رایا و آخرین اژدها

اژدهایان عامل نعمت و برکت در سرزمینی به نام «کوماندرا» هستند. انسان‌ها روزگار بلندی با اژدهایان و یکدیگر زندگی پربار و مسالمت آمیزی داشته‌اند تا اینکه طاعونی وحشتناک به نام «دورون» رشد می‌کند. انسان‌ها در برخورد با این موجود ترسناک تبدیل به سنگ می‌شوند. تنها راه مقابله با این موجودات بی‌سر و پا، آب و بهره مندی از نیروی اژدهایان است، در غیر این صورت دورون‌ها با بلعیدن حیات هر انسان تکثیر و نیرویشان بیشتر می‌شود. 500 سال پیش زمانی که دورون‌ها برای اولین بار به کوماندرا حمله ور می‌شوند، اژدهایان توان مقاومت نداشته و تمام انسان‌ها به سنگ بدل شده و میرود که حیات به کلی از این سرزمین پاک شود. اما آن‌ها تمام نیروهای خود را در گویی جمع کرده و آن را به دست آخرین اژدهای خانواده به نام «سیسو» میسپارند. سیسو با استفاده از نیروهای برادران و خواهران خود، کوماندرا را نجات داده، حیات و زیبایی را به زندگی انسان‌ها برگردانده و خودش ناپدید می‌شود. انسان‌ها با طمع و حرص خود بر سر گوی باقی مانده از اژدهایان به جنگ روی می‌آورند و کوماندرای زیبا به 5 تکه تقسیم میشود؛ «تیل»، «تالن»، «اسپاین»، «فنگ» و «هارت» که گوی در آن نگه داشته می‌شود. پدر رایا فرمانروای هارت و قسم‌خورده برای محافظت از گوی است. او روزی چهار ایالت دیگر را به امید آنکه بازهم بتواند با متحد کردن آن‌ها بار دیگر کوماندرا را باهم بسازند، به هارت دعوت می‌کند. رایا با فرزند فرمانروای فنگ به نام «ناماری» که دختر همسن خودش هست دوست می‌شود. ناماری به رایا نقشه‌ای می‌دهد و از احتمال زنده ماندن سیسو می‌گوید. رایا برای جبران و نشان دادن مهربانی خود ناماری را به معبد نگهداری گوی می‌برد، ناماری با خیانت به اعتماد رایا افراد فنگ را خبر کرده و نزاعی رخ  میدهد که طی آن پدر رایا زخمی شده و گوی جادویی شکسته و به 5 تکه تقسیم می‌شود. به محض آنکه گوی می‌شکند دورون‌ها بیرون می‌آیند و به سمت مردم حمله می‌کند. پدر رایا نمی‌تواند از دست دورون‌ها فرار کند اما رایا را راهی می‌کند تا بتواند دنیا را نجات دهد. رایا با سرک کشیدن به تمام انشعابات رود کوماندار در نهایت سیسو را پیدا کرده و او را از خواب بلندش که بیش از 500 سال طول کشیده بیدار می‌کند، سیسو برخلاف تصور بسیار خوش مشرب و صمیمی ظاهر می‌شود و خودش اظهار می‌کند که مانند برادران و خواهران دیگرش هیچ وقت ویژگی خاص و توانمندی ویژه‌ای نداشته است. رایا داستان اتفاقات را تعریف کرده و با هم تصمیم می‌گیرند به دنبال 4 تکه دیگر از گوی جادویی بروند تا کوماندرا را برگردانده و دورون‌ها را نابود کنند. آن‌ها ابتدا به تیل می‌روند و نیمه‌ای از گوی را از دست اسکلت فرمانده‌ی سابق تیل به دست می‌آورند. سیسو با هر کدام از تکه‌ها توانایی و ویژگی‌ای به دست می‌آورد، با نیمه‌ای که رایا آن را به دست داشت بدنش نورانی و با تکه‌ی تیل به انسان تبدیل شد. هنگامی که نیمه‌ی گوی را به دست می‌آورند، «ناماری» سر می‌رسد و بعد از تعقیب و گریز کوتاهی، رایا و سیسو