درباره فیلم
«رازآلود و درام آهستهای درباره تأثیر هولوکاست، که تاثربرانگیز است.»
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایش«آهنگ نامها» اقتباسی از رمان نورمن لبرشت است. این فیلم دربارهٔ دویدل، پسری یهودی و نوازندهٔ چیرهدست ویولن است که پدرش او را در آغاز جنگ جهانی دوم به خانوادهای ثروتمند در لندن میسپارد. ده سال بعد، دویدل در شب مهمترین کنسرتش ناپدید میشود. سی و پنج سال بعد، برادرخواندهاش، مارتین (تیم راث)، سرنخی از زنده بودن دویدل پیدا میکند و به جستجوی دوست عزیزش و پاسخهای مورد نیازش میپردازد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- «خانوادهها میتوانند در مورد احساس گناه بازماندگان و نقش آن در فیلم "آهنگ نامها" صحبت کنند. این اصطلاح به چه معناست و در فیلم "آهنگ نامها" چه تأثیری دارد؟»
- آیا این فیلم باعث میشود که شما احساس همدردی، همدلی یا دلسوزی نسبت به دیوید داشته باشید؟ تفاوت این احساسات چیست؟ نظر شما در مورد نحوهی به تصویر کشیدن کنجکاوی و پشتکار مارتین و خودکنترلی دیوید در بزرگسالی در فیلم چیست؟ آیا با نحوهی بهکارگیری این خصوصیات و مهارتها در فیلم موافق هستید؟
- «به نظر شما زندگی یک کودک در لندن در دوران جنگ جهانی دوم چگونه بوده است؟ در مورد این جنگ چه میدانید؟ این فیلم را با سایر فیلمهایی که در مورد آن دوران ساخته شدهاند، چگونه مقایسه میکنید؟»
- «فیلم مذکور یهودیت ارتدوکس را چگونه به تصویر میکشد؟ آیا تصمیم دیوید در مورد نحوه زندگی بزرگسالیاش توجیهپذیر بود؟ آیا میتوانید فیلمهای دیگری را نام ببرید که این جنبه از یهودیت را به تصویر بکشند؟ چرا نمایش و نمایندگی این موضوع مهم است؟»
- «چه رفتارهایی از مارتین و دیوید وجود دارد که ما اکنون ممکن است آن را غیرقابل قبول بدانیم؟ آیا فیلم این رفتارها را توجیه میکند؟ آیا فکر میکنید در این زمینه قابل قبول است؟»
آنچه والدین باید بدانند
ویرایش«والدین باید بدانند که "آهنگ نامها" یک درام غمانگیز در مورد یادبود است که در محیط موسیقی کلاسیک و با پسزمینه جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد. داستان بین سه خط زمانی مختلف جهش دارد، یکی از آنها بر دو شخصیت اصلی بهعنوان پسران پیشبلوغ تمرکز دارد که در حال دزدی با شادی و توجیه نشان داده میشوند. شخصیتها نوشیدنی میخورند و - چون فیلم از سال ۱۹۳۹ تا ۱۹۸۶ اتفاق میافتد - سیگار هم میکشند. بهجز یک مورد استفاده از کلمه "فحش"، فحاشی خفیف است ("خراب"، "نامشروع"). جنگ جهانی دوم بخشی از داستان است؛ مردم لندن در پناهگاهها در طول حمله هوایی بمباران پناه میگیرند و بازوی یک جسد مرده از میان آوار خانه بمبارانشده بیرون زده است. یکی از شخصیتهای اصلی خشم خود را با مشت زدن به صورت یک مرد تخلیه میکند. در حالی که ممکن است برای نوجوانان دشوار باشد که ظرایف تصمیمات شخصیتهای بزرگسال را درک کنند، این فیلم تاثیرگذار است و برخی ایدههای زیبا در مورد از دست دادن، غم، تروما و پشتکار را ارائه میدهد. و بهطور هوشمندانهای فرهنگ یهودی، از جمله آیینها، سنتها و تاریخ را به نمایش میگذارد. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.»
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
این فیلم صمیمی و تاثیرگذار است، اما لزوماً احساسات را برانگیخته نمیکند. این لزوماً چیز بدی نیست (همه واقعاً دوست ندارند گریه کنند)، و فیلم درک مخاطب را گسترش میدهد. در حالی که فیلمهایی که هولوکاست را به یاد میآورند، غیرمعمول نیستند، اما آنهایی که نشان میدهند درد از دست دادن جان انسانها چگونه در یک فرد تجلی مییابد، بسیار غیرمعمولتر هستند. ما با دویدِل (که به او «دیوید» میگویند) بهعنوان یک کودک (با بازی لوک دُیل در این سن) آشنا میشویم، پدر او به خاطر عشق و فداکاری، تصمیم غیرممکنی میگیرد. در طول جنگ، دیوید نمیداند که آیا خانواده یهودیاش مردهاند یا زندهاند، و فیلم «آهنگ نامها» نوع رفتاری را به تصویر میکشد که میتواند نتیجه چنین آشفتگی روانی باشد. پس از ناپدید شدن دیوید، مارتین احساس آشفتگی مشابهی دارد، زیرا نمیداند با دیوید چه اتفاقی افتاده است.متاسفانه، وقتی مارتین در نهایت حقیقت را میفهمد، به نظر میرسد راضی نیست—حسی که بیشتر بینندگان آن را تایید میکنند. خط داستانی پیچیده فیلم، که بین چارچوبهای زمانی مختلف جهش میکند، قربانی تله معمول اقتباس از کتاب میشود: برای عدالت داستان، خیلی چیزها وجود دارد که باید در دو ساعت خلاصه شود. در حال حاضر، سخت است که به دیوید یا مارتین دلبستگی پیدا کنیم، اگرچه استعداد بازیگران جوانی که آنها را به عنوان کودکان بازی میکنند، برجسته است و صحنههای آنها جذابترین هستند. میشا هندلی، بازیگر تازهکار، به عنوان مارتین جوان، به طور موثری حسادت یک کودک را نسبت به یک متجاوز که ناگهان وارد زندگی او شده است، منتقل میکند—نیمی از اتاق خواب و بیشتر توجه پدرش را به خود اختصاص میدهد. اما او به زودی دیوید را به عنوان یک دوست، برادر و شریک در شیطنتها میپذیرد. مسائلی که به عنوان فیلم مربوط میشوند، عمیق هستند، اما دشوار است که جهتگیری دیوید را با تجربه دگرگونکنندهاش ارزیابی کنیم. در آخرین لحظه، مطلع میشویم که دیوید ممکن است همدردیبرانگیز باشد، اما هرگز آدم خوبی نبوده است؛ این نوع شخصیتهای پیچیده و بسیار معیوب در کتابها خوب عمل میکنند، اما در فیلمها، ما تعجب میکنیم که چرا دو ساعت صرف ردیابی مردی کردهایم که به ما گفته شده هرگز ارزش وقت ما را نداشته است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.