عملیات آجیلی

در پارک وسط شهر «سنجاب‌های» زیادی زندگی می‌کردند که آذوقه‌ی زمستانشان را از باقی‌مانده‌ی غذای مردم به‌دست می‌آوردند. آن‌ها برای زمستان با کمبود آذوقه مواجه شده بودند. به‌این ترتیب تصمیم گرفتند به گاری آجیلی که در اطراف پارک ایستاده است، حمله کنند و آذوقه‌شان را تأمین کنند؛ اما سنجابی به نام «سرلی» به همراه موشش، «رفیق»، وارد عملیات می‌شوند و باعث آتش‌گرفتن گاری می‌شوند. بعد از اینکه نقشه‌ی سرلی برای دزدیدن گاری آجیل با شکست مواجه می‌شود و انبار آذوقه‌ی پارک آتش می‌گیرد، سرلی تبعید و مجبور می‌شود در شهر زندگی کند. شهر موقعیت خطرناکی برای اوست، هرچند که رفیق هم همراه او می‌آید. آن‌ها در شهر، مغازه‌ای پر از آجیل پیدا می‌کنند و تصمیم می‌گیرند شبانه به آنجا حمله کنند. یکی از سنجاب‌های پارک هم برای یافتن غذا مجبور می‌شود راهی شهر شود. آن‌ها همدیگر را پیدا می‌کنند و باهم وارد عملیات می‌شوند. در راستای حمله‌ی آن‌ها، سارقانی هم وارد مغازه می‌شوند و طلاهایی را که در آنجا مخفی ‌شده بود به همراه آجیل‌ها می‌دزدند. به این ترتیب سنجاب‌ها وارد ماشین سارقان می‌شوند تا آجیل‌ها را به‌دست آورند؛ اما پلیس آن‌ها را تعقیب و دستگیر می‌کند. در این حین ماشین یکی از سارقان به داخل رودخانه می‌افتد و همه‌ی آجیل‌ها وارد رودخانه‌ی منتهی به پارک می‌شود. سنجاب‌ها نیز با خوشحالی و با همکاری یکدیگر، آذوقه‌ی خود را تأمین می‌کنند.

• 1) خلاصه و سیر داستان را از فرزندتان بپرسید. با این کار قوه‌ی تفکر و بیان کودکتان تقویت می‌شود. 2) چرا اندی و بقیه سنجاب‌ها نظرشان را نسبت به راکون تغییر دادند؟ درباره‌ی علت اشتباه‌بودن رفتار راکون مبنی بر خیانت به دوستانش با او صحبت کنید. 3) آیا سرلی بدون کمک دوستانش می‌توانست موفق شود؟ آن‌ها چه نقشی در موفقیت عملیات او داشتند؟ 4) دوست خوب چه ویژگی‌هایی دارد؟ 5) اگر جای کارگردان بود، پایان داستان را چگونه می‌نوشت؟ با این کار قوه‌ی تخیل فرزندتان تقویت می‌شود. 6) آیا دزدیدن طلا و آجیل‌ها توسط سارقان کار پسندیده‌ای است؟ آن‌ها چه راه‌های دیگری برای به‌دست‌آوردن طلا داشتند؟ کدام‌یک پسندیده‌تر است؟ 7) تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف چقدر تأثیرگذار است؟ آیا تاکنون تلاشی برای رسیدن به آرزویش انجام داده است؟ 8) خوشحال‌کردن دیگران چه تأثیری در زندگی‌مان دارد؟ 9) آیا برای رسیدن به خواسته‌هایمان فقط باید به فکر منافع خود باشیم یا بهتر است دیگران را هم شریک کنیم؟ خلاصه: از فرزندتان بخواهید نظرش را درباره‌ی فداکاری سرلی برای نجات بقیه بیان کند.

