درباره فیلم
این دنبالهی شیرین و بامزه، با حضور بیشتر مینیونها و قصهی عاشقانهای شکل گرفته است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم من نفرتانگیز ۲، شخصیت اصلی داستان گرو (با صدای استیو کارل) یک ابرقهرمان بازنشسته است که همراه با سه دخترش مارگو (میراندا Cosgrove)، ادیت (دنا گایر) و آگنس (السی کیت فیشر)، خدمتکارانش و دکتر نفاریو (راسل برند) که در حال توسعه یک خط تولید مارمالاد و ژله برای فروش خانواده است، زندگی شادی دارد. سپس یک روز، زنی مرموز به نام لوسی (کریستن ویگ) گرو را ربوده و او را به مقر زیرآبی لیگ ضد قهرمانان میبرد، جایی که مدیر سیلاس رمبوتام (استیو کوگان) توضیح میدهد که یک سلاح بیولوژیکی خطرناک که میتواند موجودات زنده را به ماشینهای کشنده بنفش تبدیل کند، توسط یک ابرقهرمان دزدیده شده است که آنها معتقدند در پارادایس مال مخفی شده است. لیگ ضد قهرمانان از گرو میخواهد که به مرکز خرید نفوذ کرده و بفهمند کدام مغازهدار برنامههایی برای تسلط بر جهان دارد. گرو با اکراه موافقت میکند و به عنوان یک قنادی، با همکاری لوسی، شروع به کار میکند. گرو مظنون اصلی خود را صاحب رستوران مکزیکی مرکز خرید، ادواردو (بنجامین برات) میداند، اما وقتی مارگو عاشق پسر خوشصحبت او، آنتونیو (موئزس آریاس) میشود، رفتاری غیرمنطقی پیدا میکند. در همین حین، آگنس شدیداً امیدوار است که گرو عاشق لوسی شود تا او بتواند مادری داشته باشد، و خدمتکارها نیز دائماً ناپدید میشوند. گرو یک بار دیگر باید روز را نجات دهد، این بار با کمک دخترانش که در کنار او هستند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند درباره این صحبت کنند که دنبالهها معمولاً چگونه با فیلمهای اصلی مقایسه میشوند. آیا فکر میکنید من نفرتانگیز 2 به خوبی من نفرتانگیز است؟ چه دنبالههای دیگری هستند که به اندازه فیلمهای قبلی خود خوب هستند؟
- چگونه پویانمایی این فیلم را در مقایسه با پویانمایی فیلمهای دیگر که دیدهاید، ارزیابی میکنید؟ آیا این نوع خشونت رسانهای در مقایسه با فیلمهای اکشن زنده، تاثیر بیشتری دارد یا کمتر؟ چرا؟
- برخی از منتقدان، شخصیتپردازی مالک رستوران، ادواردو را کلیشهای خواندهاند. آیا شما هم موافق هستید؟ چرا یا چرا نه؟
- چگونه شخصیتهای فیلم من نفرتانگیز 2 ارتباط و همدلی را نشان میدهند؟ چرا این ویژگیهای شخصیتی مهم هستند؟" در فیلم من نفرتانگیز 2، شخصیتها از طریق تعاملات و روابط خود با دیگران، ارتباط و همدلی را به تصویر میکشند. برای مثال، گرویو، شخصیت اصلی فیلم، با وجود اینکه یک شرور است، اما ارتباط عاطفی عمیقی با دختران یتیم برقرار میکند و مراقب آنهاست. او همچنین با لو، مأمور سازمان مخفی مبارزه با جرم و جنایت، ارتباط برقرار میکند و با وجود تفاوتهایشان، یاد میگیرد که با او همکاری کند. همدلی گرویو را میتوان در نحوه تعامل او با دیگران، به ویژه با دختران یتیم، مشاهده کرد. او به احساسات و نیازهای آنها توجه میکند و سعی میکند به آنها کمک کند. برای مثال، در صحنهای که دختران یتیم غمگین هستند، گرویو سعی میکند آنها را بخنداند و شاد کند. ارتباط نیز یکی از ویژگیهای کلیدی در این فیلم است. گرویو و لو یاد میگیرند که با وجود تفاوتهایشان، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و همکاری کنند. آنها یاد میگیرند که به یکدیگر اعتماد کنند و اطلاعات را به اشتراک بگذارند تا بتوانند در مأموریت خود برای شکست دادن شرور داستان موفق شوند. این ویژگیهای شخصیتی مهم هستند زیرا ارتباط و همدلی پایه و اساس روابط سالم و موفق هستند. توانایی برقراری ارتباط مؤثر و درک احساسات دیگران میتواند به ایجاد پیوندهای قویتر، حل مشکلات و تعامل مثبت با دیگران کمک کند. علاوه بر این، همدلی میتواند انگیزهای برای کمک و حمایت از دیگران باشد و به ایجاد یک جامعه مهربانتر و همدلتر منجر شود.
