سکوت خبري

آرش طاعي کارگردان تازه کاريست که در نشست خبري فيلمش در جواب سوال چگونگي سرنوشت کژال حناره مخاطبان را به لايوي که در برنامه سکوت خبري ضبط شده بود، ارجاع مي دهد. در آن برنامه مجري از نحوه آشنايي و ازدواج آرش و کژال و فيلمي که قرار بود باهم بسازند و نهايتا سرنوشت کژال مي پرسد و آرش نيز پاسخ مي دهد که زماني که قرار بود اولين فيلم بلند خود را بسازد و دنبال سرمايه گذار براي فيلمش بوده با  با کژال که بازيگر تئاتر بود و براي رسيدن به آرزويش بازيگري به تهران آمده بود، آشنا مي شود و در نهايت سادگي ازدواج مي کند و قرار مي شود نقش اول فيلمش را بازي کند. آرش به چند سرمايه گذار مراجعه مي کند که موفق نمي شود و کژال نيز همچنان براي تست بازيگري به جاهاي مختلف مي رود و در نهايت به خاطر کليپ هايي از بازي اش در اينستا پخش کرده بود پيشنهاد همکاري در کمپاني تبليغاتي به او مي شود و او به اين شرط که بعد از دو تيزر تبليغاتي، قرارداد سرمايه گذاري فيلم آرش را امضا کنند قبول مي کند. اما خبري نمي شود تا اينکه کژال با مدير اصلي شرکت مطرح مي کند و او پيشنهاد ساخت فيلم در آلمان را مي دهد و حتي پيشنهاد ازدواج! بعد از مدتي دادخواست طلاق از طرف کژال براي آرش مي آيد و آراش در کمال ناباوري و ناراحتي طلاق مي دهد . بعد از مدتي و جذب سرمايه گذار براي فيلم، آرش متوجه مي شود که کژال برگشته در حالي که فهميده مديرشرکت اطلاعات او را براي شرکت هاي فروش دختران مي داده و قصد سواستفاده از او را داشته و حال که خانواده اش طردش کرده بودند، آرش نيز او را نبخشيد لذا خودش را کشت.

• به نظر شما چرا خانواده کژال در مهم ترين رويدادهاي زندگيش مثل ازدواج و طلاق و مهاجرت هيچ نقشي نداشتند؟ اگر پدر و مادر کژال پس از بازگشت کژال او را طرد نمي کردند آيا باز خودکشي رخ مي داد؟ به نظر شما چه کسي در بروز اين اتفاق وحشتناک نقش مهم تري داشت خانواده، همسر و يا رييس شرکت کژال؟ چگونه ميتوان در محيط هاي کاري و هنري حضور پيدا کرد تا آسيب کمتري داشته باشد و در عين حال باعث رشد و تعالي فرد شود؟ به نظر شما محیط کاری سالم برای کار کردن چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ به نظر شما آرش چه موارد ديگري را بايد انجام مي‌داد تا زندگي اش از هم مپاشد؟ مثلا آيا مي توانست در مورد رييس شرکت و پيشنهادهايي که به کژال داده بودند تحقيق مي کرد تا کژال را آگاه کند؟ چرا تضمین مشخص و دقیقی برای کارش از آنها نگرفت؟ چرا آرش زماني که متوجه تغييرات کژال شد سعي در آگاه کردن او و بهبود اوضاع نکرد؟ به نظر شما اگر سيستم نظارتي بر محيط هاي کاري و شبکه هاي اجتماعي وجود داشت چنين اتفاقات هولناکي براي يک دختر رخ مي داد؟ چرا هيچ اشاره اي به اعلام شکايت و يا بسته شدن آن شرکت نشد؟ حداقل کاري که خانواده کژال مي توانستند انجام بدهند اعلام شکايت از آن شرکت بود؟ تا مجدد چنين بلايي سر کسي نيايد. خلاصه: با صحبت و تعامل با نوجوان خود و طرح پرسش‌ها، او را به سمت دریافت پیامدهای مثبت فیلم ببریم و به تبيين چرايي اين سقوط و بيان راهکارهايي براي جلوگيري از تکرار آن بپردازيم