به کشتی کوچک پسربچه‌ای به نام «بون» می‌روند که خانواده‌اش با حمله‌ی دورون‌ها تبدیل به سنگ شده است و خودش هیچگاه از کشتی بیرون نمی‌آید که مبادا مورد حمله‌ی دورون‌ها قرار نگیرد. رایا و سیسو با بون همراه شده و به تالن می‌روند. تالن شهری است که به روی آب بنا شده و مردمانش در تجارت مشهور هستند. پادشاه تالن مرده و جای او را زنی بی‌رحم گرفته است. رایا که با توک توک به شهر می‌رود توسط یک کودک بسیار کوچک و سه میمون که همراه او هستند فریب خورده اما با وعده‌ی پول حلال از ان‌ها کمک می‌گیرد که تکه‌ای دیگر از گوی را به دست بیاورد. همزمان سیسو با سادگی خود به دام فرمانروای جدید تالن افتاده و و درست هنگامی که نزدیک است توسط دورون‌ها به سنگ تبدیل شود رایا سر رسیده و او را نجات داده و تکه‌ای دیگر از گوی را به دست می‌آورد. کودک خردسال هم که پدر و مادر خود را از دست داده به همراه میمون‌ها به جمع ماجراجویی رایا اضافه می‌شوند. «توک توک» موجودی خیالی است و به نوعی حیوان خانگی و دوست رایا به حساب می‌آید. توک توک در ابتدا موجودی کوچک است که می‌تواند با جمع کردن خود روی زمین مانند چرخ غلت بخورد. حالا او بزرگ شده و رایا از او به عنوان وسیله‌ای برای حرکت استفاده می‌کند. در تمام مسیر و تعقیب و گریزها رایا به وسیله‌ای او موفق به فرار می‌شود. سیسو از ابتدای آشنایی و مواجه با رایا، از او برای آنکه به کسی اعتماد نمی‌کند، خرده گرفته و معتقد است که انسان‌ها قابل اعتماد هستند. اما با برخورد فرمانروای تالن دچار افسردگی شده و بر ارزش‌های خود لغزیده است. رایا مداما به او توضیح می‌دهد که اوضاع عوض شده است و دیگر نمی‌توان به کسی اعتماد کرد اما او همچنان می‌خواهد به آن‌ها ثابت کند که راهی برای اعتماد کردن به دیگران وجود دارد. حالا کشتی کوچک آن‌ها به اسپاین رسیده است. سیسو با برداشتن غذایی به عنوان هدیه با سرعت به سمت قلعه‌ی اسپاین حرکت می‌کند تا به رایا بفهماند برای اعتماد به دیگران باید اول به خود اعتماد داشت. اما او با کوفتن به در قلعه به همراه رایا گرفتار می‌شود. فرمانروای اسپاین مردم و خانواده‌ی خود را از دست داده و تنهای تنها در قلعه زندگی میکند. ناماری به پشت قلعه‌ی اسپاین می‌آید و رایا را به مبارزه دعوت می‌کند. رایا همراهی فرمانروای اسپاین را از او می‌خواهد و میگوید تا زمانی که  ناماری را سرگرم می‌کند، از مسیر پشتی سیسو و دیگر افراد را نجات دهد. فرمانروای اسپاین قبول کرده و خود رایا به مبارزه با ناماری می‌پردازد. ناماری به وضوح در این مبارزه قوی تر و قدرتمندتر است و رایا ضربات سنگینی را تحمل میکند تا اینکه سیسو اینبار به شکل اژدها ظاهر شده و با تولید مه که آن را هم از تکه دیگری از گوی به دست آورده، اطرافیان و خود ناماری را متوقف می‌کند. حالا تمام اعضای گروه که این بار فرمانروای اسپاین هم به آن‌ها اضافه شده، در بهت فرو رفته و از دست رایا برای پنهان کاری ناراحت هستند. به هر ترتیب هم که شده آن‌ها به دنبال نقشه‌ای هستند تا این بار تکه گوهری که در