درباره فیلم
«انتقامجویان: پایان بازی» دنبالهی اتفاقات «انتقامجویان: جنگ ابدیت» است. از آخرین تلاش انتقامجویان پنج سال میگذرد. جو افسردهای بر دنیا حکمفرما شده است و انسانها همه در سوگ هستند. در چنین وضعیتی اسکات وارد ماجرا میشود و ایدهی ساخت ماشین زمان را میدهد تا به قبل از وقایع تانوس سفر کنند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشفیلم دنبالهی اتفاقات فیلم «انتقامجویان: جنگ ابدیت» است. تانوس موفق شده است که نصف جمعیت کهکشان را نابود کند و تمام تلاش انتقامجویان بیفایده بوده است. کاپیتان مارول تونی استارک را به زمین برمیگرداند اما تونی همهی امید خود را به زندگی از دست داده است و جو افسردهای بر تمام مردم حاکم شده است.
اما مرد مورچهای پنج سال بعد از اتفاقات تانوس، ناگهان از یک ماشین بیرون میآید و ایدهی ساخت ماشین زمان را با استفاده از فیزیک کوانتوم میدهد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- احساس فرزند خود را درمورد فیلم بپرسید. از او به پرسید چه احساساتی را در طول فیلم تجربه کرده است؟ شخصیتها چه احساساتی تجربه کردهاند؟ از او بخواهید انواع فداکاریهایی که انتقامجویان انجام دادهاند را بیان کند. با فرزند خود درمورد راههای مختلفی که انسانها ناراحتی و غمشان را بروز میدهند صحبت کنید. از فرزند خود بپرسید اگر بهعنوان یک دوست در بین انتقامجویان قرار داشت چطور با هرکدام از اعضا برخورد میکرد؟ به نظر میرسد فیلم زمینهی مناسبی برای طرح دوراهیهای اخلاقی ایجاد میکند. مثلاً از فرزند خود بپرسید آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟ درمورد کوانتوم و امکان سفر در زمان مقالات جالبی وجود دارد. در اینترنت جستوجو کنید و در خانواده با هم تبادل اطلاعات کنید. خلاصه: احساس فرزند خود را درمورد فیلم بپرسید از او به پرسید چهاحساساتی را در طول فیلم تجربه کرده است؟ همچنین شخصیتها چه احساساتی را تجربه کردهاند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایش«انتقامجویان: پایان بازی» محصول سال 2019 مهمترین اثر مجموعهی سینمایی مارول است که در ژانر ابرقهرمانی، اکشن و ماجراجویانه اینبار داستان غمانگیز و شکست سهمگین انتقامجویان از «تانوس» را روایت میکند.
درواقع تانوس به هدف خود میرسد و نصف جمعیت کهکشان را نابود میکند. انتقامجویان دوستان خود را از دست دادهاند و گروه از هم پاشیده است. تمام مردم زمین دچار سوگ هستند و فضای افسردهای بر زمین حکمفرماست.
بعد از گذشت پنج سال از این واقعه، اسکات (مرد مورچهای) از دنیای کوانتوم بیرون میآید درحالیکه تمام این پنج سال برای او پنج دقیقه گذشته است، بنابراین پیشنهاد ساخت ماشین زمان را میدهد. این امیدی تازه است که دوباره انتقامجویان را پیش یکدیگر برگرداند.
«سوگ» مسئلهی مهمی است که در این فیلم به آن پرداخته شده است. هرکدام از انتقامجویان به روش خودشان با این مسئله کنار آمدهاند. بروس و استیو تلاش کردند تا با انجام کارهای بهتر قدم مثبتی بردارند. ناتاشا در مرحلهی انکار است و نمیخواهد ازهمپاشیدن گروه را باور کند و ثور با ناامیدی تمام به لذّتجویی و پرخوری پرداخته و خودش را یک شکستخوردهی واقعی میداند. درواقع این فیلم نشان میدهد که در موقعیتهای ناراحتکننده، افراد به شکلهای مختلفی خشم، ناراحتی و احساس گناه خود را بروز میدهند. توجه به این موارد میتواند به درک و برقراری ارتباط ما با دیگران کمک بسیاری کند.
در نبرد نهایی، صحنههای تأثیرگذار فراوانی وجود دارد و تعدادی از شخصیتهای اصلی میمیرند و صحنههای غمانگیز زیادی به وجود میآورند. تانوس در فیلم متوجه میشود که درنهایت کشته خواهد شد، اما بازهم میخواهد هدف خود را به سرانجام برساند. درواقع مشخص است که هدف تانوس بههیچوجه خودخواهانه نیست، اما زمینه را برای ایجاد این سوال اخلاقی به وجود میآورد که آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟
این دوراهیهای اخلاقی زمینهی مناسبی برای طرح این دست از سوالات به وجود میآورند. این سوالات معمولاً جواب سرراستی نمییابند، بلکه بسته به مرحلهی رشد اخلاقیای که فرد در آن قرار دارد پاسخ داده میشود. میتوانید با طرح این سوالات از مرحلهی اخلاقی خود و فرزندتان آگاه شوید.
