خرگوش سامورایی

خرگوش سامورایی به نام یوئیچی اوساگی از نوادگان جنگجوی بزرگ میاموتو اوساگی در روستایی با عمه خود به نام ادج ویدگ زندگی می‌کرد. اوساگی یک مارمولک وفادار به نام اسپات همراه خود داشت. او به خاطر تبعیت از اجدادش تصمیم داشت سامورایی شود اما همیشه عمه او مانع او می‌شد. تا اینکه به دلیل شوق و رغبت زیاد یویچی تصمیم می‌گیرد شمشیری که از اجدادش به ارث برده است را به او بدهد و او را راهی شهر نئو ادو کند. او در آنجا با دوستانش که یک شکارچی، یک نینجا، یک جیب‌بر و یک مارمولک هستند آشنا می‌شود و طی اتفاقی مجبور می‌شود لوکاهایی که از سنگ کِی خارج‌شده‌اند را دوباره به آن سنگ برگرداند. او به کمک دوستانش تلاش می‌کند تا با لوکا‌ها که نوعی روح هستند بجنگند. اوساگی با تلاش فراوان و با همکاری دوستانش توانست دو یوکا را به سنگ کی بازگرداند. اما بعد پیدا کردن یوکای سوم یعنی گیمان، از تصمیم خود کناره‌گیری کرد و او را به سنگ کی بازنگرداند. زیرا اوساگی متوجه شد که این یوکا رفتار خوب دارد. تا اینکه بعداً متوجه شد این نقشه خود استاد او یعنی کاراسو تنگو بود که می‌خواست اوساگی را امتحان کند و به همین دلیل با تغییر قیافه، خود را شبیه یوکا کرده بود. کاراسو بالاخره پذیرفت که استاد اوساگی شود و فنون جنگ را به او آموزش داد. در آخر اوساگی با آموزش‌های فراگرفته از استاد خود و با همکاری دوستانش، توانست با ربات‌ها و دشمن اصلی مبارزه کند و اوساگی با قرار دادن قطعه کریستال بالای شمشیر خود بر روی سنگ کی، موفق شد دروازه را بر روی موجودات بیگانه مزاحم ببندد. مردم هم متوجه خوب بودن اوساگی و جدش میاموتو شدند و به او افتخار کردند.

• از او بخواهیم که دوست دارد جای کدام‌یک از شخصیت‌های اصلی داستان باشد. با این سؤال متوجه می‌شویم که به کدام جهت گرایش بیشتری دارد. از او بپرسیم که اگر شهر از انسان‌های بد پاک شود چه دنیایی خواهیم داشت؟ اگر او بود پایان داستان را چگونه می‌نوشت؟ 5از فرزندتان بپرسید به چه چیزهایی علاقه دارد. فهرستی از علایقش تهیه کنید و از او بخواهید سه مورد مهم را انتخاب کند و بعد سعی کنید در آن موارد به او کمک کنید تا زودتر پیشرفت کند. خلاصه: فهرستی از علایق فرزندتان تهیه کنید و به او کمک کنید تا زودتر متوجه مسیر پیش رویش شود.

این سریال صحنه‌های خشونت‌آمیزی مانند شمشیربازی و درگیری دارد که باید حتماً به رده سنی پیشنهادی کدومو توجه شود. نکته مهم و حائض اهمیت این انیمیشن این است که عمه اوساگی علارغم میل باطنی‌اش او را به شهر فرستاد تا رشد و پیشرفت کند. گاهی باید به فرزندانمان مجالی دهیم تا رشد و نمو کنند اگرچه علارغم میل باطنی‌مان باشد. مثلاً به آن‌ها اجازه دهیم به اردوهای مدرسه‌ای بروند یا در گروه‌های مختلف ورزشی و هنری شرکت کنند تا با مفاهیم همکاری و کار کردن تیمی آشنا شوند و متوجه علایق و سلایق خود شوند تا در آینده بتوانند فرد مثمر ثمری باشند. اگر آن‌ها را محدود به مکان و زمان کنیم و فقط بخواهیم دنبال کاری بروند که خود دوست داریم، مانع شکوفایی استعدادهایشان خواهیم شد. ضمن تماشای این سریال تلاش و پشتکاری که اوساگی دارد را به فرزندمان متذکر شویم و پیام‌های مهمی که در دل این سریال وجود دارد را با فرزندمان به اشتراک بگذاریم تا بهتر بتواند خوب و بد را تشخیص دهد. خلاصه: به فرزندمان اجازه دهیم به دنبال علایق و سلایق خود برود حتی اگر علارغم میل باطنی‌مان باشد.

این انیمیشن سریالی ممکن است برای کودکان پیش‌دبستانی و مهدکودکی کمی ترسناک باشد، اما بینندگان در سنین مدرسه ابتدایی از اکشن سریع و شخصیت‌های دوست‌داشتنی آن لذت خواهند برد. سری انیمیشنی «سامورایی رَبیت: کرونیکلز آوساگِی» بر روی یک قهرمان دوست‌داشتنی، هرچند نه‌چندان کاملاً کاربلد، متمرکز است که سفری قهرمانانه را با گروهی بامزه و حاضرجواب در کنار خود آغاز می‌کند. آن‌ها در مسیرشان با تعداد زیادی بدذات مواجه می‌شوند که به آن‌ها کمک می‌کند تا مهارت‌های رزمی خود را تیز کنند و همچنین زمینه‌ای فراهم می‌شود تا سری انیمیشن با انیمیشنی صیقلی و به سبک کتاب‌های کمیک خودنمایی کند. بیننده زیرک متوجه شباهت‌های زیادی بین این اثر و فرنچایز «کونگ‌فوی پاندا» خواهد شد. فضای داستان که در شهری ژاپنی در آینده اتفاق می‌افتد و گهگاه اختراعات خنک و جدیدی در آن به تصویر کشیده می‌شود، سطح داستان را کمی بالاتر می‌برد؛ همچنین معرفی سنگ اسرارآمیز «کی-استون» نیز به همین صورت است. مفهوم سنگی همه‌کاره برای طرفداران فرنچایز «اونجرز» بسیار آشنا است و به‌خوبی سطح دیگری از پیچیدگی را به این داستان اضافه می‌کند. این اثر را می‌توان یک نمایش مبارزه‌ای دانست که والدین آن را به خاطر تأکیدش بر طنز و درس‌های مثبت به جای خشم و هرج‌ومرج تحسین خواهند کرد. کودکان نیز آن را صرفاً سرگرم‌کننده خواهند یافت.