افسانه مومیایی‌های گواناخواتو

فردی به اسم روسو، دروازه‌ی مرگ و زندگی را بازکرد تا بتواند همسر مرده‌اش را احیا کند. ولی شخصی به اسم گاسپار مانع این کار شد، در حین مشاجره بین این دو نفر آتش زبانه کشید و به سمت مواد منفجره پیش رفت. روسو بدون اینکه به گاسپار کمک کند او را تنها گذاشت و گاسپار جانش را از دست داد. پس از این اتفاق، دروازه مرگ و زندگی باز باقی ماند؛ مرده‌ها از خواب ابدی‌اشان بیدار شدند و خیلی از آن‌ها به نزد خانواده‌ی خود برگشتند.  مومیایی‌ها و ارواح سیاه در شهر پراکنده شده و مردم از ترس فرار می‌کردند. چون روسو تمام انفجار معدن را به گردن گاسپار انداخته بود، گاسپار و دخترش، فراری و تحت تعقیب محسوب می‌شدند. لوئیس، خودش را مخفی کرد تا بتواند بی‌گناهی پدرش را اثبات کند. او با پسری به نام لئو آشنا می‌شود که پدرش شکارچی روح بود، برای همین روسو برای اتمام کارش نیاز به قربانی کردن لئو داشت. وقتی روسو موفق می‌شود لئو را هم قربانی کند، همسرش زنده می‌شود و به او می‌گوید عمر او تمام شده و باید برود. درنهایت لئو زنده شده و همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود.

• آیا واقعا ارواح می‌توانند انسان‌ها را اذیت کنند؟ به کودکان و نوجوانان توضیح دهید که ارواح اجازه ندارند و نمی‌توانند انسان‌ها را اذیت کنند. چرا با وجود این همه قربانی، روسو نتوانست همسرش را نجات دهد؟ همسر او گفت "زندگی من دیگه تموم شده"  در مورد اینکه همه‌ی انسا‌ن‌ها مدت زمان مشخصی را در این دنیا سپری می‌کنند و عمر همه دست خداست و کسی نمی‌تواند با زور، این زمان را کم یا زیاد کند با فرزندتان صحبت کنید. خلاصه: می‌توانید در مورد اینکه "ارواح نمی‌توانند انسان‌ها را اذیت کنند" و "عمر دست خداست" با فرزندتان صحبت کنید.

انیمیشن افسانه مومیایی‌های گواناخواتو داستان ساده‌ای دارد ولی اتفاقات و شخصیت‌های اضافی مخاطب را سردرگم می‌کند؛ به طوری که ممکن است سیر داستان پیچیده به نظر برسد. به دلیل همین عدم تمرکز روی حوادث و شخصیت‌ها نتوانسته است مهم‌ترین پیام داستان را که پیرامون مرگ و زندگی بود به خوبی به مخاطب منتقل کند. مومیایی‌ها و ارواح سیاه در طول انیمیشن به دنبال گرفتن مردم بودند؛ بعدا معلوم می‌شود مومیایی‌ها قصد اذیت کردن ندارند بلکه می‌خواهند نزد خانواده‌اشان برگردند. غیر از مرگ پدر لوئیس اتفاق خیلی بد و ناگواری نمی‌افتد ولی چون فضای انیمیشن تاریک و سیاه است و از همه مهم‌تر وجود موسیقی ترسناک و دلهره‌آور در اکثر اوقات، باعث می‌شود مخاطب کودک هر لحظه منتظر پیشامد ناگواری باشد و احساس ترس کند. با این همه در خلال داستان اتفاقات طنز و بامزه پیش می‌آید این امر موجب می‌شود بیشتر حوادث ترسناک، حالت فانتزی به خود بگیرد. در هر صورت بعضی کودکان حساس‌ترند؛ مطمئنا همراهی و حضور شما در هنگام تماشای این انیمیشن به کودکان احساس امنیت خواهد داد. خلاصه: فضای تاریک و سیاه، استفاده معدود از رنگ‌های شاد، موسیقی متن دلهره‌آور و همینطور وجود ارواح سیاه و ترسناک باعث شده این انیمیشن ترسناک به نظر رسد با این همه بیشتر حوادث آمیخته به طنز و حالت فانتزی داشت. شما والدین عزیز در استفاده از این محصول رسانه‌ای با توجه به روحیه‌ی فرزند خود تصمیم بگیرید.