درباره فیلم
این انیمیشن در یک روایت فانتزی به داستان دختری سوری به نام لامیا و شاعر نامی فارسیزبان مولانا جلالالدین بلخی میپردازد. لامیا در جنگ سوریه و حین مهاجرت از حلب، در رویاهای خود مولانای نوجوان را میبیند که از دست مردم مغول، آواره بیابان شده است. این رنج مشترک، ارتباط بین این دو را عمیق میکند و به هم پیوند میدهد. اطلاعات نادرست و گمراهکننده در داستان از نکات منفی این اثر است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشیک دختر نوجوان سوری به نام «لامیا» به همراه مادرش در حلب زندگی میکند. آقای همدانی معلم ادبیات لامیا، یک جلد از کتاب مولانا جلالالدین بلخی را به او هدیه میدهد. بعد از بمباران حلب، لامیا و مادرش و بسیاری از مردم شهر مجبور به ترک خانه و زادگاهشان میشوند. خواندن شعرهای مولانا، لامیا را در خواب و بیداری به یک دنیای فانتزی به گذشتههای دور میبرد، به سالهایی که جلالالدین نیز همانند لامیا پسری نوجوان بود. مولانای نوجوان نیز همانند لامیا به خاطر حملهی مغول در بیابان آواره شده و در پی انتقام از سربازان مغول است. اما پدرش به او یاد میدهد به جای انتقام وکینه به دل گرفتن، دست به قلم شود و شعرهای امیدبخشی بنویسد تا شاید آیندگان از شعرهای او بهرهمند شوند. در طرف دیگر داستان، لامیا را نشان میدهد که با شعرهای مولانا آرامش پیدا میکند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- در این داستان به یکی از اشعار مولانا (نینامه از مثنوی معنوی) تاکید زیادی شده است. در واقع سازنده تلاش کرده مضمون این شعر را با پناهندگی و آواره شدن شخصیت اصلی از وطنش ارتباط دهد. با توجه به اینکه اشعار مولانا بیشتر حالت عرفانی دارند والدین میتوانند در مورد محتوای شعر نینامه با نوجوانان گفتوگو کنند. مصداق این حدیث پیامبر که «بدی را با نیکی جواب بده» چه کسانی هستند؟ آیا تا به حال چنین تجربهای داشته؟ آیا این سخن را میتوان به دشمنان متجاوز ارتباط داد؟ در صورت تمایل و علاقه فرزندتان میتوانید در مورد جنگ سوریه و اتفاقات پیرامون آن نیز با آنها صحبت کنید. خلاصه: میتوان در مورد مولانا و اشعارش، جنگ سوریه و حدیث تحریف شده از پیامبر که در داستان ذکر شده با فرزندان صحبت کرد.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین محصول در واقع داستان جنگ، مهاجرت و آوارگی است و شخصیت اصلی آن یک دختر نوجوان 12 سالهی سوری است؛ در این میان به بخشهایی از زندگی مولانا جلالالدین بلخی نیز میپردازد. به همین خاطر از چند خط داستانی تشکیل شده و باید توجه کرد فهم کلی داستان برای برخی کودکان دشوار خواهد بود.
داستان زندگی مولانا چندان درست به نظر نمیرسد و قدری گمراهکننده است. داستان اینگونه نشان داده میشود که جلالالدین بلخی و پدرش در بیابان از دست مردم مغول آواره شدهاند و به ناچار راه حج را در پیش میگیرند. در یک صحنه جلالالدین قصد دارد با سنگ یکی از سربازان مغول را هدف بگیرد اما پدرش او را از این کار منصرف میکند. پدر اعتقاد دارد نفرت هرگز نمیتواند نفرت را شکست دهد و به حدیثی جعلی از پیامبر اشاره میکند با این مضمون که «جواب شیطان را با چیزی بهتر بده». والدین میتوانند در مورد این موضوع با فرزندان خود صحبت کنند. بهتر است کودکان اصل حدیث و مصداق آن را به درستی بشناسند. حدیث پیامبر «بدی را به بهترین وجه و بهترین شکل دفع کن» در تعاملات اجتماعی کاربرد دارد نه در مقابل دشمنی که به خاک یک سرزمین تعدی کرده است.
نکتهی دیگری در مورد این داستان وجود دارد؛ از صحبتهای مادر لامیا مشخص میشود که پدر در تظاهرات کشته شده، که به احتمال زیاد این اتفاق اوایل جنگ داخلی سوریه رخ داده است. اوایل داستان لامیا از دیدن دو سرباز در شهر وحشت میکند؛ این سربازها مطمئنا از اعضای داعش نیستند و با توجه به لباس فرمشان از نیروهای خود سوریهاند. از طرفی لامیا و مادرش به خاطر بمباران، مجبور به مهاجرت میشوند. نه تنها هیچ اشارهای به داعش نمیشود بلکه اینطور به مخاطب القا میشود که این حملهها و بمبگذاریها از طرف نیروهای خود سوریه است.
خلاصه:
داستان غمانگیز پناهندگی یک دختر سوری و از طرف دیگر داستان مولانا سیر روایت را قدری پیچیده کرده که فهم حوادث کلی را برای کودک میتواند دشوار کند. اطلاعاتی آمیخته به درست وغلط از زندگی مولانا نمایش داده شده و حدیثی تحریف شده از پیامبر نقل میشود. به علاوه به صورت غیرمستقیم، داستانی وارونه از جنگ سوریه روایت میشود.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
شعر لمیا" یک پویانمایی احساسی و پیچیده با مضمونی عمیق است که هرچند برای خانوادهها ساخته شده، اما با مضامینی سنگین و احساسی روبرو میشویم. احساساتی مانند خشم، غم، از دست دادن، میل به انتقام و بخشش. داستان از سه مسیر متفاوت روایت میشود. در یکی از مسیرها، لمیا در خشونت جنگ سوریه پدرش را از دست داده است. بمبارانهای مکرر باعث میشود که او و مادرش فرار کنند و در کشور دیگری پناه بگیرند. در مسیر دوم، بیننده با مولوی، شاعر جوانی آشنا میشود که پس از حمله مغولان مجبور به ترک کشورش شده است. او به خاطر مجبور شدن به ترک زندگیاش احساس خشم میکند و میل به انتقام دارد. پدرش او را ترغیب میکند که احساساتش را در شعرهایش بریزد و احساسات نفرت را کنار بگذارد. در نهایت، مسیر سرزمین رویایی، لمیا و مولوی را در حالی نشان میدهد که با هیولاها مبارزه میکنند که این مبارزه با سختیهایی که در زندگی واقعی با آنها روبرو هستند، موازی است. این داستان به شیوهای خلاقانه این دو کودک سوری را کنار هم قرار میدهد، به ویژه در اوج داستان که اشعار واقعی جلالالدین مولوی را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه کلمات او پس از صدها سال همچنان الهامبخش مردم است.داستانهای متعدد فیلم باعث پیچیده شدن آن شدهاند، اما نه به اندازهای که دنبال کردن آن غیرممکن باشد. فیلم موفق میشود که نوری بر یک موضوع دشوار بتاباند، به روشی که برای خانوادههایی با کودکان بزرگتر یا بالغ قابل درک باشد. این فیلم فرصتی برای خانوادهها فراهم میکند تا در مورد پناهندگان و آوارگان، نحوه رفتار خود در صورت مواجهه با شرایط مشابه، و چگونگی داشتن همدلی بیشتر نسبت به برخی از شخصیتهای فیلم صحبت کنند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.