درباره فیلم
در روزگاری نهچندان دور، در سرزمینی دوردست، دو قلمرو وجود داشت. جهان به دو بخش داخلی و بیرونی تقسیم شده بود. مردم از سرزمین بیرونی هراس داشتند. سرزمینی که زیستگاه موجودات عجیب و حاملان نفرین بود. روزی در مرز سرزمین داخلی که توسط انسانها مسکونی شده بود، یکی از همین موجودات، دختری را میان انبوهی از اجساد رها شده پیدا کرد. دختر نامش را شیوا معرفی کرد و نسبت به «موجودی» که او را یافته بود، محبت نشان داد و او را «استاد» خطاب کرد. این داستان دو نفر است؛ یکی انسان و دیگری غیرانسان، که در مهگرفتهترین ساعات غروب که شب و روز را از هم جدا میکند، سرگردانند.
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
ارزیابی اولیه: این دسته شامل تحلیلهای اولیه هست! ما تلاش کردیم تا اطلاعات اولیهای رو در اختیار شما قرار بدیم، حتی اگر کامل نباشن.
خشونت: خیلی کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر روزگاری نهچندان دور، در سرزمینی دوردست، دو قلمرو وجود داشت. جهان به دو بخش داخلی و بیرونی تقسیم شده بود. مردم از سرزمین بیرونی هراس داشتند. سرزمینی که زیستگاه موجودات عجیب و حاملان نفرین بود. روزی در مرز سرزمین داخلی که توسط انسانها مسکونی شده بود، یکی از همین موجودات، دختری را میان انبوهی از اجساد رها شده پیدا کرد. دختر نامش را شیوا معرفی کرد و نسبت به «موجودی» که او را یافته بود، محبت نشان داد و او را «استاد» خطاب کرد. این داستان دو نفر است؛ یکی انسان و دیگری غیرانسان، که در مهگرفتهترین ساعات غروب که شب و روز را از هم جدا میکند، سرگردانند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.