درباره فیلم
«جیک گالوی»، مرد سرمایهدار و البته کلاهبرداری است که مدام درحال زدوبندهای کلان است. او همه نوع کلاهبرداری را نوعی بیزنس میداند. خبر ربودهشدن فرزند برای پدری که به زندگی خانوادگیاش اهمیت نمیدهد، بسیار شوکهکننده است. «جاش» پسر جیک توسط یک ناشناس گروگان گرفتهشدهاست. آدمربا نه پول میخواهد و نه سهام شرکت. او میخواهد از جیک امتحان بگیرد؛ آزمون سنجش عشق خانوادگی. تماشای این اثر به سه دلیل برای مخاطب کمسن توصیه نمیشود؛ ابهام طولانیمدت در داستان، فضای تاریک و معمایی و تهدیدهای مدام به قتل، مخاطب کمسن را مشوش و مضطرب میکند. محصول حاضر، پیامآور اهمیت پذیرش مسئولیت کارهای ناپسند است.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشجیک گالوی، یک سرمایهدار گردنکلفت است که هیچکس از گزند زدوبندهای او در امان نیست. او تنها درپی کسب سود کلان است.. هیچ درکی از همسر و پسرش ندارد. ازطرفی به حلقه مفقوده زندگی خود آگاه است. او میداند که اطرافیان، از خانواده تا شرکا دل خوشی از او ندارند. بنابراین سعی میکند با کمکهای هزاران دلاری به خیریهها درد عذاب وجدانش را کمی تسکین دهد.
در میان یکی از این کلاهبرداریها، متوجه میشود که پسرش، جاش ربوده شدهاست. صدایی ناشناس، با تماسهای مشکوک، حرفهای عجیبی به جیک میزند. آدمربا نه به دنبال پول است و نه هیچ سود مادی دیگر. او قصد دارد جیک را از خوابی عمیق بیدار کند. اما با روشی خشن و سخت. شاید این صدا، صدای وجدان باشد. جیک باید برای نجات پسرش، امتحاناتی را که آدمربا تدارک دیدهاست، قبول شود. او باید:
معامله کلاهبرداری را فسخ کرده و حقیقت را به طرف قرارداد بگوید؛
دربرابر پلیس راه امتحان صداقت بدهد؛
با گذشتهاش مواجه شده و اشتباهاتش را بپذیرد؛
قبول کند که خیانت همسرش بدلیل بیوفایی او بوده؛ بنابراین باید نزد سوزان همه چیز را اعتراف کند؛
در نهایت باید سعی کند خود را فدای فرزندش کند.
تمامی این لحظات برای جیک بسیار دشوار است. او قدم به قدم درحال تغییر و هشیارتر شدن است. ساعاتی بعد از تزریق آمپول هوا بهوش میآید و متوجه حقیقت میشود. صاحب صدا، نه یک مرد با صدای ترسناک، بلکه دختر وینس بولهام، از شرکای قدیمی جیک است. بولهام از جیک رودست خورده و بخاطر ورشکستگی خانمانسوزش، خودکشی کردهبود. دختر بولهام، تاوان سختی بابت مرگ پدرش پرداخت کردهبود. او بنا داشت، با وارد کردن یک شوک بیدارکننده به جیک، او را متوجه مسیر غلط زندگیاش کرده و درنهایت انتقام بگیرد. اما با مشاهدۀ زندگی پر از کمبود جیک، ترجیح داد در آزمایشی سخت، او را از این مسیر غلط نجات دهد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- جیک در تقاطع چه چیزهایی قرار گرفته است؟ چگونه میتوان صرف نظر از خطای دیگران، مسئولیت اشتباهمان را بپذیریم؟ به نظرت خیانت سوزان موجه است؟ جیک همسر خوبی برای سوزان نبود... اعتراف جیک به پسرش را چگونه ارزیابی میکنی؟ چرا آدمربا جیک را نکشت؟ چرا جیک به خیریهها کمک میکرد؟ آیا کمکهای جیک به خیریه اشتباهات او را جبران میکرد؟ خلاصه: تو اگر جای آدمربا بودی چه آزمونی برای جیک ترتیب میدادی؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشمحصول حاضر پیام عمیقی دارد و برای مخاطب انذاردهنده است. پیام مسئولیتپذیری، ظرفیت گفتوگو را ایجاد میکند. بخصوص اینکه اقتضای سن مخاطب جوان و نوجوان، آزمون و خطاست. نوجوان بیشتر حقبهجانب و کمتر مسئولیتپذیر است. پس چه بهتر که والدین از این فرصت استفاده کرده و در مورد پیام اصلی با فرزندشان صحبت کنند. این اثر برای پسران جوان و نوجوانی که پدرانگی را برای خود تصور میکنند الهامبخش است. ممکن است فرزندتان رابطه خود و پدرش را با رابطه جیک و جاش مقایسه کند. تماشای این فیلم همراه با پدران نیز توصیه میشود.
تماشای نسخه پالایششده برای مخاطب نوجوان منعی ندارد. قتلهای ساختگی اثر خشونت را تاحدودی خنثی میکند. نکته اینجاست که ممکن است نوجوان با فضای فیلم ارتباط برقرار نکند. کل 75 دقیقه فیلم در تاریکی شب و در ماشین اتفاق میافتد. یکنواختی فضا برای مخاطب کمسن خستهکننده است. ازطرفی بستر روایت خشن است. آدمربا، جیک را وارد آزمونی خشن و سخت میکند. اضطراب جیک عمیقاً بر مخاطب اثرگذار است و او را دچار دلهره میکند. کدومو بدلیل فضای یکنواخت، اضطراب و تعلیق تماشای این فیلم را به نوجوانان کمسن و کودکان توصیه نمیکند.
خلاصه: تقاطع، فیلمی با پیام مثبت قابل قبول، اما با فضایی سرد و یکنواخت و معلق است. تماشای این اثر برای مخاطب کمسن توصیه نمیشود.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.