فنگ است را به دست بیاورند. رایا همچنان بدبین است. سیسو با تکه‌ای که از اسپاین به دست آورده اینبار قدرت نزول باران به دست می‌آورد پس با پرواز بر قطره‌های باران رایا را به سوی هارت می‌برد، جایی که برادران و خواهران سنگ شده اند. سیسو از تهاجم اولیه‌ی دورون‌ها می‌گوید، زمانی که دیگر اژدهایان برای آنکه حیات را حفظ کنند تمام نیروهای خود را بر گوی ذخیره و با اعتماد آن را به دست سیسو سپرده اند. با این مقدمات رایا راضی می‌شود که با نقشه‌ی سیسو، ناماری را دعوت کرده و با او صحبت کنند تا گوی را تکه‌ی دیگر گوی را به آن‌ها بدهد. ناماری بر سر قرار حاضر می‌شود اما با چشمانی اشک بار تیر به روی سیسو و همراهانش می‌کشد تا گوی و سیسو در فنگ باقی بمانند. رایا می‌ خواهد به او حمله کند اما سیسو می‌گوید که باید با صحبت کرد. در حالی که همه از اینکه به ناماری و فنگ اعتماد کرده‌اند پشیمان هستند، سیسو برای گفتگو جلو می‌رود. در یک لحظه رایا با تصور آنکه ناماری آماده‌ی پرتاپ تیر است جلو می‌رود و تیر از کمان خارج شده و به سیسو می‌خورد. با پرت شدن سیسو به داخل دره تمام آب‌ها خشک می‌شود. با خشک شدن تمام آب‌ها دورون‌ها به فنگ حمله می‌کنند و صحنه‌هایی ترسناک از فرار و سنگ شدن مردم به نمایش در می‌آید. رایا بسیار مصمم به سمت ناماری می‌رود تا او را بکشد. در این لحظه سخت ترین درگیری و زدوخورد در طول فیلم رخ می‌دهد. ضرباتی که رایا و ناماری به یکدیگر می‌زنند با قصد کشت و بسیار سهمگین است. همراهان رایا با مشاهده‌ی شدت نزاع و بی‌توجهی او به آن‌ها سعی می‌کنند مردم فنگ را با استفاده از تکه‌های باقی گوی اژدها، از شهر خارج کنند تا طعمه‌ی دورون‌ها نشوند. هنگامی که ناماری روی زمین افتاده از اعتماد سیسو به خودش و اینکه رایا هم در این اتفاق مقصر است می‌گوید. رایا به خود می‌آید و به دیگر دوستانش برای نجات مردم می‌پیوندد. در این لحظات است که ناماری هم به جمع آن‌ها اضافه می‌شود اما در حلقه‌ی دورون گرفتار شده و به سختی از گوی‌ها برای نجات خود استفاده می‌کنند. رایا در آن شرایط یاد سخنان سیسو درباره‌ی اعتماد برادران و خواهرانش به او می‌افتد. رایا همه را دعوت می‌کند تا به ناماری اعتماد کنند و تکه‌های گوی را به هم بچسبانند چرا که جادوی گوی در واقع اعتماد است. دیگران مخالفت کرده ولی رایا اولین قدم را برداشته و تبدیل به سنگ می‌شود. با سپردن تمام تکه‌های گوی اژدها به ناماری، تمام گروه به سنگ تبدیل می‌شوند. ناماری تکه‌ها را هم می‌چسباند و با جان گرفتن گوی دوباره دورون‌ها نابود شده، باران می‌بارد و تمام مردمانی که به سنگ تبدیل شده بودند این بار جانی دوباره می‌گیرند. بعد از روان شدن آب ها، گله‌ای از اژدهایان به سمت مردم می‌آیند و بر روی قطرات باران پرواز و رقص می‌کنند تا سیسو از آب بیرون آمده و دوباره جان بگیرد. تمام مردم، رایا و گروه جستگوگر شگفت زده و خوشحال می‌شوند. در نهایت تمام مردم از ایالت‌های مخلف به سوی هارت می‌آیند تا با پدر رایا برای تشکلیل کوماندرا بیعت می‌کنند.

