کتاب خطرناک برای پسران
The Dangerous Book for Boys
کتاب خطرناک برای پسران
The Dangerous Book for Boys
کتاب جادویی خانواده را در نمایشگاه ماجراجویی گرمی متحد می کند.
سریال با پدر و مادری که درگذشت، در خانواده ای متمرکز شده است. ما مرگ را نمی بینیم، اما همسر و بچه های او را به طرق مختلف غمگین می بینیم و گاهی اوقات بر مرگ او گریه می کنند. برادران درگیری و کشتی گیری، گاهی اوقات به یکدیگر مشت می زنند. پسری وانمود می کند که برای یک ویدیو کریکت را بلعیده است: ما می بینیم که دست او در حال گرفتن جیرجیرک است و می بینیم که او در حال خستگی است (ما نمی بینیم که او در حال قرار دادن جیرجیرک در دهانش است). بعداً او به یک کوزه استفراغ می کند - ما استفراغ را نمی بینیم اما آن را می شنویم.
سریال با پدر و مادری که درگذشت، در خانواده ای متمرکز شده است. ما مرگ را نمی بینیم، اما همسر و بچه های او را به طرق مختلف غمگین می بینیم و گاهی اوقات بر مرگ او گریه می کنند. برادران درگیری و کشتی گیری، گاهی اوقات به یکدیگر مشت می زنند. پسری وانمود می کند که برای یک ویدیو کریکت را بلعیده است: ما می بینیم که دست او در حال گرفتن جیرجیرک است و می بینیم که او در حال خستگی است (ما نمی بینیم که او در حال قرار دادن جیرجیرک در دهانش است). بعداً او به یک کوزه استفراغ می کند - ما استفراغ را نمی بینیم اما آن را می شنویم.
شوخی های خفیف گاه به گاه در مورد مواد مخدر که احتمالاً از سر بچه ها عبور می کند: "من در ووداستاک بودم، بنابراین احتمالاً آسیب مغزی دارم."یک مادربزرگ به طور نامناسب جنسی ارائه می شود: او در مورد چگونگی رتبه بندی مردان مشهور صحبت می کند (دلالت بر اینکه او یک گروه است)، در مورد راه رفتن در اطراف برهنه صحبت می کند، و وقتی نوه اش به طور تصادفی او را برهنه می بیند، او غش می کند. پسران جوان در مورد خرد کردن صحبت می کنند، مردم را دوست دارند، تاریخ رقصیدن را دارند.بدون نفرین، اما لیام داش را "نئاندرتال nitwit"، "یک" و "تروگلودیت" می نامد. داش لیام را "butthead" می نامد.
برادران مک کنا افرادی با شخصیت های خاص خود هستند: خانواده آنها آنها را به همان اندازه می پذیرند و دوست دارند. به آنها فرصتی داده می شود تا قهرمانانه عمل کنند و مفید باشند. یک مادر قوی و دوست داشتنی از دست شوهر متوفی خود را از دست می دهد اما تمام تلاش خود را برای حمایت از پسران و همسران خود می کند. مادربزرگ تیفانی شخصیتی خاکی است که به طرز ناچیزی پوشیده می شود و به زندگی جنسی و مواد مخدر اشاره می کند.
یک خانواده از اعضای خود حمایت و می پذیرد، هرچند که خواهر و برادر به ویژه یکدیگر را اذیت می کنند. از پیام های IFFY در مورد انواع بدن انتظار داشته باشید (یک شوخی چربی شامل "او سریعتر از یک شخص چربی روی یک اسلاید آب" پایین رفت) و جنسیت یک زن 70 چیزی. یکی از شخصیت ها نام هایی مانند "moron" و "nitwit" نامیده می شود.
