و درخشان است. رابطه جنسی و روابط صمیمی به طور مختصر مورد بحث و اشاره قرار میگیرند، و بزرگسالان شراب، آبجو و ویسکی مینوشند. زبان تند شامل چند مورد از کلمات فحش و ناسزا است. برای اطلاع از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
اجراهای این گروه بازیگران شگفتانگیز فراتر از فیلمنامه سطحی و داستان غیرمنطقی است. هیپنوتیک با تولیدی صیقلی و فیلمبرداری خونسرد، سطحی است. بدون عمق در شخصیتها یا داستان، اتفاقات به نظر میرسد صرفاً یکی پس از دیگری رخ میدهند، به جای اینکه به صورت طبیعی توسعه یابند. این فقدان عمق همچنین باعث میشود فیلم مانند یک تصویر متحرک نقطهای به نظر برسد. هیچ شگفتی، فریب، پیچ و خم و غافلگیری در اینجا وجود ندارد. علاوه بر این، شخصیتها هرگز پیچیده نیستند و فراتر از چهارچوب اولیه خود نمیروند: زن غمگین/ترسیده، بهترین دوست، دکتر ترسناک، پلیس خوب. متاسفانه، و با وجود تلاشهای عالی کیت سیگل، جِن هرگز باورپذیر، دوستداشتنی یا جالب به نظر نمیرسد.اما بیشتر این موضوع به نحوه شخصیت پردازی جِن برمی گردد که به طور کامل بی فایده، نالایق و احمق به تصویر کشیده شده است. برای مثال، مقایسه جِن با مِدی از فیلم «هاش» (که توسط سیگل هم نویسندگی شده است)، تضاد شدیدی را نشان می دهد. اگرچه آن فیلم هم فیلم فوق العاده ای نیست، اما دست کم اثر نوشته شده توسط سیگل، بهتر یک شخصیت زن را به تصویر می کشد که به صورت ارگانیک در یک موقعیت ترسناک واکنش نشان می دهد. شوک آور است که چقدر جِن در این فیلم اختیار عمل ندارد. وقتی تصمیمی می گیرد، تقریبا همیشه تصمیم اشتباه است و اغلب بسیار احمقانه است، به خصوص اینکه او باهوش است. اما آیا واقعا باهوش است؟ بله، یک شخصیت مرد می گوید جِن باهوش است، اما به نظر می رسد این تنها مدرک موجود است، اگر واقعا بتوان آن را مدرک در نظر گرفت. برای مثال، بعد از اینکه جِن متوجه می شود چطور قاتل قربانیان خود را انتخاب می کند، زنان متعددی بدون هیچ ترسی تلفن هایشان را جواب می دهند، در حالی که قبل از جواب دادن، به وضوح عبارت «تماس گیرنده ناشناس» را روی صفحه تلفن خود می بینند. علاوه بر این، بعد از اینکه جِن همه چیز را می فهمد، نه تنها به راحتی با یک کارآگاه ملاقات می کند (که به طور دیوانه واری همه چیز را در مورد یک پرونده قدیمی که هرگز حل نشده بود، با او در میان می گذارد)، بلکه به تنهایی و بدون محافظ یا برنامه ریزی به خانه قاتل می رود تا... معلوم نیست برنامه اش چه بوده است. قاتل هم ناامید کننده است، به خصوص به خاطر فقدان عمق شخصیتش. او واقعا شخصیت چندانی ندارد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.