عامه پسند

فهیمه که به تازگی از همسرش جداشده‌است. تصمیم می‌گیرد با اجرت المثل و مهریه‌اش، کاری را در شهر آبا و اجدادی، یعنی شهرضا به راه بیاندازد. او در این راه، با میلاد آشنا می‌شود. میلاد پسر جوانی‌ست که مدرس یوگاست. میلاد فهیمه را تشویق می‌کند تا کار خودش را راه بیاندازد و به او قول می‌دهد که در این راه همراهیش کند. فهیمه با سرمایه خودش و وامی کلان، کافی‌شاپی تاسیس می‌کند و یک اتاق آن را به میلاد می‌دهد تا کلاس‌هایش را در آن‌جا برگذار کند. بعد از گذشت چندماه، پچ‌پچ‌هایی پشت‌سر میلاد و فهیمه به راه می‌افتد و معتمدین محل، استشهادی را برای بسته‌شدن کافه جمع می‌کنند. از طرف دیگر کار کافی‌شاپ کساد می‌شود و فهیمه برای پرداخت اجاره و هزینه پرسنل، مجبور به قرض از افسانه، دختر دوستش، می‌شود. در حین این گرفتاری‌ها، میلاد فهیمه را ترک می‌کند و او را بدهکاری‌هایش تنها می‌گذارد. با استشهاد محلی، کافه پلمپ می‌شود و آرزوهای فهیمه بر باد می‌رود. او که می‌خواسته جبران زندگی تباه‌شده خود را کند، در کارش شکست خورده و مغموم می‌شود.

• چرا فهیمه راهی شهرضا شد؟ دلیل او از تاسیس کافی‌شاپ چه بود؟ چرا هرچه در توان داشت را برای تاسیس کافی‌شاپ خرج کرد؟ هدف میلاد از همراهی با فهیمه چه بود؟ چرا در موقعیت حساس، میلاد فهیمه را تنها گذاشت؟ خلاصه: هدف فهیمه از تاسیس کافه چه بود؟

فیلم «عامه پسند» یک درام اجتماعی‌ست و موضوعی کاملا بزرگسالانه دارد. زنی میانسال که همزمان با بحران میانسالی، به خاطر خیانت همسرش، از زندگی مشترکش خارج می‌شود. سعی می‌کند که هرطور شده خود را به خودش و دیگران ثابت کند. او عجولانه دست به تصمیم‌گیری می‌زند و به توصیه‌های افسانه که از محل زندگیش، بیشتر خبر دارد، توجهی نمی‌کند. در پایان نیز مغموم و شکست خورده، سعی می‌کند زندگی خود را بازسازی کند. فهیمه با پسر جوانی دوست و همکار می‌شود و این ارتباط، نابه‌هنجار به نظر می‌رسد. او تحت تاثیر شور و شوق جوانی پسر، به نوعی روی زندگیش قمار می‌کند. در خلال داستان زندگی فهیمه بعد از طلاق، از قوانین و فرهنگ زن‌ستیزانه غالب بر جامعه نیز انتقاد می‌شود؛ شروع تازه او، شروع حرف و حدیث‌های مردم است و همه به نوعی منتظر زمین خوردنش هستند. علاوه بر این‌ها، از سود بالای بانکی و قوانین سخت‌گیرانه بیمه نیز صحبت به میان می‌آید. در این فیلم میلاد، نسبت به دوست هم‌جنس خود، با احساساتِ برانگیخته، صحبت می‌کند و رفتن او را مانند یک مرثیه می‌بیند؛ به نظر می‌رسد که میلاد یک کاراکتر، هم‌جنس‌گراست. خلاصه: عامه پسند، داستانی بزرگسالانه دارد و مناسب تماشا در جمع خانوادگی نیست.