• کاری که پدر رایا انجام داد درست بود؟ دایره‌ی اعتماد به دیگران چقدر است؟ در چه مسائلی می‌توان به دیگران اعتماد کرد؟ راه‌های فهم معتمد بودن افراد چیست؟ احساسات رایا از کجا نشات میگیرد؟ کارهایی که رایا می‌کند تا چه حد واقعی است؟ آیا دوست داری مثل رایا باشی؟ چرا؟ ناماری چه هدفی داشت؟ به او حق می‌دهی؟ کدام شخصیت برای تو الهام بخش است؟ چرا؟ دورون‌ها به چه دلیلی بازگشتند؟ اژدهایان چه نقشی داشتند؟ تا چه حد می‌توان به وجود اژدهایان و موجوداتی شبیه آن باور کرد؟ تو چه راه حلی برای کوماندرا داشتی؟ در خانه چه نقش‌هایی می‌توانی داشته باشی؟ تا چه حد خودت را موظف می‌دانی تا در کارها به پدر و مادرت کمک کنی؟ چگونه می‌توانی به پدر یا مادر خود کمک کنی؟ در میان دوستانت به چه ویژگی‌ای مشهور هستی؟ از میان دوستانت چه کسی را بیشتر دوست داری؟ دوست صمیمی ات کیست؟ معلمان و مربیان مدرسه چه انتظاراتی از تو دارند؟

لازم است والدین بدانند که مشابه انیمیشن رایا و آخرین اژدها را تا به حال دیده اند. این انیمیشن با پیرنگ مبارزه با شر در سیر و سفری طولانی، با موضوع اعتماد و در ژانر ماجراجویی ساخته شده است. اولین پرنسس جنوب شرقی آسیا با همان فرمول همیشگی کهن الگوی سفر قهرمان در دیزنی، در رایا و آخرین اژدها نمایش داده شده است. رایا در طول سفر دچار نوعی والایش در هدف می‌شود؛ او که در ابتدا تنها هدفش رفع عذاب وجدان خود و دیدار دوباره‌ی پدرش بود، در انتهای داستان تنها به نجات کوماندرا و مردم فکر می‌کند. بیشتر بخوانید: کدام پرنسس دیزنی؟ تعداد اتفاقات، اجزا صحنه‌های این فیلم زیاد و ریتم آن سریع است اما داستان پیچیدگی به خصوصی نداشته و می‌تواند برای کودکان دبستانی قابل فهم باشد. البته اگر در هنگام تماشا یا پیش از آنکه فرزندتان این انیمیشن را ببیند، از داستان آن مطلع باشید باعث می‌شود تا بتوانید به سوالات فرزندتان پاسخ دهید. همواره سعی کنید سوالات فرزندتان را با بی‌حوصلگی پاسخ ندهید چرا که ان‌ها خیلی خوب «از سرباز کنی» بودن را متوجه می‌شوند. پس اگر تا کنون به این نکته توجه نکرده اید، این بار با تمرکز بیشتری سوالات فرزندتان از رایا و آخرین اژدها را پاسخ دهید. این انیمیشن سوالاتی ایجاد می‌کند که بهانه‌ی خوبی برای گفتگوی متمرکز است. ترس‌های این انیمیشن با توجه به دوران کرونا شاید خیلی غیرقابل فهم نباشد، رایا در ابتدای فیلم از دورون‌ها با عنوان طاعون اسم می‌برد اما احتمالا به دلیل بصری شدن و جذابیت‌هایی که باید محصولات رسانه‌ای دارا باشند، شکل و شمایلی ترسناک و ناملموس به خود گرفته اند. قبل از هرچیز باید احساسات فرزندتان درباره‌ی نمایش دورون‌ها و تاثیراتی که آن‌ها می‌گذارند به دست بیاورید. فرزند شما مانند ماشین عمل نمی‌کند که دستوراتی بدهید و او هم آن‌ها را فهم و به اجرا دربیاورد. لذا ذکر اینکه دورون‌ها واقعی نیستند کفایت نمی‌کند؛ شما باید از پیرامون بیماری‌ها صحبت کنید. قدم اول اما آن است که متوجه شوید فرزند شما واقعا ترسیده یا غمگین است یا نه. اگر احساسی در او انگیخته نشده است با توضیحات بیشتر او را مضطرب و ناراحت نکنید. به