درباره فیلم
فلورا که از زندگی پر فشار خود خسته شده به طور اتفاقی وارد دنیای موسیقی میشود و هدف خود را در آن پیدا میکند. این فیلم یک اثر امید بخش است که بازسازی یک زندگی را به نمایش میگذارد اما با توجه به نا هنجاریهای زیادش تماشای آن به افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشفلورا که در اواخر نوجوانی ازدواج کرده و بچه دار شده بود الان که در آغاز دهه سی سالگی زندگیاش است خود را در موقعیتی سخت میبیند. همسر سابقش دوباره ازدواج کرده و زندگی خود را دارد و پسرش که در ابتدای نوجوانی است رفتارهای اشتباه و گاها غیر قابل تحملی دارد. فلورا روزی موقع برگشتن به خانه گیتاری نیمه سالم را در یک ماشین زباله پیدا میکند و بعد از تعمیر آن را به مکس به عنوان کادوی تولد هدیه میدهد. مکس کادو را قبول نمیکند و فلورا تصمیم میگیرد خودش گیتار زدن بیاموزد. بعد از گشتن در اینترنت، جک که یک مربی آنلاین است و در امریکا زندگی میکند را پیدا میکند. رفته رفته علاقهای بین فلورا و جک شکل میگیرد . در این حین فلورا متوجه میشود مکس در حال ساخت موسیقی با کامپیوتر است و در این راه به او کمک میکند و رابطه آنها نیز به مرور بهتر میشود. درست زمانی که فلورا تصمیمی میگیرد از ایرلند به دیدن جک برود، مکس به اتهام دزدی یک وسیله ساخت موسیقی دستگیر میشود. فلورا حالا این فرصت را برای خود میبیند که وقتی مکس به زندان رفت به امریکا برود و بازگردد اما ترجیح میدهد در کنار او بماند و از او حمایت کند. با درخواست فلورا از قاضی حکم زندان مکس سبک تر میشود و او اجازه پیدا میکند وسایل موسیقی خود را به کانون اصلاح تربیت ببرد و آنجا تمرین کند. فلورا و جک توافق میکنند بعد از پایان دوران حبس مکس، فلورا و مکس برای سفر به امریکا بروند. وقتی مکس از زندان آزاد میشود به همراه پدر مادرش و جک که به صورت آنلاین حضور دارد یک قطعه موسیقی را در یک کافه که استعدادیابهای موسیقی در آن حضور دارند اجرا میکنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- این فیلم یک اثر امید بخش است که اهمیت مسئولیت پذیری و حضور درست در نقشهای خانوادگی را نشان میدهد و تاثیر آن را به نمایش میگذارد . تا زمانی که فلورا فرزندش را یک عضو مزاحم در زندگی خود تلقی میکند و اهمیتی به افکار و خواستههای او نمیدهد، مکس نیز با او لجبازی میکند و زندگی پرخطری را پیش گرفته است. وقتی فلورا در نقش یک دوست و مادر برای فرزندش ظاهر میشود مکس به او اعتماد میکند و با او همراه میشود و اهدافش برای زندگی را به همراه او دنبال میکند. همچنان میتوانیم در این اثر نقش یک همراه حمایتگر و سالم را نیز مشاهده کنیم. فلورا بعد از آشنایی با جک روی جدیدی از انسانها و دنیا را میبیند و زندگی هدفمند و روشنی را پیش روی خود تصویر میکند و این ماجرا به عبور او از مشکلات زندگیاش کمک موثری میکند. والدین گرامی این اثر به دلیل ناهنجاریهای زیاد برای تماشا توسط افراد زیر 17 سال مناسب نیست. توصیه میکنیم نسخه پالایش شده آن را تماشا کنید، در صورت تماشای نسخه پالایش شده افراد بالای 15 سال نیز میتوانند به تماشای این اثر بنشینند. خلاصه: در هنگام تماشای این فیلم با یک داستان که نسبتا آرام پیش میرود رو در رو هستیم که پیام صریح و روشنی برای مخاطب خود دارد.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین گرامی این اثر مناسب تماشا توسط کودکان و نوجوانان دوره اول نیست اما اگر با فرزندان بزرگتر خود به تماشای آن نشستید میتوانید صحبت خود را با آنها با موضوعاتی چون اهمیت تعهد و پایبندی نسبت به اعمال خود، لزوم همراهی و حمایت از دوستان و خانواده در لحظات سخت زندگی و ... شروع کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم تلفیقی جذاب از عناصر مختلف است، از طنز و ظرافت تا تازگی و دلنشینی، و از واقعگرایی تا رویایی بودن. جان کارنی (کارگردان فیلمهای «یک بار دیگر»، «خیابان آواز» و «شروع دوباره») در این فیلم هم به سراغ قلمرو آشنای موسیقی رفته و نویسندگی و کارگردانی فیلمی را بر عهده گرفته که میخواهد به دشواری و رمز و راز ترانهسرایی بپردازد. در فیلم «فلورا و پسر»، کارنی بار دیگر میخواهد به این موضوع بپردازد که چه چیزی باعث میشود موسیقی خوب، واقعی و اصیل باشد. با این حال، به دلایل مختلف، کارنی نتوانسته همان جادوی موسیقی فیلمهای قبلی خود را در این فیلم بازآفرینی کند. برای مثال، به جز خود ایو هیوسون در نقش فلورا، این فیلم بازیگران و شخصیتهای قویای مثل فیلم «خیابان آواز» ندارد، یا داستانی عاشقانه و محکمی مثل «یک بار دیگر» ندارد، یا داستانی الهامبخش و رستگاریبخش مثل «شروع دوباره» ندارد. اما این فیلم قابل قبول و نسبتاً جذاب است، و هیوسون به خوبی همه چیز را در کنار هم نگه میدارد. بازیگران نقشهای مکمل متواضعانه و منطقی بازی میکنند، اما گاهی اوقات به نظر میرسد که بین درام و طنز گیر کردهاند، انگار که نمیدانند چقدر باید در صحنههای خاص طنز و شوخی به کار ببرند. و نقش جف جوزف گوردون-لویت در این فیلم خیلی کار خاصی برای انجام دادن ندارد، و در پایان، این شخصیت کاملاً به فراموشی سپرده میشود.و در فیلمی که تا این حد بر روی غیرممکن بودن ترانهسرایی بزرگ و راز و رمز و نبوغ ترانهسرایان بزرگ تمرکز دارد، تعداد زیادی از ترانههای واقعی در اینجا به نمایش گذاشته نشده است. در حالی که خیابان آواز، به عنوان مثال، شامل یک موسیقی متن قدرتمند دهه 80 بود، فقط تعداد کمی از ترانههای اسطورههای موسیقی مانند جونی میچل یا تام ویتس در اینجا به نمایش گذاشته شده است، علاوه بر طرحهای متنوعی از ترانههای کارنی و گری کلارک (شاید سه ترانه اصلی کامل به طور کامل در آن گنجانده شده است). و با این حال، در حالی که خود ترانهها به اندازه ترانههایی که قبلا از این تیم ترانهسرایی و فیلمسازی شنیدهایم، خوب نیستند، سفر فلورا از یک مادر مجرد خسته به یک ترانهسرای مشتاق گیتارنوازی سرگرمکننده است. فلورا شخصیتی است سرشار از عمق و واقعگرایی، و تماشای رابطه او با مکس که بر اساس عشق مشترکشان به موسیقی قویتر و سالمتر میشود، داستانی برنده را رقم میزند، حتی اگر تغییر مکس از نوجوانی آشفته به پسری عاشق تقریبا یک شبه اتفاق بیفتد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.