زنبور کارگر

آهی، پسر نازپرورده الهام فروزنده، کاندیدای انتخابات آینده، هنگام نزاع با نامزدش، اختر، با نازل بنزین به سر بیوک که می‌خواهد دعوا را فیصله بدهد ضربه زده و او را می‌کشد. آهی و اختر از صحنه جرم می‌گریزند و الهام تصمیم می‌گیرد تا پسرش را لو بدهد ولی با رشوه‌، مسیر پرونده را به سمت دفاع از خود بکشاند و ناظرین این اتفاق را با پول بخرد. اینجی، دختر بیوک که مطمئن است پدرش اهل دعوا نبوده و قضیه مشکوک است، پیگیر پرونده می‌شود تا نگذارد خون پدرش پایمال شود. اختر که همسر شرعی آهی نیست و از او باردار است به نزد الهام می‌رود تا با درست‌کردن یک عقدنامه صوری، او را از قضاوت‌ها و سرزنش‌های خانواده سنتی‌اش برهاند، اما الهام که آرزوهای زیادی برای پسرش دارد، نمی‌پذیرد و اختر را از خود می‌راند. اختر که خود را در میانه مرداب گرفتار می‌بیند، سراغ اینجی می‌رود و فیلم لحظه قتل را به او می‌دهد تا بتواند در دادگاه علیه آهی و الهام استفاده کند. اینجی مسیر پرونده را عوض می‌کند و آهی محکوم به اعدام می‌شود. اینجی در قبال آزادی آهی، از الهام می‌خواهد که به رشوه‌دادن و دروغ‌هایی که گفته اعتراف کند و از او عذرخواهی کند. الهام این شرط را می‌پذیرد، ولی از آن‌جایی که مهره مهمی برای پیشبرد اهداف سیاسی عده‌ای خاص است و لکه‌دارشدن اسم او به نفع آن‌ها نیست، آنان آهی را وادار به خودکشی می‌کنند تا الهام به دردسر نیوفتند و ننگ آهی پوشانده شود.

• الهام دلیل گرفتاری پسرش در زندان را چه می‌دید؟ چرا حاضر نبود تا در کنار هادی باشد؟ دلیل عصبانیت و ناراحتی اینجی از مرگ پدرش چه بود؟ چرا او نمی‌توانست بپذیرد که قتل پدر، دفاع از خود بوده است؟ بعد از اینکه اینجی از اصل قضیه مطلع شد، شرط بخشیدن آهی چه بود؟ چرا هادی، آهی را از این کار منصرف کرد؟ در لحظه‌ای که آهی باید برای زندگیش تصمیم می‌گرفت، چه تصمیمی گرفت؟ تصمیم آهی از روی ضعف بود یا قدرت؟ اختر و اینجی با یکدیگر چه تفاوت‌هایی داشتند؟ خلاصه:در لحظه‌ای که آهی، می‌بایست برای زندگیش تصمیم بگیرد، چه تصمیمی گرفت؟ دلیل این تصمیم چه بود؟

فیلم «زنبور کارگر» به ظلم طبقه ثروتمند و قدرتمند به طبقه مظلوم در قالب یک داستان پرداخته که در آن، جایگاه ظالم و مظلوم با یکدیگر عوض شده و قدرت به دست مظلوم افتاده و ظالم حتی با پرداخت پول و اعمال نفوذ هم نمی‌تواند در مقابل مظلوم بایستد. فیلم در کنار این موضوع، که موضوع اصلی آن را تشکیل می‌دهد، به چند موضوع فرعی دیگر نیز پرداخته است. اولین موضوع، رابطه بین آهی و اختر است. آهی که پسر لوس و خودپسندی‌ست وارد رابطه با دختری شده که از خانواده سنتی و روستایی خود فرار کرده و قصد دارد از آرمان‌های خانواده فاصله بگیرد و برای خود زندگی کند. آهی به فکر خوش گذرانی‌ست ولی اختر می‌خواهد تکلیفش را با او مشخص کند. اختر که از این رابطه نامشروع فرزندی در شکم دارد، سعی می‌کند تا راهی برای جبران گذشته پیدا کند ولی آهی و مادرش، نگاه جدی به این قضیه ندارند. اختر درمانده از همه جا، پل‌های پشت سرش را خراب می‌کند و نمی‌داند در آینده برای او چه اتفاقی خواهد افتاد. در نقطه مقابل اختر و آهی، اینجی قرار دارد. او بدون مادر و همراه پدر و دایی‌اش بزرگ شده و حتی با اینکه نامزدش را دوست دارد، چون رضایت پدرش را ندارد، در رفتار با او، مردد است و نمی‌داند به رابطه‌اش ادامه دهد یا خیر. در کنار این کارکترهای جوان، الهام فروزنده، زنی میان سال است که فقط به فکر پول و قدرت است و می‌خواهد هرطور شده خودش را بالا بکشد، حتی به قیمت پایین کشیدن بقیه! او زندگی زنی را قبلا خراب کرده و حالا در زندگی زنی دیگر وارد شده است. الهام به خاطر پسرش می‌پذیرد که اعتراف به اشتباه خود کند و از اینجی معذرت خواهی کند. ترکیب همه این شخصیت‌ها، «زنبور کارگر» را ساخته که می‌توان درباره هرکدام از کارکترهایش، ساعت‌ها در جمع خانواده گفت‌وگو کرد. آهی، اختر و اینجی، مثال‌های خوبی هستند از جوانان یک نسل، که هر کدام با انتخاب‌هایشان، در جایی از زندگی ایستاده‌اند و حرفی برای گفتن دارند؛ آهی با ترس و وابستگی، زندگی خود را تباه می‌کند و در جایی که باید تصمیم سرنوشت‌سازی بگیرد، خودکشی می‌کند. اختر به ظاهر از خانواده و روستای خود فرار کرده ولی در واقع در جنگ با خود و درونیات خودش است و نمی‌تواند نادیده‌شدن را بپذیرد، در صورتی که شروع این بی‌اهمیتی از خود او و مشخص‌نکردن حد و مرزهایش بوده است. اینجی، عشق و احترام را در محیط خانواده یافته و با اینکه پسری را دوست دارد، باز هم نمی‌تواند پدرش را نادیده بگیرد، او به دنبال قصاص آهی نیست، فقط می‌خواهد مورد احترام واقع شود و بدون دوز و کلک، حقیقت را راجع‌به مرگ پدرش بداند. فضای فیلم، فضایی پرتنش و خشونت‌آمیز است، شخصیت‌ها مدام در حال پرخاشگری یا اعمال خشونت هستند . در فیلم از مسائلی مثل سقط جنین، بچه نامشروع، روابط آزاد و... صحبت می‌شود و این مسائل و فضا، مناسب گروه سنی کمتر از 15 سال نمی‌باشد. خلاصه: در کنار داستان اصلی فیلم که قصاص است، به داستان‌های فرعی مثل روابط نامشروع، سقط جنین و... پرداخته می‌شود که مناسب تماشای فیلم در فضای خانواده نیست.