فيلم به موارد متعددي از آسيب هايي که دامن‌گير خانواده ها شده اشاره داشت از جمله دختري که از طرف خانواده اش مورد حمايت قرار نگرفت و شايد بتوان گفت دليل اصلي خودکشي کژال همان نقش کمرنگ خانواده اش بود آنها در ازدواج و طلاق و حتي مهاجرت دخترشان هيچ نقشي نداشتند و حتي زماني که دختر شکست خورده و نااميد برگشته بود هم او را طرد کردند!! نکته قابل تاملي که بهتر است والدين به فرزند خود گوشزد کنند که تحت هر شرايطي کنار فرزندشان هستند و آنها تنها نيستند گاهي تحمل حجم سنگيني از مشکلات براي يک نوجوان يا جوان به قدري غير قابل تحمل مي شود که قادر به ادامه زندگي نيست و نبايد آنچه بشود! ديگر آسيب اشاره شده در فيلم فضاي بدون سر و سامان شبکه هاي اجتماعي و تاثيري که بر زندگي همه افراد جامعه داشته است اينکه هر کسي هر طور مي خواهد با هر سبک و سياقي به انتشار فيلم و تصوير از خودش در چنين فضاي ولنگاري مي پردازد و بعد کم کم ديگر نمي تواند مانع از انتشار آن شود. همچنين نگاه سودجويانه و جنسيتي آزار دهنده در محيط هاي به ظاهر هنري که به راحتي علاقمندان اين حوزه را فريب مي دهد ودختري که در محيط بازيگري مدام مورد طعنه و کنايه جنسي و پيشنهادهاي رنگارنگ مانند مهاجرت و ساخت فيلم در خارج از کشور و ازدواج و ... قرار مي گيرد و همسري که به دليل مسائل اقتصادي، زماني که در کسوت مرد خانواده قرار دارد با بي پولي و بيکاري خانه نشين مي شود و همسرش تا ديروقت کار مي کند تا خرجي خانه بدست آيد و نمي تواند توقعات و آرزوهاي زنش را برآورده کند و کم کم منجر به اثبات بي لياقتي اش و عدم تکيه گاه مناسب بودنش مي شود و در نهايت زن (کژال) با توجه به آلوده بودن محيط کار و نگاه هاي جنسي حاکم در آن، قادر به ادامه زندگي مشترک نيست و ضربه آخر زده مي شود و زندگي زوج متلاشي مي شود. و در نهايت بعد از مهاجرت دختر متوجه سودجويي وعده دهندگان در قالب فروش دختران به سايت هاي سياه مي شود و بعد خودکشي...!!! والدين بايد توجه داشته باشند که مي توانند با تبيين سير چگونگي سقوط و متلاشي شدن خانواده را براي فرزندشان روشن کنند و ازين فرصت مناسب براي نوجوان شان براي نمايشي بدون بزک از محيط هاي سودجويانه و به ظاهر هنري، استفاده کنند که چقدر راحت به سودجويي و کلاهبرداري از علاقمندان اين هنر مي پردازند. روياي ديده شدن در پرده سينما آرزوي بسياري از نوجوانان وجوانان است که گاهي براي رسيدن به چنين مطاع رنگ و لعاب داري همه دارايي و حتي آبرو و زندگي خود را از دست مي دهند. فرصتي که والدين مي توانند با اشاره به آنچه بر سر کژال آمد و بهاي گزافي که براي رسيدن به آرزويش پرداخت کرد و نهايت زندگي خانوادگي‌اش متلاشي شد و اسمش سر از سايت‌هاي فروش دختران درآمد، به نوجوان خود گوشزد کنند و با فرزندشان به بررسي چرايي وقوع چنين اتفاقي برسر کژال بنشينند. و به تبيين خط و مشي حضور در چنين عرصه هايي بپردازند و نقش حمايتي خود را داشته باشند. خلاصه:  تاکيد بر نقش خانواده و همراه بودن آنها با فرزندشان و حضور با قاعده و اصولي در محيط هاي کاري و هنري و شبکه هاي اجتماعي مواردیست که خانواده ها مي توانند با فرزندشان صحبت کنند .