زیبایی موازی

سه سال بعد از آنکه هاوارد مدیریت و سهام‌‌ یک شرکت بزرگ تبلیغاتی را قبول می‌کند با مرگ دختر شش‌ساله‌ی خود روبه‌رو می‌شود. او نمی‌تواند با مرگ دخترش کنار بیاید و ازهمین‌روی از همسر خود جدا شده، کار شرکت را رها کرده و به مردی افسرده تبدیل شده است. اما دوستان و همکاران هاوارد، ویت، سیمون و کلیر که هرکدام در زندگی شخصی خود با مشکلاتی مواجه‌اند، دست روی دست نگذاشته و با استخدام یک جاسوس متوجه می‌شوند که هاوارد برای سه چیز نامه می‌نویسد: «عشق»، «زمان» و «مرگ» و آن‌ها را به‌خاطر بیماری و مرگ دخترش سرزنش می‌کند. دوستان هاوارد با استخدام سه بازیگر تئاتر، به عشق، زمان و مرگ هیبت انسانی بخشیده و با کمک این سه بازیگر و نیز کمک‌های مادلین، زنی که مانند هاوارد دختر شش‌ساله‌اش را از دست داده، او را به زندگی بازمی‌گردانند.

• آیا هاوارد با بزرگ‌ترین واقعیت زندگی خود برخوردی طبیعی داشته است؟ آیا رفتار هاوارد قابل سرزنش است؟ مادلین چطور توانست با واقعیت زندگی خود کنار بیاید؟ آیا ویت در قبال همسر و فرزند خود مرد مسئولیت‌پذیری بود؟ اشتباه او چیست؟ آیا او به‌خاطر فرزندش نباید اخلاق و رویکرد خود را در زندگی تغییر بدهد؟ کلیر تمام جوانی و زمان خود را صرف کار کرده است و همسربودن و نعمت مادربودن را از خود دریغ کرده است. درحالی‌که می‌توانست همسر و مادر کامل و دلسوزی باشد. این عمل کلیر را برای طولانی‌مدّت چگونه ارزیابی می‌کنید؟ عشق، زمان و مرگ هرکدام الطاف و نعمت‌های بزرگی از سوی خداوند هستند. به نظر شما شخصیت‌های این فیلم چگونه آن‌ها را هدر داده‌اند؟ خلاصه: عشق، زمان و مرگ هرکدام الطاف و نعمت‌های بزرگی از سوی خداوند هستند. به نظر شما شخصیت‌های این فیلم چگونه آن‌ها را هدر داده‌اند؟

فیلم درام و خانوادگی «زیبایی موازی» محصول سال 2016 اثری در حوزه‌ی روان‌درمانی برای مشکلاتی چون مرگ فرزند، فقدان عزیزان و غم‌های عمیق و ماندگار محسوب می‌شود. این فیلم نشان می‌دهد که انسان‌ها چطور می‌توانند با غم‌ها و کمبودهای خود کنار بیایند و آن‌ها را به‌عنوان واقعیتی که خارج از اراده‌ی آن‌ها رقم خورده است بپذیرند. والدینی که خود با چنین مشکلاتی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند می‌توانند از صحبت‌های امیدبخش مادلین به هاوارد الهام گرفته و از آن‌ها در پذیرش موقعیت خود بهترین استفاده را ببرند. این فیلم فقط مخصوص والدین فرزند از دست داده نیست. این اثر می‌تواند به افرادی که عشق یا موقعیت‌های از دست‌رفته را تجربه کرده‌اند نیز کمک کند. ازسوی‌دیگر نوجوانان نیز می‌توانند با تماشای این فیلم از دنیای محدود و فانتزی ذهن خود بیرون آمده و با واقعیت‌های غمگین و تلخ زندگی نیز مواجه شوند و راه‌حل‌های برخورد با چنین موقعیت‌هایی را فرابگیرند. گروه دوستی مادلین، یعنی ویت، کلیر، سیمون، اِمی، بریژیت و رافی، می‌تواند الگوی مناسبی برای تشکیل یک گروه دوستی باشد. زیرا آن‌ها باوجود مشکلات شخصی از کمک به یکدیگر غافل نشده و درعینِ‌حال خود را نیز فراموش نکرده‌اند. خلاصه: این فیلم راه‌حل برخورد با غم‌های عمیق و فقدان‌های بزرگ زندگی را به مخاطب نشان می‌دهد و به آن‌ها می‌آموزد که چطور با با غصه‌ها و کمبودهایی که خارج از اراده‌ی آن‌ها رقم خورده است کنار بیایند و آن‌ها را به‌عنوان یک واقعیت بپذیرند. همچنین، خانواده و گروه دوستی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین کانون‌های اجتماعی در این اثر به شمار می‌روند.