شب در موزه: کمونرا دوباره برمیخیزد

نیک دیلی، پسر لری است که به‌تازگی قرار است به‌جای پدرش نگهبان موزه در شب شود. این موزه جادویی است و اشیا و انسان‌های داخل آن، در شب جان می‌گیرند و حرکت و صحبت می‌کنند. نیک این راز را می‌دانست به همین دلیل توانست اوایل شب را به‌راحتی بگذراند اما طبق توصیه پدرش باید در زیرزمین را قفل می‌کرد. نیک از زیرزمین می‌ترسید زیرا صداهای وحشتناکی می‌آمد به همین دلیل نتوانست در را قفل کند. یکی از فراعنه که از زمان‌های گذشته در آن زیرزمین زندگی می‌کرد، به امید فتح جهان فرار می‌کند و لوح محفوظ را برمی‌دارد. نیک و دوستانش که در موزه زندگی می‌کردند به سراغش می‌روند. نیک از کمبود اعتمادبه‌نفس رنج می‌برد ولی طی اتفاق این می‌تواند دوستانش را نجات دهد و لوح را از فرعون بگیرد تا دوستانش نمیرند.

• از او بخواهید پیام مهمی که با تماشای آن دریافت کرده است را بیان کند. از او بپرسید در زندگی‌اش از چه چیزهایی می‌ترسد. اگر برایش سخت است از او بخواهید بنویسد. یا ترس‌هایش را نقاشی کند. از او بپرسید دلیل ترس‌هایش چیست. اگر نیاز بود با یک مشاوره گفت‌وگو کنید. از او بپرسید نیک ترسو را دوست دارد یا نیک شجاع و نترس که دوستانش را نجات داد؟ کدام شخصیت از دید او بهتر هستند؟ چرا؟ از او بپرسید چرا نیک می‌ترسید؟ از فرزندتان بپرسید به چه دلیل نیک نتوانست در تیم موسیقی موردعلاقه‌اش موفق شود. خلاصه: از فرزندتان بپرسید از چه چیزهایی می‌ترسد؟

اگر فرزندی دارید که از همه‌چیز می‌ترسد و نمی‌تواند از حقش دفاع کند و همه به او زور می‌گویند، حتماً این انیمیشن را با او ببینید و نکات مهمش را حین تماشا به او متذکر شوید.  به او بگویید که به عزیزانش مانند مادر و پدر، خواهر و برادرش ابراز علاقه کند و اگر نمی‌تواند دلیلش را از او جویا شوید.  به او بگویید اگر کسی او را اذیت کرد، نترسد و با شجاعت از حقش دفاع کند حتی اگر مجبور شود، کتک بخورد. به او مسئولیت‌های کوچک بدهید مانند بستن کفش‌هایش یا گذاشتن کتاب‌های موردنیاز برای رفتن به مدرسه‌اش و انجام پروژه‌هایی که مدرسه از او می‌خواهد. همه این‌ها در تکامل شخصیت او بسیار مؤثر هستند و باعث می‌شوند در بزرگسالی دچار مشکلات حادتری نشود. حتماً با این بچه‌ها با مهربانی صحبت کنید و اگر کاری را درست انجام ندادند، سرکوب نکنید. در تنهایی و در جمع از او تعریف کنید و کارهایی را به او بسپرید که نیاز به جسارت و ریسک دارد و خود نیز عامل باشید و کارهایی انجام دهید که این شاخصه‌ها را داشته باشد و فرزندتان شما را به‌عنوان الگوی خودش ببیند. این انیمیشن صحنه‌های ترسناکی هم دارد که گاهی با طنز آمیخته‌شده است پس  با توجه به روحیات فرزندتان و رده سنی‌اش این انیمیشن را تماشا کنید. اگر فرزندتان تاکنون به موزه نرفته است حتماً او را به موزه ببرید تا با اشیای قدیمی آشنا شود. خلاصه: این انیمیشن برای مخاطبانی که از کمبود اعتمادبه‌نفس رنج می‌برند و شجاعت انجام کارهایی را ندارند بسیار مناسب است.

در حالی که این انیمیشن دنباله‌ای بر سری فیلم‌های اصلی است، امکان ندارد که بیننده در حین تماشای آن، دلتنگ بازیگران سری اصلی نشود. شخصیت‌های کارتونی فیلم «شب در موزه: قیام کاه‌مُن‌رع» قابل مقایسه با بازیگران اصلی نیستند و به نظر می‌رسد سازندگان سعی کرده‌اند این کمبود را با پررنگ کردن اکشن انیمیشنی جبران کنند. با این حال، هنوز هم دیالوگ‌های طنز زیادی وجود دارد، به‌ویژه از تدی روزولت که همیشه پرحرف است و ژاندارک که شجاع اما بی‌روح است. وقتی ژاندارک و ساکاجوویا به نیک یادآوری می‌کنند که در سنی مشابه او یا حتی کمتر، ارتش‌ها و کاشفان را هدایت کرده‌اند، این صحنه نه تنها بامزه است، بلکه یک یادآوری تاریخی نیز هست. طنز شخصیت‌ها فضای فیلم را شاد نگه می‌دارد و مخاطبان جوان‌تر ممکن است به بحران نوجوانی در مقدمه فیلم علاقه‌مند شوند.