تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشچارلز (ویلم دفو) در آستانه انتصاب به عنوان رئیس یک دانشگاه است که یک حادثه تراژیک زندگی خانوادهاش را دگرگون میکند. پسرش، مایکل (رایان رینولدز)، به خانه خانوادگی برمیگردد؛ جایی که پدرش در دوران کودکیاش او را ترسانده بود و تنها مادرش (جولیا رابرتس) بین او و خشم پدرش ایستاده بود. در حالی که خانواده در حال کنار آمدن با این حادثه هستند، مایکل سعی میکند بیشتر درباره زندگی مادرش بداند و این که آیا میتواند پدرش را ببخشد یا نه. این فیلم در دو دوره زمانی روایت میشود: زمانی که مایکل یک پسر است و سپس به عنوان یک بزرگسال که نمیتواند پدرش را به خاطر شیوه تربیتش ببخشد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند درباره رابطه بین پدر و پسر صحبت کنند. چرا پدر اینقدر کنترلکننده است؟ چرا او با پسرش با چنین بیرحمی رفتار میکند؟ اثرات بزرگ شدن در محیطی پر از خشونت و سوءاستفاده چیست؟
- به نظر شما فیلمساز چه پیامی را از طریق "سوسکهای آتشین در باغ" منتقل میکند؟ آیا روشهای او موثر است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشپدر و مادرها باید بدانند که فیلم «فیرفلایز این د گاردن» یک درام با بازی جولیا رابرتس و رایان رینولدز است که درباره رابطه بین یک پدر سلطهجو، پسرش که بزرگ میشود و او را تحقیر میکند، و مادری که خانواده را تا زمانی که یک تراژدی غیرمنتظره کل خانواده را در ناامیدی فرو میبرد، کنار هم نگه میدارد. پدر با خشم و مجازاتهای اغلب سختگیرانه خود، خانه را اداره میکند و تصویری از یک محیط بسیار ناخوشایند برای بزرگ شدن ترسیم میکند. چند بحث شدید و مقداری فحاشی (از جمله "لعنت" و "کثافت") وجود دارد، همچنین صحنههایی که به آزار کودکان نزدیک به نظر میرسند. یک صحنه جنسی خارج از تصویر که فقط صداها شنیده میشود.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
آتشسوسکها در باغ" دارای گروهی از بازیگران برجسته اما فیلمنامهای ناراضیکننده است. نویسنده و کارگردان دنیس لی خانوادهای خلق کرده که واقعاً وحشتناک به نظر میرسند، تا جایی که بیننده را بر آن میدارد که چرا مادر خانواده حاضر شده با چنین مردی بماند. مایکل هم عاقل به نظر میرسد و هم آشفته، چرا که از پدرش متنفر است، اما با توجه به آنچه از بزرگ شدنش میبینیم، غیرممکن است که نتیجه دیگری را تصور کنیم.دفو کار ترساندن پسرش (و تماشاگران) را به عنوان یک پدر کمی دیوانه، به خوبی انجام میدهد. در واقع، به جز چند صحنهای که در آنها سرگرم تفریح دختر بزرگتر خود است، این شخصیت تقریباً هیچ زمانی روی پرده را ندارد که به عنوان یک فرد خشن و بیرحم به تصویر کشیده نشود. بنابراین جای تعجب ندارد که مایکل رمانی نوشته که به نوعی خاطرهای آشکار از خانواده ناکارآمد اوست. و این چیزی است که پایان فیلم را گیجکننده و ناراضیکننده میکند. مایکل پس از متقاعد کردن کامل تماشاگران مبنی بر اینکه چارلز هیچ ویژگی قابل دفاعی ندارد و نمیتوان او را بخشید، تصمیمی میگیرد که اگرچه روی پرده دراماتیک به نظر میرسد، اما هیچ معنایی ندارد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.








































