مردی معمولی

مرد عادی با بازی بن کینگزلی در نقش ژنرال، یک جنایتکار جنگی صرب فراری است که توسط هم‌پیمانانش (به‌ویژه میرو، با بازی پیتر سرافینویچ) در سراسر کشورش جابه‌جا می‌شود تا از دستگیری فرار کند. انزوای تحمیلی ژنرال، زندگی تنهایی است؛ سپس زن جوانی به نام تانجا (هیرا هیلمار) به‌طور تصادفی وارد زندگی او می‌شود. با بی‌پرواتر شدن ژنرال، جستجو برای یافتن او شدت می‌گیرد و او و تانجا پیوندی غیرمنتظره برقرار می‌کنند.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد نحوه به تصویر کشیدن ژنرال در فیلم «یک مرد معمولی» صحبت کنند. بازیگران همیشه می‌خواهند «انسانی» را در نقش‌های خود پیدا کنند، شاید به‌ویژه زمانی که نقش شخصیت‌های شرور را بازی می‌کنند. آیا این فیلم از نظر به تصویر کشیدن فردی که مرتکب جنایات جنگی شده، با دیگر فیلم‌ها متفاوت است؟ اگر این‌طور است، چگونه؟ چرا فکر می‌کنید سازندگان فیلم از نظر سینمایی و هنری این انتخاب‌ها را انجام دادند؟
• فیلم در مورد چیست؟ آیا هدف آن بیان یک دیدگاه سیاسی، فلسفی، یا هیچ‌کدام است؟ آیا فیلم به توجیه اعمال افراد می‌پردازد؟ یا در نهایت، درباره بیهودگی اعمال در زمان جنگ است؟
• فیلمی درباره جرایم جنگی است اما صحنه‌های خشونت‌آمیز زیادی در آن وجود ندارد. آیا این موضوع باعث شد صحنه‌های خشونت‌بار تاثیرگذارتر و ناراحت‌کننده‌تر به نظر برسند؟ چرا یا چرا خیر؟

والدین باید بدانند که «یک مرد معمولی» فیلمی درام با بازی بن کینگزلی در نقش یک جنایتکار جنگی صربستانی تحت تعقیق است که با یک زن جوان نظافتچی (هِرا هیلمار) ارتباط برقرار می‌کند در حالی که سعی دارد از دستگیری فرار کند. پیچیدگی‌های منازعه صربستانی در این فیلم بررسی نمی‌شود و همچنین جزئیات جنایات شخصیت کینگزلی. این فیلم بیشتر از هر چیز، مطالعه‌ای بر شخصیت‌هاست. محتوای مناسب بزرگسالان شامل زبان تند (به‌ویژه «فحش»)، نماهای کوتاهی از سینه‌های برهنه زن در حالی که مجبور به برهنه شدن در مقابل اسلحه می‌شود، اشاره‌های کلامی به تجاوز و قتل، و صحنه‌های کوتاه خشونت است. اسلحه در فیلم دیده می‌شود و شلیک می‌شود و یک مرگ وجود دارد. شخصیت‌ها همچنین سیگار می‌کشند و می‌نوشند، گاهی به‌طور افراطی. برای اطلاع از فیلم‌های مشابه، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی «شب فیلم خانوادگی» ثبت‌نام کنید.

این درام فوق‌العاده بازی شده است و فیلم‌برداری و لوکیشن‌های صربستانی حس قوی از مکان را به وجود می‌آورند، اما از نظر تنش ضعیف است. «یک مرد معمولی» یک فیلم هیجان‌انگیز نیست؛ بلکه مطالعه‌ای از شخصیت است که به انسانیت فردی می‌پردازد که اعمال غیرانسانی انجام داده است. فیلم از تخصص کینگزلی برنده جایزه اسکار و هیلمار، بازیگر تازه‌کار و هیجان‌انگیز ایسلندی به عنوان خدمتکار بی‌دست‌وپا در ابتدای فیلم، بهره می‌برد. ژنرال کینگزلی عادت‌های خاص خود را دارد، موسیقی خاصی را ترجیح می‌دهد و تشنه ارتباط انسانی است. و هیلمار واقعاً کشف بزرگی است. بازی فوق‌العاده او هوشمندانه و چندلایه است. وقتی جنبه‌های جدیدی از شخصیتش را آشکار می‌کند، هم غافلگیرکننده و هم طبیعی است. هیلمار حضور محدودی در ایالات متحده داشته است (هرچند یکی از نقش‌هایش در فیلم جنجالی «سروان عثمانی» بود که در آن کینگزلی هم حضور داشت)؛ امیدواریم که در آینده بیشتر او را ببینیم.اما فقدان اساسی تنش در فیلم، یک مشکل واقعی است. فیلم «یک مرد معمولی» از برخی واقعیت‌ها دوری می‌کند: بحثی بسیار کوتاه در مورد جنایات ژنرال وجود دارد؛ نفرت او از مسلمانان فقط به‌طور مختصر در نگاهی به زنی که نماز می‌خواند، اشاره می‌شود، و هزینه‌های انسانی اعمال او فقط به‌طور فلسفی به آن اشاره می‌شود. فیلم واقعاً دربارهٔ بیهودگی اقدامات وحشتناکی است که «در خدمت ... کشور» انجام می‌شود. ما واقعاً از دستگیری او نمی‌ترسیم؛ او خطر احتمالی را با اقدامات بی‌توجه خود رد می‌کند، که اگر در سراسر فیلم پیامدهای واقعی وجود داشت، می‌توانست به‌عنوان یک ویژگی شخصیتی قوی در یک فیلم دلهره‌آور عمل کند. اما همان‌طور که هست، فقدان پیامدهای بعدی، به‌ویژه در نحوه عبور فیلم از جنایات او، احتمالاً عامل از دست رفته است. فیلم فوق‌العاده «مکس» (۲۰۰۲)، که گذشتهٔ هیتلر به‌عنوان یک هنرمند ناکام را به‌صورت داستانی بررسی می‌کرد، همچنین به‌طور مخوفی به آیندهٔ دیکتاتور اشاره می‌کرد و کل تمرین را بسیار مهم‌تر جلوه می‌داد. به همین ترتیب، فیلم «مرگ و دوشیزه» که در آن نیز کینگزلی بازی می‌کند، وزن بیشتری داشت. فیلم «یک مرد معمولی» بیشتر مدیون لحن خود به نویسنده و کارگردان برد سیلبرلینگ در فیلم قبلی او «ده مورد یا کمتر» است، که در آن یک مرد مسن باتجربه (مورگان فریمن) با حسرت به یک زن جوان زیبا (پاز وگا) آموزش می‌دهد و از او می‌آموزد. «معمولی» مخاطب را مجذوب نمی‌کند، اما اجرایش پاداش علاقه‌مندان به بازیگری را می‌دهد.