انیمیشن «عملیات آجیلی» یک داستان فانتزی و کمدی درباره‌ی آذوقه‌جمع‌کردن سنجاب‌های پارک است. نمایش رفتارهای دوستانه، فداکارانه و همکاری باهم می‌تواند در روابط اجتماعی کودک تأثیر مطلوب داشته باشد. درباره‌ی این موضوعات با کودکتان یک گفت‌وگوی ساده ترتیب دهید و نظرش را جویا شوید. مشاهده‌ی دزدی سارقان و تعقیب‌وگریزهایی که در طول داستان رخ می‌دهد، ممکن است نوعی مشروعیت‌بخشی به این عمل در فرزندتان به‌وجود بیاورد و بر کودکان کم‌سن تأثیر بیش‌تری بگذارد. پس بهتر است با او در این زمینه صحبت کنید و این اطمینان را بدهید که پلیس‌ها مراقب انسان‌ها هستند و همان‌طور که در انیمیشن سارقان را دستگیر کردند، در دنیای واقعی هم همین کار را انجام می‌دهند و باعث امنیت شهر می‌شوند. همچنین درباره‌ی رفتار سرلی در ابتدای انیمیشن و خودرأی بودن او با کودکتان صحبت کنید و به پشیمانی و فداکاری او برای جبران اشتباهش اشاره‌کنید. درباره‌ی رهبر سنجاب‌ها که راکون نام داشت و خیانتی که به بقیه سنجاب‌ها کرده بود، همچنین درباره‌ی علت ناپسندبودن این نوع رفتارها با فرزندتان گفت‌وگو کنید. ممکن است درونِ فرزندتان با تماشای این انیمیشن، حس دلسوزی و ترحم نسبت به حیوانات اهلی اطرافش به‌وجود بیاید. برای محقق‌شدن این امر، بهتر است باقی‌مانده‌ی غذای خود را با همکاری فرزندتان به سگ‌ها و گربه‌های محل بدهید تا فرزندتان متوجه شود دربرابر حیوانات اطراف خود مسئول است و باید برای حفظ محیط‌زیست خود ارزش قائل باشد و حیوانات را اذیت نکند. خلاصه: با فرزندتان درباره‌ی تلاش سرلی و اندی در خوشحال‌کردن دیگران صحبت کنید.

والدین باید بدانند که این فیلم انیمیشن کمدی، بسیار ساده و ابتدایی است. احتمالاً شما از دیدن این فیلم لذت نخواهید برد، اما کودکان بسیار کوچک ممکن است از احمقانه بودن آن خوششان بیاید. بیشتر کودکان در سنین پایین به هر چیزی که باعث خنده آنها شود و جوک‌های بی‌ادبانه‌ای درباره آروغ زدن و باد شکم داشته باشد، علاقه‌مند هستند. این فیلم انیمیشنی، این نوع شوخی‌های سطح پایین و بی‌ادبانه را به همراه نوآوری "حیوانات صحبت‌کننده" ارائه می‌دهد که برای کودکان هرگز کهنه و تکراری نمی‌شود. اما این فیلم انیمیشنی برای کودکان بزرگ‌تر و والدین جذابیتی ندارد.ابتدا، هیچ‌وقت دقیقاً مشخص نیست که فیلم در چه دوره‌ای اتفاق می‌افتد. شخصیت‌های انسانی تا حدی صحبت می‌کنند و لباس می‌پوشند که شبیه شخصیت‌های فیلم‌های گانگستری سیاه‌وسفید دهه 30 یا 40 هستند، اما ماشین‌ها - به‌ویژه تاکسی‌های شطرنجی که گاهی دیده می‌شوند - بیشتر شبیه ماشین‌های دهه 50 هستند، و موسیقی شامل موسیقی الکترونیک رقص مانند آهنگ کره‌ای گانگنام استایل در سال 2012 می‌شود. علاوه بر سردرگمی دهه، ریتم فیلم نیز اغلب نامناسب است و تدوین عجیب و غریب آن تجربه‌ای ناهموار برای بیننده ایجاد می‌کند. و اصلاً وارد بحث درباره‌ی ایجاد انتظار برای سرقت‌های انسانی و حیوانی (عنوان فیلم به هر دو اشاره دارد) که هیچ‌وقت به جایی نمی‌رسند، نمی‌شویم. بعضی از بچه‌ها ممکن است به هیچ‌یک از این نقص‌ها اهمیت ندهند، چون همچنان شوخی‌های مربوط به گاز روده و فندق در فیلم وجود دارد.