خصوص که رایا، پدرش را هم به دلیل همین بیماری از دست داده است امکان دارد ترس جدایی از والدین در فرزندان شما که در سنین پیش از دبستان و دبستان هستند تشدید کند. لذا منشاهای بیماری‌ها را به کمک فرزند خود بررسی کنید، راه‌های مقابله با انواع بیماری‌ها و رفتارهای پرخطری که منجر به بیماری می‌شوند. توصیه می‌شود برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به مقالات سایت کدومو درباره‌ی ویروس کرونا مراجعه کنید. شما می‌توانید با استفاده از راهکارهای این یادداشت‌ها نکاتی اساسی برای گفتگو پیرامون دورون‌ها با فرزندانتان به دست آورید. اگر پدر و مادری مذهبی هستید می‌توانید با توجه به آیات و روایات وارده در موضوع بیماری با فرزند خود طرح بحث کنید. کاستی‌هایی که به امت‌های مختلف در طول تاریخ رسیده است عمدتا از روی ناشکری، شرک و کفر بوده است. مردمان کوماندرا نیز با عدم بهره بردن از نعمت آبادانی و سلامتی، به جنگ و تجاوز پرداختند تا آن که دورون‌ها دوباره سر برآورند و زندگی آن‌ها را تحت الشعاع قرار دادند. البته توصیه می‌شود اگر در خانواده‌ی خود فردی را به دلیل ابتلا به کرونا از دست داده اید، فرزند شما این انیمیشن را فعلا تماشا نکند. صحنه‌های درگیری و زد و خورد در این فیلم علاوه بر ترس، منجر به تقلید رفتارهای خشونت آمیز می‌شود. به صورت کلی این نکته را مدنظر داشته باشید که بازنمایی و تماشای خشونت رسانه‌ای در هر سطحی که باشد منجر به تقلید از سوی کودکان و نوجوانان یا تشدید آن خواهد شد. لذا نمی‌توانید ادعا کنید که فرزند من از صحنه‌های درگیری و زدوخورد در فیلم تاثیر نمی‌پذیرد و اجازه بدهید او همچنان به تماشای بی‌وقفه و افراطی آن‌ها ادامه دهد. ممکن است بعضی از تاثیرات در بلند مدت رخ داده و مسائل زیادی را ایجاد کند. البته اگر خشونت‌ها صورت شیطانی نمایش داده شود و بیانگر رنج و ناراحتی مردم باشد به احتمال زیاد کمتر مورد تقلید قرار می‌گیرد که در مورد رایا و آخرین اژدها اینگونه است. پرنسس‌های دیزنی تا حد زیادی کلیشه‌های جنسیتی را نادیده گرفته و سعی در تغییر آن‌ها دارند. رایا در طول این انیمیشن رفتارها و عاداتی دارد که کاملا مردانه هستند. او هیچ رابطه‌ی عاطفی‌ای نداشته و با جنگاوری در تلاش برای دیدار پدرش و همچنین رسیدن به آرمان کومانداراست. این موضوع در هویت یابی جنسی بسیار اهمیت دارد. نوجوانان به خودی خود در سنین انتهایی دبستان و شروع متوسطه دچار آشفتگی ها، پریشانی‌ها و سردرگمی‌ها درباره‌ی ارزش‌ها و اهدافی هستند که از سوی جامعه مطرح می‌شود. نوجوانان ویژگی‌های خود را از دوران کودکی بررسی کرده و با تعهدات جدید آشنا می‌شوند. سردرگمی هویتی هنگامی رخ می‌دهد که خواسته‌های جامعه با توانایی‌ها و مهارت‌های نوجوانان هم خوانی نداشته باشد. به صورتی کلی نگاه نوجوان به خود و همچنین انتظاراتی که از وی می‌رود، تعیین کننده است. نوجوانان تا به این سن نهادهای خانواده، گروه همالان و مدرسه را تجربه کرده اند. در هر کدام از این نهادها همواره دیگران مهمی بوده‌اند که پیروی از و همانندی به آن‌ها مهم و حیاتی بوده است. حال