آقای سانسور

رامین و شهرام دو دوست هستند. رامین نویسنده و شهرام مخترع است، اما هردو ناموفق بوده‌اند. شهرام تصمیم می‌گیرد به رامین کمک کند تا کتاب خوبی بنویسد. او سیستمی اختراع می‌کند تا مکالمات تلفنی همسایه‌های رامین را گوش کنند و مسائل خصوصی همسایه‌ها سوژه‌های کتاب رامین شود. در این میان، شهرام عاشق یکی از همسایه‌ها می‌شود که یک زن مطلقه است و یک دختر دارد. رامین هم عاشق نوه‌ی آقای چشمه می‌شود. هاله، دختر پشت کنکوری، همسایه‌ی دیگری است که دنبال شوهر می‌گردد! و ملوک خانم نیز پیرزنی بیمار و دست‌به‌خیر است. در اثر استراق سمع، رامین و شهرام متوجه می‌شوند که نوه‌ی آقای چشمه می‌خواهد نسخه‌ی خطی شاهنامه‌ی پدربزرگش را بدزدد. همچنین ملوک خانم نه‌تنها دست‌به‌خیر نیست، بلکه یک قاچاقچی مواد مخدر است. این شنودها باعث می‌شود سوء‌تفاهم به وجود آید و هاله تصور کند رامین عاشق اوست و درنتیجه مدام آویزانش شود و برایش عشوه‌گری کند! این اتفاقات در هم تنیده می‌شوند و هرچند رامین موفق می‌شود اولین کتابش را به چاپ برساند و معروف شود اما اوضاع پیچیده می‌شود و دست رامین و شهرام و ملوک خانم که زنی جوان است و خود را به شکل پیرزن‌ها درآورده رو می‌شود. در آخر هم رامین و شهرام به عشقشان نمی‌رسند و به اتهام شنود مکالمات همسایه‌ها، به کار خدمات عمومی محکوم می‌شوند.

• چه چیزی در این فیلم به نظر تو جالب و دیدنی بود؟ هنگام تماشای فیلم، چه احساساتی پیدا کردی؟ فکر می‌کنی جنبه‌ی طنز و اغراق در این فیلم، ناهنجاری‌ها و رفتارهای زننده‌ی آن را توجیه می‌کند؟ آیا هاله می‌تواند نماینده‌ی دختران ایرانی و شهرام و رامین نماینده‌ی پسران ایرانی باشند؟ آیا نکته‌ی مثبتی در فیلم پیدا کردی؟ خلاصه: سعی کنید با گفت‌وگو و طرح سوال ذهن فرزند خود را از فضای فیلم به دنیای واقعی بیاورید تا رفتارها و اتفاقات فیلم به نماینده‌ای از جامعه‌ی هنجار و واقعی ایرانی تبدیل نشود.

تنها ویژگی مثبت این فیلم طنزآمیزبودن آن است که با توجه به شدّت ناهنجاری‌های آن، باید عطایش را به لقایش بخشید! اگرچه در تمام فیلم‌های سینمایی، زنان حجاب کاملی ندارن و با آرایش هستند، اما در این فیلم جلوه‌گری و رفتارهای زشت و زننده‌ی زنان به آن اضافه شده است. در یک سکانس، هاله و رامین روی نیمکتی نشسته‌اند. هاله چندبار به رامین نزدیک می‌شود طوری‌که تقریبا به او می‌چسبد و هربار رامین خود را از او دور می‌کند تااینکه از روی نیمکت بلند می‌شود. چنین رفتارهایی در این فیلم، ارزش و جایگاه جنس زن را پایین آورده است. رفتارها و متلک‌های جنسی در این فیلم زیاد مشاهده می‌شود و بدتر آنکه به‌صورت عادی و هنجار نمایش داده می‌شود. همچنین رامین گیاهخوار است و با نام‌بردن از بزرگانی مانند ادیسون، انیشتین، بوعلی سینا، رومن رولان و... و ادعای گیاهخواربودن آن‌ها، گیاهخواری را تبلیغ می‌کند.   خلاصه: عادی و هنجار جلوه‌دادن رفتارهای جنسی و بسیاری از ناهنجاری‌ها، همچنین تنزّل جایگاه زن موضوعاتی است که قبل از تماشای فیلم باید در نظر بگیرید.