هاپ

فیلم «هاپ» ماجرای خرگوش کوچکی به نام «ای‌بی» است که در جزیره‌ای به همراه پدرش زندگی می‌کند. پدر «ای‌بی» از او می‌خواهد تا مثل خودش «خرگوش عید پاک» باشد، اما «ای‌بی» علاقه‌ای به این ‌کار ندارد. از طرف دیگر «کارلوس» جوجه شروری است که برای تصاحب کارخانه تولید شکلات‌های عید پاک نقشه می‌کشد. ای‌بی بدون اطلاع پدرش از جزیره بیرون می‌رود تا یک نوازنده معروف شود. او در شهر با فردریک آشنا می‌شود. فردریک جوانی است که نمی‌تواند شغل مورد علاقه‌اش را پیدا کند. ای‌بی به کمک فردریک توانست به برنامه استعدادیابی راه پیدا کند اما او می‌داند خرگوش‌های کلاه‌قرمز فردریک را به کارخانه برده‌اند تا به جرم کشتن ای‌بی مجازات کنند. او برنامه را ترک می‌کند تا به فردریک کمک کند. در نهایت ای‌بی موفق می‌شود کارخانه، پدر و فردریک را از دست کارلوس نجات دهد.

• از کودک خود درباره تصمیم ای‌بی برای فرار از خانه سوال کنید؟ راهکارهایی که به جای فرار از خانه می‌توان پیشنهاد کرد را از کودک خود بخواهید. از کودک خود بپرسید چرا ای‌بی برنامه استعدادیابی را رها کرد؟ با این سوال درباره اهمیت دوستی و ارزش انسان‌هایی که ما کمک می‌کنند گفتگو کنید خلاصه: در مورد راهکارهای جایگزین فرار از خانه برای رسیدن به هدف با فرزند خود گفتگو کنید، در مورد اهمیت انسان‌ها و دوستانی که به ما کمک می‌کنند صحبت کنید.

داستان کلی این اثر پیرامون خرگوش نوجوانی به نام «ای‌بی» است که نمی‌خواهد مانند اجدادش، خرگوش عید پاک باشد. او به نوازندگی علاقه دارد و برای رسیدن به آرزویش از خانه فرار می‌کند. در شهر با فردریک آشنا می‌شود. از فردریک می‌خواهد تا برای رسیدن به هدفش به او کمک کند. اما در انتها متوجه می‌شود که نوازنده شدن در کنار کمک به پدرش نیز امکان‌پذیر است. این خرگوش نوجوان می‌تواند بهانه خوبی باشد تا والدین در مورد علاقه‌ها و استعدادها و شغل آینده فرزندشان با او صحبت کنند. ای‌بی سعی می‌کند برای رسیدن به هدفش تلاش کند اما راه درستی را انتخاب نمی‌کند. لازم است والدین، فرزند خود را در مسیری که به آن علاقه نشان می‌دهند تشویق کنند. با این حال ای‌بی در می‌یابد که زندگی تنها آرزوها نیست و انسان‌هایی که به او کمک کرده‌اند نیز دارای ارزش و اهمیت‌اند. بهتر است والدین با فرزند خود در مورد مشورت و همفکری با اعضای خانواده و تعامل صحیح برای تصمیم‌گیری‌ها گفتگو کنند. برخی صحنه‌های این فیلم موزیکال است و صحنه‌های خشونت‌آمیز و ترسِ بسیار کمی دارد. خلاصه: داستان کلی فیلم در مورد تلاش برای رسیدن به هدف و توجه به افرادی است که به ما کمک می‌کنند. شخصیت اصلی این فیلم می‌تواند بهانه خوبی باشد برای گفتگو در مورد علاقه‌های فرزند. صحنه‌های خشن و ترسناک این فیلم بسیار کم است.

هاپ" چیزی بیش از یک فیلم تعطیلاتی کلیشه‌ای با یک خرگوش به جای نیکولاس عزیز نیست. تیم هیل کارگردان، یک متخصص فیلم‌های کودکان است و پس از گارفیلد: داستانی دربارهٔ دو گربه و آلвін و سنجاب‌ها، تا حدودی یک "متخصص" در زمینهٔ کمدی‌هایی است که هم بازیگران زنده و هم موجودات پویانمایی رایانه‌ای را شامل می‌شوند. تاسف‌بار است که اکثر فیلم‌هایی که این شکل از ترکیب (یوگی خرس، مارمادوک) را امتحان می‌کنند، واقعاً بد هستند، اما به نوعی فیلم "هاپ" از انتظارات پایین بزرگسالانی که به این زیرژانر فیلم‌های خانوادگی می‌روند، بهره می‌برد. این فیلم قطعاً بهتر از یوگی فاجعه‌بار و تا حدی بهتر از مارمادوک است، اما باز هم نمی‌توان گفت که فیلم خوبی است.مارسدن بازیگر بااستعداد و جذابی است. او یکی از آن بازیگران خوش‌تیپ و خوش‌سیمایی است که بیشتر به خاطر نقش‌های مکملش شناخته می‌شود و می‌تواند با جذبه و سحر ذاتی‌اش بیشتر شخصیت‌ها را به خوبی ایفا کند. بنابراین کمی عجیب است که او برای نقش فرد انتخاب شد، چرا که این بازیگر 37 ساله به هیچ وجه شبیه یک جوان 20 یا چند ساله بی‌هدف نیست و این نقش اگر به یک کمدین سبک بازنده دوست‌داشتنی سپرده می‌شد، باورپذیرتر بود. اما فارغ از انتخاب نامناسب بازیگر، فیلم به لطف رابطه خوب مارسدن و برند که صدایش را جوانانه‌تر کرده تا نقش خرگوش نوجوان عاشق راک را ایفا کند، سرگرم‌کننده از کار درآمده است. همچنین باید به استعداد صداپیشگی فوق‌العاده هنک آزاریا اشاره کرد که در نقش کارلوس، مرغ نر و سرکارگر کارخانه شیرینی‌سازی عید پاک که قصد دارد جای ای.بی. را به عنوان خرگوش بعدی عید پاک بگیرد، درخشیده است. آزاریا با استعدادش در این کمدی سبک و دلنشین، صحنه‌ها را می‌دزدد.