درباره فیلم
آدرین برودی در این درام خشونتآمیز و ناامیدکننده تمام تلاش خود را به کار میگیرد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی زیاد
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: خیلی زیاد
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: کم
خلاصه فیلم
ویرایشدر فیلم پاک، کارگری به نام پاک (آدرین برودی) در شب سرد و یخزده، زبالههای شهر را جمعآوری میکند. او به خانه میرود، دو وعده غذا میپزد و یکی از آنها را به دیاندای جوان (چاندلر دوپونت) میدهد که با مادربزرگش، اتل (میشل ویلسون) زندگی میکند. پاک در جلسات مربوط به وابستگی به مواد مخدر در گذشته شرکت میکند و کارهای نیک انجام میدهد، مثل رنگآمیزی ساختمانهای قدیمی فرسوده یا تعمیر وسایل قدیمی شکسته، تا برای گناهی ناشناخته اما تراژیک، کفاره دهد. متأسفانه، او خود را در مسیر مایکل (گلن فلشلر)، ارباب خطرناک جرایم و قاچاقچی مواد مخدر، مییابد. اوضاع بدتر میشود وقتی دیاندا به همراه پسر مایکل، مایکی (ریچی مرت)، به یک مهمانی میرود؛ او و دوستانش به دیاندا مواد میدهند و سعی میکنند او را مورد آزار قرار دهند. اما پاک به مهمانی میرود و با استفاده از مهارتهای مبارزهای که مدتها مدفون شده بود، همه را از پا درمیآورد. مایکی به شدت مجروح میشود و مایکل را به سوگند انتقام وادار میکند. پاک متوجه میشود که باید از دیاندا و اتل محافظت کند و میداند که فرار کردن کافی نخواهد بود.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد خشونت در فیلم صحبت کنند. این موضوع چه حسی در شما ایجاد کرد؟ آیا هیجانانگیز بود؟ تکاندهنده؟ فیلم چه چیزهایی را نشان داد یا نشان نداد تا این تاثیر را ایجاد کند؟ چرا این موضوع مهم است؟
- چگونه مواد مخدر به تصویر کشیده میشوند؟ آیا آنها را جذاب و فریبنده نشان میدهند؟ آیا پیامدهایی وجود دارد؟ چرا این موضوع مهم است؟
- آیا کارهای شایسته کلین، مثل نقاشی ساختمانها، تعمیر وسایل و آوردن ناهار برای دیاندا، او را به یک الگوی مناسب تبدیل میکند؟ چرا بله یا خیر؟
- آیا شما نمایشهای مثبت و متنوعی را مشاهده کردهاید؟ چرا نمایش در رسانهها مهم است؟
- آیا تا به حال احساس نیاز به جبران اشتباه گذشته خود داشتهاید؟ چگونه تصمیم به انجام آن گرفتید؟ آیا اوضاع را بهتر کرد؟ چگونه؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم «تمیز» یک درام خشونتآمیز در مورد مردی تنها (آدرین برودی) است که تلاش میکند تا دختر جوان و مادربزرگش را از دست قاچاقچیان مواد مخدر نجات دهد. این فیلم به وضوح برای آدرین برودی عزیز است -- او فیلمنامه را با همکاری دیگران نوشته، تهیهکننده بوده و موسیقی پرضرب و تاثیرگذار فیلم را نیز ساخته است -- اما داستان فیلم ناامیدکننده و آشنا است. خشونت در فیلم بسیار شدید است و شامل مواردی مانند قتلهای متعدد، کتک زدن با آچار/چکش/تبر خونی، زدن چاقو به گلو با پیچگوشتی، شلیک به صورت با تفنگ سیگنال، پاشیدن و پراکندن خون فراوان (و همچنین منفجر شدن سرها)، مبارزه، بمب دستساز و موارد دیگر میشود. الفاظ زشت و رکیک نیز به طور مداوم در فیلم استفاده میشوند، از جمله کلمات "فحش"، "مادر فحش"، "سگ"، "کلمه نژادپرستانه" و موارد دیگر. قاچاقچیان مواد مخدر نقش منفی فیلم هستند و صحنه آمادهسازی مواد مخدر برای فروش نیز نشان داده میشود. یک کودک بر اثر مصرف مواد مخدر میمیرد و جسد او در حالی که سوزن در دست دارد، نشان داده میشود. کودک دیگری در یک مهمانی مست یا تحت تاثیر مواد مخدر به نظر میرسد. شخصیتهای فیلم نیز در موقعیتهای اجتماعی الکل مصرف میکنند و ماریجوانا و سیگار میکشند. برای اطلاع از فیلمهای مشابه، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
برودی اجرای تاثیرگذاری را ارائه میدهد، با تعهد عمیق در فیلمی تلخ، زمستانی و شهری که از نظر جو قوی است اما داستانی دارد که متاسفانه در راهی آشنا گیر افتاده است. برودی، که همچنین تهیهکننده و نویسنده مشترک فیلم «کلین» است، و همچنین ضرباهنگ تپنده و موسیقی پسزمینه را فراهم میکند، در این فیلم عمیق میشود و چاههای رنج و شفقت را پیدا میکند که سخت است که از آنها حمایت نکنی. حتی اگر شخصیت او تنها باشد، برودی یک بازیکن تیمی است، با نشان دادن سخاوت قابل توجهی در حالی که صفحه نمایش را با همکاران خود به اشتراک میگذارد؛ او به همه آنها اجازه میدهد که بدرخشند، به ویژه دوپونت جوان، اما همچنین مایکِلتی ویلیامسون و آرزا در نقشهای کوچک به عنوان حامی کلین و صاحب یک مغازه عتیقه فروشی.متاسفانه همهی اینها در کپیهای بیشمار فیلمهای جنایی/اکشن مدرن به کار رفته، با یک شرور معمولی و سادیستی -- که برای درس دادن به پسرش او را زخمی میکند -- و یک شخصیت اصلی با تواناییهای پنهان و ابرانسانی در مبارزه. بخشی از مشکل این است که وقتی کلین وارد معرکه میشود، با بیروحی و تلخی این کار را انجام میدهد، انگار که همهچیز اجتنابناپذیر یا اجباری است. همهچیز تاریک و غمانگیز است و هیجانی در آن وجود ندارد، هیچ انرژی فیلمهای درجهی دو. حتی خشونت هم فقط بهشدت اغراقآمیز است؛ بدتر از آن، تلاشهای فیلم برای ساخت تمهای بیهویتی در یک شهر آشغالزده را بیارزش میکند. واقعاً حیف است که بدانیم کلین بهوضوح چیزی بود که برای برودی عزیز بود، و غمانگیز است که ببینیم تقریباً کار میکند، بعد به سمت سطل زباله میلغزد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.











































