درباره فیلم
با خرابشدن ناگهانی دیوار موزه، نقاشی گرانقیمت به دست پرویز و ملیحه میافتد. آنها که از نظر مالی شرایط خوبی ندارند و مدیریت موزه هم به فکر آنها نیست، بر سر دوراهی اطلاعدادن یا برداشتن نقاشی مردد هستند تا اینکه راه دوم را انتخاب میکنند. سریال «داوینچیز» یک کمدی اجتماعیست که در نقد وضعیت مدیریتی و زندگی نابهسامان اقشار آسیبپذیر جامعه تولید شده است. این سریال با زبان طنز به ما نشان میدهد که بیتوجهی به خواستههای حیاتی قشر متوسط و رو به پایین جامعه، چطور میتواند آنها را از افرادی پاکدست و درستکار، به بزهکارانی ناشی تبدیل کند. تماشای این سریال در جمع خانواده، میتواند زمینه خوبی برای صحبت درباره روند تغییر پرویز و ملیحه و زمینههای بروز آن باشد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: ندارد
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: ندارد
پیام مثبت: ندارد
خلاصه فیلم
ویرایشپرویز و ملیحه که بعد از چند سال زندگی مشترک، هنوز نتوانستهاند خانه مستقلی برای خود دستوپا کنند؛ هنگامی که مشغول نظافت محل کار خود، در موزه هستند، به تابلوی عجیبی بر میخورند.
آنها در دیوار موزه، تابلویی مشابه اثر داوینچی، یعنی مونالیزا را مییابند و از آنجایی که افراد پاکدستی هستند، وجود آن را به مافوقهای خود اطلاع میدهند.
پرویز و ملی، انتظار دارند تا با تحویلدادن تابلو، حداقل از آنها تقدیر و تشکری به میان بیاید یا با تقاضای وام ناچیزشان موافقت شود. اما روسای موزه، حتی در مراسم پیداشدن تابلو نیز آنها را راه نمیدهند و افتخار پیداکردن آن را، از آن خود میکنند.
پرویز که از ابتدا دلش با تحویلدادن تابلو نبود، به ملی میگوید که باید تابلو را بدزدند و برای خود کنند. چرا که خدا این تابلو را برای رفع مشکلاتشان بر سر راه آنها قرار داده بود و از دستدادن آن درست نیست.
پرویز تحت تدابیر شدید امنیتی، دست به دزدیدن تابلو میزند، آن هم درست در زمانی که گروهی سارق به موزه حمله کرده و قصد ربودن آن را دارد. مسئولین موزه گمان میکنند که دزدی، کار سارقین بوده ولی فقط پرویز و گروه سارق، خبر دارند که چنین ادعایی صحیح نیست.
پرویز تابلوی نقاشی را به خانه میبرد غافل از اینکه دو گروه سارق، در رقابت با یکدیگر، در پی ربودن نقاشی هستند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- تابلو توسط چه کسانی پیدا شد؟ چرا برادران سرخوش، پیداکردن تابلو را به نام خود تمام کردند؟ پرویز و ملیحه انتظار داشتند چه رفتاری با آنها شود؟ اگر از آنها تقدیر و تشکر میشد، آیا باز هم دست به دزدی تابلو میزدند؟ وظیفه یک مدیر، در مقابل کارمندانش چیست؟ مدیر موزه، به وظایف خود به درستی عمل میکرد؟ اگر تو به جای او بودی، چه کاری برای پرویز و ملیحه انجام میدادی؟ اگر به جای پرویز بودی چه؟ بعد از اینکه تابلو را برگرداندی، باز هم حاضر به دزدی آن میشدی؟ خلاصه: دلیل رفتار پرویز و ملیحه، چه بود؟ اگر با آنها رفتار بهتری میشد، بازهم این اتفاق میافتاد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشسریال «داوینچیز»، به زندگی زوجی جوان میپردازد که با وجود اینکه هر دو چندین سال است کار میکنند و از ازدواج آنها گذشته است، اما هنوز موفق نشدهاند که یک خانه مستقل برای خود دستوپا کنند. آنها در موزه کار میکنند اما با وجود سابقه بالا و مسئولیتپذیریشان، حقشان ضایع شده و زیر دست دو برادر چاپلوس و آبزیرکاه مشغول به فعالیت هستند. رئیسشان، نیازهای آنها را نادیده میگیرد و با اینکه خودش دنبال بودجههای میلیاردی برای موزه است، یک وام کوچک هم به آنها نمیدهد تا بتوانند سقف خانهشان را تعمیر کنند. همچنین با پیداشدن تابلو، تلاشهای آنها نادیده گرفته میشود و این کشف، به نام دو برادر تمام میشود. همه این وقایع دست در دست هم میدهد تا پرویز تصمیم بگیرد تابلویی را که خودش پیدا کرده، از موزه بدزدد و به زندگیاش سر و سامانی بدهد.
این سریال، به زبان طنز، از وجود بیعدالتی، ظلم و بیکفایتی در سطح مدیریتی سخن میگوید و نشان میدهد که این رفتارهای نادرست، چه تاثیراتی بر انسانهای ضعیف جامعه میتواند داشته باشد.
خشونت و ناهنجاری اجتماعی در این اثر ناچیز و گذرا بوده و تماشای آن برای جمع خانوادگی به صلاحدید و نقطه نظر والدین بستگی دارد.
خلاصه: داستان تحول دو کارمند نمونه، در برابر ظلم و فساد اداری را در این اثر شاهدیم.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.