درباره فیلم
کتاب جادویی، خانوادهای را در ماجراجویی دلانگیز گرد هم میآورد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشوقتی خانواده مککنا پدرشان، پاتریک (کریس دیامانتوپولوس، که نقش برادر دوقلوی پاتریک، تری را هم بازی میکند) را از دست دادند، همسرش، بث (ارین هیز) و سه پسرش، لیام (کیان زیلینسکی)، دش (درو لوگان پاول) و وایات (گابریل بیتمن) مجبور شدند یاد بگیرند بدون او زندگی کنند. اما فقط وقتی برادران مککنا میراث پدرشان را کشف کردند، کتابی پر از امکانات ماجراجویانه به نام کتاب خطرناک برای پسران، که به جای فقط زنده ماندن، شروع به شکوفایی کردند. حالا، با کمک مادرشان، مادربزرگشان، تیفانی (سووسی کرتز) و عمو تری احمقشان، برادران مککنا یک دروازه اسرارآمیز به ماجراجوییهای جدید پیدا کردهاند-- درست در خانه حومهای خودشان در آکرون.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد شباهتهای کتاب خطرناک برای پسران با دنیای واقعی بحث کنند. چه جنبههایی از دنیای مککنا در خیالپردازی ریشه دارد؟ آیا هیچکدام از آنها به دنیای واقعی مربوط میشوند؟ سرگرمیها تا چه حد میتوانند خیالپردازانه باشند؟ آیا سرگرمیها همیشه باید پیام قوی داشته باشند، یا فقط میتوانند سرگرمکننده باشند؟
- در برنامههای تلویزیونی و ادبیات کودک، شخصیتهای یتیم و بیسرپرست بسیار رایج هستند. چرا؟ چه جذابیتها و پیچیدگیهای دراماتیکی در شخصیت کودکی که یکی یا هر دو والدین خود را از دست داده وجود دارد که در مورد کودکی که با هر دو والدینش زندگی میکند، وجود ندارد؟ چه ماجراجوییهایی ممکن است اتفاق بیفتد وقتی والدین حضور ندارند؟ چگونه حضور والدین، ماجراجویی و اکتشاف را برای کودکان محدود میکند؟
- شخصیتهای کتاب خطرناک برای پسران چگونه شجاعت و کنجکاوی را نشان میدهند؟ چرا این ویژگیهای شخصیتی مهم هستند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که کتاب خطرناک برای پسران، بر اساس کتاب پرفروش سال ۲۰۰۷ با همین نام، مجموعهای در مورد خانوادهای است که با پدر درگذشته خود از طریق کتاب مرموزی که برای سه پسرش به جا گذاشته، ارتباط برقرار میکند. مرگ پدر نشان داده یا بر آن تأکید نمیشود، اما اندوه خانواده بر اثر درگذشت او بخش بزرگی از داستان است. ممکن است لازم باشد به کودکان اطمینان داده شود که والدینشان به هیچ جا نمیروند؛ کسانی که عزیزی را از دست دادهاند ممکن است چیزی در مورد مدیریت اندوه به شیوههای سالم یاد بگیرند. خانوادهای صمیمی و حامی است، اما برادران با هم درگیر و دعوا میکنند، گاهی روی زمین میافتند یا به هم سیلی میزنند. دو برادر به طور خاص با هم بحث میکنند و به هم لقب میدهند: احمق، کودن، غارنشین، احمق. پسری که ویدیوی "چالش" را فیلمبرداری میکند، جیرجیرک میخورد؛ بینندگان او را در حال بلعیدن و دستکاری جیرجیرکها میبینند (و بعداً صدای استفراغ او را میشنوند) اما در واقع آنها را در دهانش نمیگذارد. مادربزرگ به طور مبهمی به مصرف مواد مخدر و روابط جنسی گذشته خود اشاره میکند؛ او از راه رفتن برهنه صحبت میکند، و وقتی نوهاش به طور تصادفی او را برهنه میبیند، بیهوش میشود. پسران جوان هر کدام به دختران علاقهمند هستند؛ انتظار میرود آنها را در حال صحبت کردن در مورد قرار ملاقات و علاقهمندیها بشنوید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
بر اساس کتاب پرفروش سال ۲۰۰۷ با همین نام، این مجموعهٔ دلنشین به بینندگان اطمینان میدهد که برای سرگرم شدن لازم نیست به صفحهنمایش خیره شوید — فقط به یک کتاب ماجراجویانهٔ دانشی که از پدر مرحومتان به ارث رسیده نیاز دارید. لحن اندکی سرزنشآمیز در اقتباس برایان کرانستون خالق مجموعه به راحتی قابل تشخیص است — سه پسر که سرگرمی «خطرناک» وعده داده شده در عنوان مجموعه را دارند، اغلب به آنها گفته میشود که تلفنهای همراه یا تبلتهایشان را کنار بگذارند و آنچه را که در این دنیای واقعی درخشان، جسورانه و زیبا در اطرافشان است تجربه کنند. آنها همچنین توسط مادرشان، پدرشان و گروهی از بزرگسالان دیگر موعظه میشوند تا به خودشان ایمان بیاورند، چیزهای جدید را امتحان کنند، ترس را کنار بگذارند، و درسهای زندگی را بیاموزند، و همهٔ چیزهای دیگر که بزرگسالان به بچهها میگویند (اما خودشان به ندرت انجام میدهند).با وجود اینکه درسهای «بسیار ویژه» کلیشهای و اغلب سطحی که پسران و خانوادهشان در کتاب خطرناک برای پسران میآموزند، از لحظات احساسی کتاب میکاهد، اما تعداد کافی از این درسها وجود دارد که بینندگان، حتی آنهایی که بدبین هستند، ممکن است خودشان را در حال اشک ریختن بیابند. هر کسی که عزیزی را از دست داده، میتواند جذابیت یک دستگاه اسرارآمیز را ببیند که عزیز از دست رفته را، ولو برای مدتی کوتاه، به او بازمیگرداند. و وقتی سه پسری که پدرشان را از دست دادهاند، متوجه میشوند که او هنوز در اطراف است، به نحوی در مکانهای فانتزی که در دستورالعملهای کتاب خطرناک به آنها فرستاده شده، زندگی میکند، چیزی کمتر از زیبا نیست. وایات میگوید: «بابا؟ بابا؟ هنوز اونجایی؟» و در حالی که به تنهایی روی سطح یک ماه خیالی جهش میزند، پدرش با نگاهی استوار و مطمئن که به پسرش دوخته شده، میگوید: «همیشه.» نه، من گریه نمیکنم. تو داری گریه میکنی.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.








