خلاصه فیلم
ویرایشهنگامی که خانواده مک کینا پدر پاتریک (کریس دیامانتوپولوس، که او نیز برادر دوقلوی پاتریک، تری) بازی می کند، همسرش، بث (ارین هایز) و سه پسر، لیام (کیان زیلینسکی)، داش (درو لوگان پاول) و وات (ویات (درو لوگان پاول) و وات (ویات (کیان زیلینسکی) را نیز بازی می کند. گابریل باتمن) مجبور شد یاد بگیرد که بدون او ادامه یابد. اما این تنها زمانی بود که برادران مک کنا میراث پدرشان را برای آنها کشف کردند، یک فرصت پر از اوج و ماسه ای که به نام کتاب خطرناک برای پسران نامیده می شود که آنها به جای زنده ماندن، شروع به شکوفایی کردند. اکنون، با کمک مادرشان، مادربزرگشان، تیفانی (Swoosie Kurtz) و دایی مسخره آنها تری، برادران مک کینا یک پرتال عرفانی برای ماجراهای جدید پیدا کرده اند - درست در آنجا در خانه خانوادگی آکرون حومه آنها.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانواده ها می توانند در مورد چگونگی کتاب خطرناک برای پسران به دنیای واقعی بحث کنند. چه جنبه هایی از دنیای مک کنا ریشه در خیال دارد؟ آیا هیچ یک از آن مربوط به دنیای واقعی است؟ فانتزی در سرگرمی چه مکانی دارد؟ آیا سرگرمی همیشه باید پیام محکمی داشته باشد، یا فقط می تواند سرگرم کننده باشد؟
- کودکانی که والدین را از دست داده اند در تلویزیون و ادبیات بچه ها مشترک هستند - چرا؟ چه امکانات چشمگیری ممکن است در کودکی وجود داشته باشد که یک نفر یا والدین را از دست بدهد که اگر کودک با هر دو والدین زندگی می کرد، در آنجا نباشد؟ وقتی والدین حضور ندارند چه ماجراهای ممکن است؟ حضور والدین چگونه ماجراجویی را برای کودکان محدود می کند؟
- شخصیت های موجود در کتاب خطرناک برای کنجکاوی پسران پسران چگونه است؟ چرا این نقاط قوت شخصیت مهم است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که کتاب خطرناک برای پسران، بر اساس همان پرفروش سال 2007، سریال در مورد خانواده ای است که با یک پدرسالار متوفی از طریق کتابی مرموز که او برای سه پسرش باقی مانده است، دوباره به هم وصل می شود. مرگ پدر دیده نمی شود یا به آن معکوس نمی شود، اما غم و اندوه خانواده وی از گذشت وی بخش بزرگی از داستان است. ممکن است بچه ها به این اطمینان دهند که والدین خود به جایی نمی روند. کسانی که یک عزیز را از دست داده اند ممکن است چیزی در مورد رسیدگی به اندوه به روش های سالم بیاموزند. یک خانواده نزدیک و پشتیبان هستند، اما برادران درگیری و دعوا می کنند، گاهی اوقات روی زمین می آیند یا یکدیگر را مشت می کنند. دو برادر به طور خاص استدلال می کنند و با یکدیگر اسامی می نامند: "nitwit"، "moron"، "troglodyte"، "butthead". پسری که در حال فیلمبرداری از یک فیلم "چالش" است، جیرجیرک می خورد. بینندگان می بینند که او در حال خستگی و دست زدن به کریکت است (و بعداً او را استفراغ می شنود) اما در واقع آنها را در دهان خود قرار نمی دهد. یک مادربزرگ مبهم به استفاده از مواد مخدر گذشته و رابطه جنسی گاه به گاه اشاره دارد. او از قدم زدن در اطراف برهنه یاد می کند، و وقتی نوه اش به طور تصادفی او را برهنه می بیند، غش می کند. پسران جوان هرکدام به دختران علاقه مند هستند. انتظار دارید که آنها را در مورد تاریخ و خرد کردن صحبت کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
بر اساس کتاب پرفروش سال 2007 با همین نام، این سریال گرم به بینندگان اطمینان می دهد که برای تفریح مجبور نیستید به صفحه نمایش خیره شوید-شما فقط به کتابی از دانش پرماجرا که توسط پدر مرده خود ساخته شده است، نیاز دارید. به راحتی می توان لحن کمی توهین آمیز را در سازگاری خالق برایان کرنستون تشخیص داد - سه پسر که دارای سرگرمی "خطرناک" هستند که در عنوان سریال قول داده شده است، اغلب گفته می شود که تلفن یا لوح خود را از بین می برند و آنچه را که در اطراف آنها در این جسورانه روشن است تجربه می کنند. دنیای واقعی زیبا. آنها همچنین توسط مادرشان، پدر و یک بزرگسالان دیگر برای اعتقاد به خودشان سخنرانی می کنند، چیزهای جدید را امتحان می کنند، بی باک هستند و در مورد زندگی درس می گیرند و همه چیزهای دیگر بزرگسالان به بچه ها می گویند (اما به ندرت خودشان این کار را می کنند ).با این وجود، گرچه بعضی اوقات کلیشه و غالباً "درسهای بسیار ویژه" را از بین می برد که پسران و خانواده آنها از کتاب خطرناک برای لحظات عاطفی پسران یاد می گیرند، به اندازه کافی از آنها سرزمینی است که بینندگان، حتی افراد بدبینانه، ممکن است خود را اشتباه بگیرند. هرکسی که یک عزیز را از دست داده باشد می تواند جذابیت یک دستگاه عرفانی را ببیند که آنها را به شما باز می گرداند، حتی اگر فقط برای مدتی. و هنگامی که سه پسر که پدر خود را از دست داده اند متوجه می شوند که او هنوز در اطراف است و به نوعی در مکانهای خیالی زندگی می کند که آنها را به دستورالعمل کتاب خطرناک می فرستد، چیزی کمتر از زیبا نیست. "بابا؟ بابا؟ هنوز آنجا هستی؟" ویات می گوید، به تنهایی در سطح برخی از ماه های خیالی تندرست. پدرش با یک نگاه پایدار و اطمینان بخش بر پسرش می گوید: "همیشه". نه، من گریه نمی کنم. شما گریه می کنید