تمام افراد انتقامجویان بعد از شکست از تانوس احساس گناه میکنند درحالیکه تمام تلاش خود را برای موفقیت انجام دادهاند. درواقع همهی افراد معتقدند قدرت بیشتر مسئولیت سنگینتری ایجاب میکند. بنابراین خودشان را مسئول حفاظت از آدمها میدانستند.
خلاصه: سوگ مسئله مهمی است که در این فیلم به آن پرداخته شده است. هرکدام از انتقامجویان به روش خودشان با این مسئله کنار آمدهاند.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
برادران روسو در این فینال تاثیرگذار و قدرتمند، فراتر از هیجانات رفتهاند: این فیلم پایانی هیجانانگیز و کاوش عمیق احساسی از فقدان و عشق، وظیفه و افتخار، دوستی و خانواده است. کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی فیلمنامه را نوشتهاند و داستان بر روی انتقامجویان باقیمانده و زندگی پس از ترومای آنها متمرکز است. هر کدام از آنها به نظر توسط شکست خود مغلوب شدهاند، بنابراین وقتی شروع به گروهبندی مجدد میکنند، واضح است که آنها بسیار متفاوت از همان ابرقهرمانان مطمئن و خوشبین هستند که فکر میکردند میتوانند تانوس را در جنگ ابدیت شکست دهند. پدرهای گروه بهویژه در نشان دادن چگونگی شخصی بودن غم و اندوه، در تضاد با حس کلی شکست و از دست دادن که ابرقهرمانان مجرد احساس میکنند، موثر هستند. رنر به عنوان هاوکی، که اغلب مورد کمتوجهی قرار میگیرد، در میان میدان شلوغی از استعدادهای عظیم، با خلق احساسی مرکزی برای شخصیت خود، برجسته است. شدت و عشق افلاطونی و برادرانه او نسبت به ناتاشا/بلک ویدو بهطور کامل منتقل میشود. اسکارلت جوهانسون نیز کارهای احساسی زیادی در فیلم انجام میدهد، مراقب همه است، دوستانش را تشویق میکند و مانند خواهر مورد علاقه همه رفتار میکند (به جز در مورد هالک). سه قهرمان اصلی -- مرد آهنی، کاپیتان آمریکا و ثور -- نیز فوقالعاده هستند. اختلافات آنها هرگز تا این حد آشکار نبوده است، اما هر کدام ثابت میکنند که علیرغم درگیریها و دلشکستگیهای گذشته، شایسته هستند و آمادهاند که در کنار هم بجنگند.انتقامجویان: پایان بازی" با سه ساعت مدت زمان خود، آنقدر پر از اتفاق است که گاهی ممکن است تماشای آن圧倒 کننده به نظر برسد؛ واضح است که این فیلمی است که تماشاگران را به تماشای مکرر آن ترغیب میکند. داستان پیچهای غیرمنتظرهای دارد و لحظات خندهدار و همچنین صحنهها و مضامین جدی. کسانی که با دنیای سینمایی مارول آشنا هستند، از دیدن تخم مرغهای عید پاک و ارجاعات واضح به طرفداران (بله، هنوز یک حضور افتخاری از استن لی وجود دارد) لذت خواهند برد، در حالی که طرفداران معمولی نیز هنوز دلایل زیادی برای کف زدن خواهند داشت. همچنین حقیقت دارد که این فیلم سه ساعته، احساسات زیادی را بر میانگیزد. درست زمانی که یک صحنه غمگین تمام میشود، وقفه کوتاهی برای شنیدن یک دیالوگ بامزه از تونی یا راکت (با صدای بردلی کوپر) وجود دارد، قبل از اینکه صحنه «ای وای» دیگری قلب بیننده را بفشارد. اما ناامید نشوید: این یک مثال شیرین و تلخ است که بهترین قهرمانان اجازه نمیدهند حس برتری جویی یا ناامنی آنها را شکست دهد. «پایان بازی» در کنار «بازگشت پادشاه» و «مرگخواران: قسمت دوم» قرار میگیرد - همه اینها پایانی حماسی، احساسی و استثنایی برای یک فرنچایز هستند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.












































