تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشکارگردان اریک پاپه در فیلم نیمهخودزندگینامهای خود با نام «هزار بار شبِ خوب» به دنبال عکاس جنگ مشهور، ربکا (با بازی ژولیت بینوش) است. ربکا به طور مرتب خود را در موقعیتهای خطرناک قرار میدهد تا مطمئن شود که وحشتهای جهان ثبت و شناخته میشوند. در ابتدای فیلم، ربکا در حال تعقیب یک گروه مخفی از بمبگذاران انتحاری زن است و در نهایت در فاصلهای نزدیک قرار میگیرد، زمانی که یک زن خود را منفجر میکند و ربکا در این فرایند مجروح میشود. پس از آن، همسر ربکا، مارکوس (با بازی نیکولای کاستر-والدو)، او را به خانهشان در ساحل ایرلند بازمیگرداند و از او التماس میکند که از قرار دادن زندگیاش در معرض خطر دست بردارد و به جای آن به دو دخترشان فکر کند که هر بار که او برای ماموریتی میرود، از ترس اینکه ممکن است بمیرد، نگران هستند. ربکا با مواجهه با این دو راهی، تصمیم میگیرد از مناطق جنگی فعال بازنشسته شود، اما زمانی که دختر بزرگترش، استف (با بازی لورن کنی)، از او میخواهد که او را در یک ماموریت "ایمن" در کنیا همراهی کند، ربکا در نهایت درک میکند که عکاسی فقط یک شغل نیست، بلکه یک سرنوشت است، حتی زمانی که زندگیاش در خطر باشد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد خشونت در فیلم «هزار بار شب بخیر» صحبت کنند. آیا ضروری است که نشان دهیم شغل ربکا تا چه حد خطرناک است؟ آیا فکر میکنید ربکا از نظر اخلاقی مسئول پوشش دادن رویدادهای خشونتآمیز است، یا باید برای حفظ سلامتی خود و خانوادهاش از این کار خودداری کند؟
- چگونه روابط خانوادگی ربکا به تصویر کشیده شده است؟ آیا فکر میکنید مادران به خاطر مشغول بودن به کارشان بیشتر از پدران مورد انتقاد قرار میگیرند؟ اگر این داستان خودزندگینامهای است، چرا فکر میکنید فیلمساز شخصیت اصلی را زن انتخاب کرده است؟
- آیا با استف موافقید که بچههای دیگر به مادرش بیشتر از خودش نیاز دارند؟ آیا از تفاوت احساسات استف در مورد کار مادرش و احساسات مارکوس در مورد همسرش متعجب هستید؟
- چگونه مطبوعات (عکاسان، ویراستاران، روزنامهنگاران) در این فیلم به تصویر کشیده شدهاند؟ آیا فکر میکنید در مأموریت ربکا با بمبگذاران انتحاری، چیزی غیراخلاقی وجود دارد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که 1000 بار شب بخیر، یک درام جدی است با بازی ژولیت بینوش در نقش عکاس جنگ که شوهرش از او میخواهد بین خانواده و شغل خطرناکش یکی را انتخاب کند. این فیلم که به صورت آزادانه بر اساس تجربیات شخصی اریک پاپه، کارگردان نروژی، به عنوان عکاس مطبوعاتی ساخته شده، خشونت جهانی را به تصویر میکشد - بمبگذاران انتحاری زن خود را برای ماموریت آماده میکنند و خود را منفجر میکنند تا خسارات جانبی ایجاد کنند؛ یک مزدور مسلح سودانی در اردوگاه پناهندگان کنیا دست به کشتار میزند - اما هیچیک از شخصیتهای اصلی نمیمیرند (اگرچه یکی از آنها زخمی میشود). صحنه کوتاهی از عشقبازی زناشویی و برخی الفاظ قوی بین بزرگسالان وجود دارد، اما تمهای بالغانه و موضوع دشوار این درام خانوادگی باعث میشود که تماشای آن برای نوجوانان دبیرستانی و بزرگسالان مناسبتر باشد. برای اطلاع از فیلمهای مشابه، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
اجرای ظریف و زیبای بینوش در نقش زنی پیچیده، مهمترین دلیلی است که باید این فیلم را تماشا کرد. بهطور خاص، سکانسهایی که ربکا در افغانستان و کنیا ماموریت دارد، بهترین بخشهای فیلم هستند؛ او بینندگان را مسحور میکند در حالی که شرایط غیرقابل تصور دیگران را به تصویر میکشد. صحنههای ابتدایی و انتهایی فیلم بهطور خاص بهطور خیرهکنندهای فیلمبرداری شدهاند، حتی اگر آنچه به تصویر میکشند کاملاً وحشتناک باشد. بدون گفتن کلمهای و فقط با یک دوربین DSLR کانن به عنوان ابزار، بینوش عمق احساسات یک خبرنگار مامور را که با آدرنالین شارژ شده و فرصتی برای ثبت تاریخ به دست آورده، کاوش میکند.اما فیلم فقط در مورد شغل ربکا نیست؛ بلکه در مورد زندگی او در خانه هم هست، جایی که او واقعاً در محیط آرمانی اطرافش جا نمیشود. البته، او شوهری زیبا و دلسوز دارد؛ دو دختر دوستداشتنی (یکی در سن بلوغ و دیگری هنوز جوان و فقط به هدایایی که مادرش از سفرهای دور و درازش آورده علاقهمند است)؛ و خانه روستایی سنگی که در سایتهای گردشگری ایرلند به نمایش گذاشته شده است، اما ربکا برای همراهی اردوهای دانشآموزی یا آشپزی ساخته نشده است. او برای خاطر همسرش تلاش میکند تا با زندگی آرامتر و خانگیتری احساس رضایت کند، اما دوستان صمیمی او، تام (لری مولن جونیور، درامر گروه U2) و ترزا (ماریا دایل کندی)، در مورد او میدانند که او استعدادی دارد و باید از آن استفاده کند. جوان کاننی در نقش خود کار فوقالعادهای انجام میدهد و احتمالاً تنها شخصیتی است که در طول فیلم واقعاً تغییر و رشد میکند، اما ملودرام خانوادگی به اندازه نیاز سرکوبناپذیر ربکا برای حضور در میدان نبرد جذاب نیست.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.