تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: ندارد
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم کریسمس با منظره، کلارا (کیتلین لیب) با ناامیدی به شهر کوهستانی زادگاهش در ساحل شرقی بازگشته است، پس از اینکه رستورانی که در شیکاگو افتتاح کرده بود را تعطیل کرد. او اکنون مدیر یک استراحتگاه برفی است که برای صاحب آن، هیو پیترز (مارک غانیمه) کار میکند. مادرش لیدیا (ویویکا ای. فاکس) به او یادآوری میکند که کلارا برای شغلش بیش از حد صلاحیت دارد و باید یک مرد پیدا کند و بچهدار شود، مثل دختر دیگرش که وکیل هاروارد است. شین (اسکات کاوالیرو)، سرآشپز جوان و جذاب که به تازگی در یک مسابقه آشپزی تلویزیونی برنده شده است، وارد داستان میشود. او استخدام میشود تا آشپزخانه رستوران کلارا را اداره کند و بلافاصله به او علاقهمند میشود. جاذبه متقابل بین آنها وجود دارد و آنها یکدیگر را میبوسند، اما بر سر یک سوءتفاهم با هم اختلاف پیدا میکنند. در پشت صحنه، کلارا با رئیسش همکاری میکند تا دوستان عزیزش فرانک و جکی هیون (پاتریک دافی و جس والتون) را متقاعد کند که استراحتگاه کوچک خانوادگی خود را به هیو بفروشند، که او قول میدهد آن را به شکوه سابق بازگرداند. در همین حال، شین به دنبال مکان قدیمی والدین درگذشتهاش است، که او را به سمت فرانک و جکی هیون مهربان و نامآشنا هدایت میکند. یک آدم بد افشا میشود و شین و کلارا متوجه میشوند که در زندگی به دنبال چیزهای مشابهی هستند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- «خانوادهها میتوانند در مورد آنچه شین به دنبالش بود صحبت کنند. به نظر شما چرا او عکسی از گذشته را با خود حمل میکرد؟»
- «شین میگوید به دنبال زندگی آرامتری بوده است. منظورش چه بوده است؟»
- «چرا فکر میکنید شین و کلارا در ابتدا که به هم علاقهمند میشوند، با هم اختلاف دارند؟ آیا این منطقی است؟ چرا بله یا خیر؟»
آنچه والدین باید بدانند
ویرایش«والدین باید بدانند که فیلم «کریسمس با منظره» بر اساس رمان «بازگشت کریسمسِ شورشی» نوشته ترزا ساوتویک ساخته شده است. یک سرآشپز تلویزیونیِ برندهی جایزه، شغلی در یک استراحتگاه کوهستانی میپذیرد و عاشق مدیر رستوران میشود. آنها در آستانهی کریسمس با هم صمیمی میشوند و او به دنبال شیوهای جدید از زندگی است. کودکان ممکن است داستان را درک نکنند یا به آن علاقهای نشان ندهند، اما هیچ محتوای نامناسبی در فیلم وجود ندارد که برای آنها نامناسب باشد. یکی از شخصیتها کلمهی «لعنتی» را به کار میبرد و بزرگسالان در فیلم الکل مینوشند. بزرگسالان با لبهای بسته یکدیگر را میبوسند. دو مرد پیراهنهایشان را درمیآورند. برای آگاهی از فیلمهای مشابه، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی «شب فیلم خانوادگی» ثبتنام کنید.»
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
وقتی یک داستان جذاب باشد، هر تعداد اشتباه فیلمسازی میتواند نادیده گرفته شود، اما طرح فیلم «کریسمس با منظره» کلیشهای و سطحی است. به جز تلاشهای شجاعانه زوج برنده بازیگران اصلی، کیتلین لیب و اسکات کاوالیرو، فیلم مانند نسخهای بیمزه و رقیق شده از یک رمانس یا درام واقعی به نظر میرسد، که در آن افرادی با انگیزهها و احساسات واقعی در دنیای داستانی باورپذیر عمل میکنند. در پایان فیلم، احساس میکنیم که احساسات فیلم را درک کردهایم، اما متاسفیم که هیچکسی در تیم تولید نمیدانست چگونه آنها را منتقل کند. شین در حال جستجوی کوهها برای یافتن هتلی است که والدینش ماه عسل خود را در آن گذراندهاند. دلیل او برای انجام این کار اصلاً قانعکننده نیست، و وقتی فکر میکند به مکان درست رسیده است، شواهد حمایتی این فرضیه حتی قوی نیستند. اما کاوالیرو شجاعانه اجرای خود را به نمایش میگذارد که احساسات شخصی را که والدینش را از دست داده است، به تصویر میکشد، احساساتی که نه فیلمنامه و نه کارگردانی از آن حمایت نمیکنند.«همانطور که در فیلمهای جاستین جی دیک معمول است، استفاده او از تکنیکهای فیلمسازی به جای روشنگری، گیجکننده است. دو نفر یکدیگر را میبوسند. برش بعدی ناگهان به افراد ناشناسی میرود که بیربط از تپهای اسکی میکنند. ما شاهد رانندگی شین در برف هستیم، که نشاندهنده اهمیت خود رانندگی، یا شاید جاده برفی، یا احتمالاً تسلا شین است. در واقع، هیچکدام از اینها مهم نیستند. سکانس رانندگی بسیار طولانی بهطور نامناسبی در فیلم قرار گرفته است و نشان میدهد که هیچ منطق منسجمی در این تصمیم وجود نداشته است که فقط به زمان فیلم اضافه میکند، اما به درک ما از داستان یا شخصیتها کمکی نمیکند. به همان اندازه ناکارآمد است، قرار دادن دو شخصیت در هتلی که ظاهراً باید مشغول مدیریت آن باشند، اما همیشه در لابی کاملاً خالی، رو به در ایستادهاند، گویی منتظر ورود کسی هستند. آیا آنها تمام روز در آنجا بودهاند؟ این واقعاً خندهدار و بد است. درود بر بازیگران دوستداشتنی جس والتون و پاتریک دافی که مثل آدمهای گیج در آنجا ایستادهاند و منتظر دستور کارگردان برای شروع فیلمبرداری هستند.»
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.