- چگونه دو رابطه عاشقانه در فیلم با یکدیگر مقایسه میشوند؟ به چه شیوهای تجربه گرویو با لوسی به او کمک میکند تا وضعیت مارگو با آنتونیو را درک کند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشدر دنباله فیلم من نفرتانگیز، من نفرتانگیز 2، پدر و مادرها باید بدانند که مانند فیلم اصلی، از اسلحه و ابزارهای مختلف استفاده میشود، اما این بار هدف متوقف کردن «شرارت» است، نه انجام آن. یک زیرداستان عاشقانه بین گرُو (با صدای استیو کارل) و لوسی (کریستن ویگ)، یک مامور لیگ ضد شرور وجود دارد. مارگو (میراندا Cosgrove) نیز اولین عشق و دوستپسر خود را تجربه میکند، اگرچه هر دو زوج بیشتر با هم چشمک میزنند و به هم نگاه میکنند (بزرگسالان یکدیگر را میبوسند). زبان فیلم ملایم است ("nutjob"، "sheep's butt") و خشونت آن کارتونی و احمقانه است، اما شامل سلاحهای بیولوژیکی و یک تفنگ شوکر میشود. صاحب رستوران مکزیکی، ادواردو، تا حدی کلیشهای به تصویر کشیده شده است (رستوران او سالسا و سالسا نام دارد، یک مرغ خانگی به نام ال پولیتو دارد و یک مهمانی مجلل سینکو دی مایو برگزار میکند). در غیر این صورت، این یک ماجراجویی انیمیشنی پر از مینیونها برای کل خانواده است.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
کارگردانان اینجا دنبالهای سرگرمکننده (اگرچه کمتر انقلابی) ساختهاند که شایسته هیجانات است، بهویژه وقتی صحبت از مینیونها میشود. اولین فیلم من نفرتانگیز یک کشف بزرگ بود: یک ضدقهرمان شرور که با سه یتیم دوستداشتنی ملاقات میکند، انگار قرار است در اصالت شکست بخورد. این مینیونهای زرد و عجیب و غریب بینهایت خندهدار هستند و تقریباً هر سکانسی که در آن هستند را با شیطنتهای دوستداشتنی و موزخور خود میدزدند - که نقطه اوج آن یک ترانه مینیونی از بالاد دهه ۹۰ "من سوگند یاد میکنم" است (نوستالژی دوستداشتنی برای والدینی که در دهه ۸۰ و ۹۰ بزرگ شدهاند). علاوه بر مینیونهای بسیار خندهدار و موسیقی یک بار دیگر منحصر به فرد اثر فارل ویلیامز و هیتور پریرا، داستان ساده اما شیرین است. شخصیتهای لوسی ویگ و گروی کارل دارای شیمی طعنهآمیزی هستند که قطعاً پویایی "بانوی در خطر در بند شاهزاده خود" نیست که در بسیاری از پویانماییهای عاشقانه دیگر دیده میشود.در نهایت، فیلمهای «من نفرتانگیز» دربارهٔ خانواده هستند و این موضوع باعث میشود که دوست داشتنی باشند. «گرו» اکنون قبل از هر چیز یک پدر است و بعد یک جاسوس/ابرتبهکار بازنشسته. دخترانش برای او مهمترین چیز هستند و وقتی دل مارگو به خاطر آنتونیو شکسته میشود (که با موهای ژولیده و لباس چرمی، نهایت خُل و چل بودن نوجوانان را دارد) یا وقتی آگنس (که رقیب بچه فیلم «شرکت هیولاها» به عنوان بامزهترین بچه پویانمایی است) نتواند شعری درباره مادری را بخواند، او با یک کلمهٔ مهربان و یک بغل تشویقکننده آنجا هست. بابا جنگدلار را فراموش کنید -- گرو بهترین پدرخوانده طاس در فرهنگ عامه است! حتی صحنههای خطر نسبی بهطور واضح خوب تمام میشوند، چون تماشاگران میدانند که یک پدر فوقالعاده هر کاری برای بچههایش انجام میدهد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.