به این نهادها باید «رسانه» را اضافه کرد. نوجوانان با بازنمایی‌های شخصیتی در محصولات رسانه‌ای به درونی سازی ویژگی‌های آن‌ها پرداخته و همچنین ذائقه و تمایلاتشان تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در انیمیشن رایا و آخرین اژدها، قهرمان داستان دختری است که برخلاف انتظارات جامعه‌ی ایران از دختران، فردی جنجگو همراه با رفتارهای مردانه است. در مقابلش ناماری هم چنین حالتی دارد. با توجه به توضیحات نسبتا مفصلی که در بالا ذکر شد باید به این نکته توجه کرد که نوجوانان دختر در جامعه‌ی ایران ممکن است با تماشای این محصولات تمایلات و چشم اندازهای متفاوتی از آنکه جامعه و خانواده برای آن‌ها معین کرده است، تعریف کنند. نقش‌های زنانه و مردانه در هر جامعه‌ای با مولفه‌هایی ترسیم می‌شود که در این انیمیشن کاملا واژگون بازنمایی شده است. عدم همراهی با چارچوب‌های جنسیتی علاوه بر تشویش، نگرانی، انزوا و اختلالات رشدی، شناختی و جسمی، باعث می‌شود تا کارآیی نقشی فرزندان شما در آینده دچار خدشه شده و توانایی حضور یکپارچه و فعال در جامعه را از او سلب می‌کند. از سویی دیگر فرزندان پسر شما به دلیل آنکه این روحیه را می‌پسندند و معمولا در گروه‌های همال خود اساسا افرادی که دارای روحیه مبارزه و جنگجویی هستند را دوست می‌دارند، ممکن است با تماشای چنین بازنمایی جذابی (در نگاه پسران) از زن، تصوراتشان تغییر کرده و در برقراری موثر با جنس مخالف ناتوان گردند. همچنین ممکن است تمایلات جنسی آن‌ها در طول زمان تغییر کرده و این مهم به اختلالات و تمایلات جنسی متفاوت منجر شود. لازم است به رشد هم جانبه‌ی هویت در این سنین توجه شود. در محیط خانواده نقش‌های جنسیتی مناسب به فرزندان سپرده شود، گروه دوستان با نظارت والدین شکل گرفته و مصرف رسانه‌ای کودکان و نوجوانان تا حد زیادی تحت نظارت والدین باشد. صحبت درباره‌ی انتظارات و اجرای آن‌ها با فرزندان می‌تواند بسیار راهگشا بوده و نقش‌های جنسیتی با تامل و تعمق بیشتری از سوی نوجوانان پذیرفته شود. چیزی را به نوجوانان تحمیل نکنید؛ به آن‌ها پیشنهاد داده و با نزدیک کردن روابطتان او را هدایت کنید. همچنین در این سنین عزت نفس کودکان و نوجوانان ممکن است دچار خدشه شود. اگر فرزند شما رایا را ببیند و نتواند شبیه او شود بیش از همیشه اعتماد به نفس خود را از دست داده و غمگین و افسرده می‌شود. به او از توانایی هایش بگویید و سعی کنید ویژگی‌های دیگر شخصیت‌ها مانند بون، سیسو و.. را هم ذکر کرده و از فرزند خود در زمان‌های مختلف به خاطر نشان دادن شایستگی هایش تقدیر کنید. دوستی‌های کودکان و نوجوانان در سنین دبستان و متوسطه بیش از همه بر پایه‌ی اعتماد است. موضوع اصلی این انیمیشن نیز اعتماد است. اگر فرزند شما به مرحله‌ای از رشد شناختی نرسیده است که بتواند ابتدای داستان را به انتهای آن متصل و نتیجه گیری کند، از او درباره‌ی کلیت داستان و تغییر عقیده‌ی رایا درباره‌ی اعتماد کردن به دیگران بپرسید. سعی کنید شخصیت‌های رایا و ناماری را برای او باز کنید. از دغدغه‌ها و گرایش هایشان بگویید. سعی کنید حق را بین آن دو