تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشپس از از دست دادن همسرش، کلت، در جنگ افغانستان، کیت (ابی کورنیش) در تلاش برای حفظ مزرعه خانوادگی، اداره داوطلبانه آتشنشانی شهر و مادر بودن برای دخترش، الکس (لولا سلطان) غرق در مشکلات است. سگ بمبیاب نظامی کلت، داکوتا، از خدمت مرخص شده و با کیت و الکس زندگی میکند، جایی که به محافظت و خدمت به عنوان یک شهروند ادامه میدهد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد نقش خشونت در داستان صحبت کنند. آیا فکر میکنید این عنصر برای پیشبرد داستان ضروری است؟ کدام صحنهها تاثیرگذارتر هستند: صحنههای انفجار و تهدید، یا صحنههای احساسی که شخصیتها با غم و اندوه دست و پنجه نرم میکنند؟ چرا؟
- شخصیتهای مختلف در داکوتا چگونه شجاعت خود را نشان میدهند؟ چرا این یک قدرت شخصیتی مهم است؟
- درباره سگهای کمککننده و روشهای آموزش آنها برای یاری به انسانها چه میدانید؟
- چگونه یک دپارتمان آتشنشانی داوطلبانه کار میکند؟ چه مثالهای دیگری از همکاری ساکنان برای منفعت جامعهشان وجود دارد؟
- کدام شخصیتها را بهعنوان الگو در نظر میگیرید؟ چرا؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که داکوتا یک درام خانوادگی در مورد یک سگ نیروی دریایی به نام داکوتا است که به خانواده مربی متوفی خود کمک میکند. بیوه مربی، کیت (ابی کورنیش)، تحت فشار بدهی، وظیفه در قبال جامعه خود و مراقبت از دخترش، الکس (لولا سلطان) قرار دارد. کیت به عنوان فردی شجاع، با اعتماد به نفس و مصمم به تصویر کشیده شده است، اما لزوماً توانا نیست. او و الکس شخصیتهای اصلی هستند، اما هرگز به تنهایی چیزی را حل نمیکنند: آنها همیشه توسط شخصیتهای مرد کمک میشوند. شرور داستان یک کلانتر شهر کوچک است، اما یک معاون کلانتر به عنوان فردی با صداقت و درستکاری به تصویر کشیده میشود که در رئیسش (که برادرش هم هست) وجود ندارد. اگرچه هیچ زبانی، صحنهای جنسی یا مصرف مواد مخدری وجود ندارد که نگرانکننده باشد، اما میتوانید انتظار برخی خطرات و احساس بدبینی را داشته باشید. داکوتا در حالی که به یاد آوردن اتفاقات منجر به مرگ مربی خود است، ناله میکند؛ فلش بکهای میدان نبرد به صورت تکهتکه ارائه میشوند تا شدت آن را بشکنند. دشمنان تفنگداران دریایی در حال شلیک اسلحه دیده میشوند و سربازان زخمی روی زمین دراز کشیدهاند، در حالی که بینندگان از قبل میدانند که یکی از آنها خواهد مرد. صحنهها فردی را نشان میدهند که در یک ساختمان در حال سوختن گرفتار شده است، اما در نهایت همه چیز خوب پیش میرود. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
داکوتا سگ نمی تواند جای پاهای لاسی، بنجی یا رین تین تین را پر کند -- فقط در این مالینوا بلژیکی احساسات گرم و لطیف کافی وجود ندارد. در حالی که سگ راه های خلاقانه ای برای نجات پیدا می کند، او تنها کسی است که در اینجا اجرا می کند. کارگردانی، تدوین و نویسندگی همه از جذابیت دور هستند.این داستان شبیه تمرین فیلمنامهنویسی است که سه کلیشه از یک کلاه بیرون کشیده شده: سگ خدمتکار، پلیس فاسد و نجات مزرعه. با این سه عبارت، دقیقاً میدانید چه اتفاقی قرار است بیفتد و چطور پیش خواهد رفت. کرنیش و پاتریک مالدون تلاش میکنند تا لهجه جورجیایی را به بهترین شکل ارائه دهند، اما باورپذیر نیست. (باید به مالدون اعتبار داد که وسوسه نشد تا کاملاً مثل روسکو پی. کولترِین باشد، اگرچه برادر معاون او قطعاً در همان رگهای نوشته شده که انوسِ صادق در سریال دوکهای هازارد است.) در نگاه اول، به نظر میرسد شخصیتهای اصلی زن فیلم قوی و مستقل خواهند بود: کیت رئیس داوطلب آتشنشانی است و یک مزرعه را اداره میکند، و الکس تلاش میکند تا راهی برای نجات مزرعهشان از توقیف پیدا کند. اما تمام پیروزیهای آنها با کمک یک مرد یا سگ به دست میآید. با توجه به اینکه این درام خانوادگی از یک شرکت تولیدی به مدیریت دو زن است، این واقعاً ناامیدکننده است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.