مقدمه ای بر شهرت

درباره فیلم

در حالی که نیک مورل، پسر جان مورل، فیلسوف مشهور انگلیسی و نوازنده آماتور و همسرش کاترین، در ایتالیا تعطیلات می‌گذراند، با گویدو جوان دوست می‌شود و مورل متوجه می‌شود که پسر استعدادی فوق‌العاده در رهبری ارکستر و حافظه‌ای شگفت‌انگیز در موسیقی دارد. همسایه‌ها، آقای و خانم بودینی، از استعداد پسر باخبر می‌شوند و خانم بودینی از والدینش می‌خواهد که اجازه دهند او را از نظر موسیقی آموزش دهد. والدین پسر که بین عشق به فرزندشان و احساس وظیفه برای شنیدن استعداد او توسط دنیا دچار تردید شده‌اند، در نهایت موافقت می‌کنند. پسر توسط دکتر لورنزو آموزش می‌بیند. خانم بوندینی هرگونه تماس پسر با والدینش و دیگران را ممنوع می‌کند، به جز خود او. او همچنین نه تنها نامه‌های پسر را به خانواده‌اش نمی‌فرستد، بلکه اجازه نمی‌دهد نامه‌های آنها را ببیند. پسر به موفقیت شگفت‌انگیزی دست می‌یابد و تور بزرگ اروپا را به همراه خانم بوندینی، که از تحسین‌های به دست آمده از طریق "کشف" او سرمست است، انجام می‌دهد. خانم بوندینی آماده می‌شود تا او را به آمریکا ببرد و مدارک پذیرش فرزندخواندگی را نیز آماده می‌کند.