تقسیم کنید چرا که هر کدام از دیدگاه خودشان کار درستی انجام می‌دهند. اما فرزند خود را بدون نتیجه گیری رها نکنید. به او بگویید اهداف بزرگ مانند هدفی که رایا دارد از آنچه ناماری در ذهن دارد اولویت بیشتری دارد چرا که با رسیدن به هدف رایا، هدفی که ناماری دارد نیز تامین می‌شود. نوجوانان شما می‌توانند راه‌های دیگر را نیز انتزاع و تصور کنند. از آن‌ها بپرسید که اگه ناماری در ابتدای فیلم به اعتماد رایا خیانت نمی‌کرد چه اتفاقاتی می‌توانست بیفتد. یا زمانی که ناماری به روی سیسو تیر میزند، درباره‌ی رفتارهایی که منجر به این اتفاق می‌شود صحبت کنید و راهکارهای جایگزین برای هر فرد را به گفتگو بگذارید. همچنین نوجوانان می‌توانند احساسات افراد را ریشه یابی کرده و علت آن را متوجه شوند. در رایا و آخرین اژدها افراد عمدتا ناراحت و مشوش هستند. بعضی از علت‌ها در فیلم نمایش داده می‌شود و باقی تنها بر پایه‌ی حدس است. از صحنه‌های حساس که در آن افراد احساساتی می‌شوند و تصمیمات جدی می‌گیرند بپرسید. صحبت درباره احساسات یکدیگر و راه‌های جایگزین آن می‌تواند خودگردانی شناختی را در فرزندان شما پرورش دهد. آن‌ها می‌توانند با گفتگو و گفتن از احساساتشان راه ابعاد آن‌ها توجه کرد و راه‌هایی برای مواجه با آن‌ها به دست بیاورند. در آخر چند نکته برای والدینی که حساسیت بیشتری دارند می‌توان ذکر کرد. در این انیمیشن اژدهایان مانند خدایگان زمین هستند. هر کاری از دست آن‌ها بر می‌آیند و می‌توانند حیات و ممات انسان‌ها را تامین کنند. نگاه توحیدی در این انیمیشن وجود نداشته و هرآنچه در ید قدرت الهی است را به اژدهایان تفویض می‌کند. اگر خانواده‌ای مذهبی هستید یا نگذارید فرزندتان این انیمیشن را ببیند یا آنکه بعد از تماشا با او به گتفگو بنشینید و از تخیلی بودن این سرزمین بگویید. همچنین اگر در باب روابط خانوادگی بسیار حساس هستید ذکر چند نکته از رایا و آخرین اژدها می‌تواند شما را راهنمایی کند. رایا در این انیمیشن مادری ندارد و تنها با پدرش زندگی می‌کند. حتی مادر محل الهام و یادآوری هم نیست. این نکته در مورد پدر ناماری نیز صدق می‌کند. ناماری پدری نداشته و هیچگاه از او صحبت نمی‌شود. اساسا فنگ حکومتی زنانه است. با توجه به لباس‌ها و آرایش این قوم، گمان همجنسگرا بودن ناماری و مادرش می‌رود. اگر خیلی حساس هستید می‌توانید به این نکات نیز توجه کنید. پوشش‌های قوم فنگ نیز محل اشکال است و می‌تواند موثر در خطا در نوجوانان تازه به بلوغ رسیده باشد. در نهایت می‌توان این انیمیشن را خوب ارزیابی کرد. نکات مثبت آن بیشتر از نکات منفی آن است و تاثیرات مخرب جدی نخواهد داشت. اما نمی‌توان از وظایف والدین نسبت به محتوا غافل بود و تماشای محصول را بدون توصیه‌های پیشینی و پسینی مناسب دانست. والدین باید توجه داشته باشند تمام نکاتی که در بالا ذکر شد باید زمانی به کار بسته شود که نمودهای رفتاری و گفتاری در فرزندان شما ایجاد کند. گاهی فرزندان شما اساسا متوجه بعضی از نکات نمی‌شوند و شما با توضیحات اضافه و پیش کشیدن بعضی نکات، آن‌ها را کنجکاو و بعضا ناراحت و مضطرب می‌کنید.

این ماجراجویی الهام‌گرفته از جنوب شرقی آسیا، با ترکیب جذاب، توانمندساز و حماسی خود، شاهزاده‌ی جنگجوی بزرگ بعدی دیزنی را معرفی می‌کند که در کنار موانا، مریدا و مولان قرار می‌گیرد. مقدمه‌ی کامل، دنیای کوماندرا و نبرد میان اژدها، انسان‌ها و درون را بنیان می‌نهد. ریا و سیسو در مأموریت خود کمک زیادی از اهالی مختلف که به حلقه‌شان وارد می‌شوند، دریافت می‌کنند: بون جوان (ایزااک وانگ)، سرآشپز/ناخدای قایق از دم؛ بچه‌ی نوزاد نوزاد (تالیا تران)، یک کودک جیب‌بر تالونزی که گروه میمون او بینندگان جوان‌تر را شاد خواهد کرد؛ و تونگ (بندیکت وونگ)، یک جنگجوی ترسناک اما مهربان از ستون فقرات. آنها برای محافظت از سیسو (که می‌تواند به شکل یک زنی که بیشتر شبیه آکوافینا است، درآید) و یافتن راهی برای شکست درون، متحد می‌شوند.این فیلم که پر از صحنه‌های پرخطر و غم‌انگیز است، با لحظات شاد و شیرین زیادی (نوای کوچک بسیار خنده‌دار است و سیسو، مانند کمدینی که او را بازی می‌کند، جذابیت غیرقابل مقاومتی دارد) و احساسی تعادل برقرار می‌کند. حس شوخ‌طبعی در سراسر فیلم «رایا و آخرین اژدها» جریان دارد و «تاک تاک» یک جانور دوست‌داشتنی و وفادار است. در این فیلم هیچ‌گونه صحنه‌ی عاشقانه‌ای وجود ندارد و به‌جای آن بر «خانواده‌ای که پیدا می‌شود» تمرکز دارد که رایا و سیسو با دوستان جدید خود ایجاد می‌کنند. کارگردانان دان هال و کارلوس لوپز استرادا، به همراه نویسندگان فیلم‌نامه کی نگوین و آدله لیم، موفق شده‌اند یتیم بودن شخصیت‌ها را به بیانی تاثیرگذار درباره‌ی از دست دادن تبدیل کنند - که هر کاراکتری را دربر گرفته و رایا را به حرکت وا می‌دارد تا همه‌ی تلاش خود را برای آزاد کردن پدرش از قفس سنگی‌اش انجام دهد. اگرچه این فیلم موزیکال نیست، اما موسیقی متن جیمز نیوتن هاوارد فوق‌العاده و گیرا است و انیمیشن آن بسیار دقیق و چشم‌نواز است، به‌گونه‌ای که خانواده‌ها ممکن است بخواهند آن را متوقف یا عقب بکشند تا از تنوع چشم‌اندازها، لباس‌ها و شخصیت‌ها لذت ببرند. یک بار دیگر، دیزنی موفق شده است تا با خلق لحظاتی جادویی، بیننده را با داستانی آشنا همراه کند.