قلعه تنها در آینه

قلعه تنها در آینه" بر اساس یک کمیک مانگا و رمان ژاپنی با همین نام نوشته شده است. کوکورو (با صدای امی توما در نسخه ژاپنی و میکاه لین در نسخه انگلیسی) دختری خجالتی و آرام است که به دلیل آزار و اذیت بی‌رحمانه توسط گروهی از دختران بدجنس، از رفتن به مدرسه امتناع می‌کند. روزی در خانه، آینه تمام‌قد او شروع به درخشیدن می‌کند و او از آن عبور می‌کند. او خود را در قلعه‌ای که در عنوان ذکر شده است، پیدا می‌کند و با شش کودک دیگر که توسط دختری با ماسک ترسناک که خود را ملکه گرگ می‌نامد، جمع شده‌اند، ملاقات می‌کند. ملکه گرگ قوانین را توضیح می‌دهد: دانش‌آموزان فقط می‌توانند از ساعت ۹ تا ۵ از قلعه بازدید کنند و اگر کسی دیر کند، او و هر بازدیدکننده دیگری که در آن زمان آنجا باشد، توسط گرگی آدمخوار خورده خواهند شد. از طرف دیگر، دانش‌آموزان همچنین می‌توانند به دنبال کلید مخفی بگردند که دقیقاً یک آرزو را برای یکی از آنها برآورده می‌کند، اما اگر این کار را بکنند، همه آنها بدون هیچ خاطره‌ای از زمان خود در قلعه بیدار خواهند شد.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد نحوه نمایش قلدری و سوءاستفاده در «قلعه تنها در آینه» صحبت کنند. آیا ترس و خشونتی که دانش‌آموزان دوره اول دبیرستان تجربه می‌کنند، باورپذیر است؟ اگر شاهد قلدری یا خشونت علیه کودکان بودید، چه کاری می‌توانید انجام دهید؟
• آیا شخصیت‌های این فیلم را الگوی مناسبی می‌دانید؟ چه ویژگی‌های شخصیتی مثبتی را به نمایش می‌گذارند؟
• چگونه روابط خانوادگی در این فیلم به تصویر کشیده شده‌اند؟ کدام‌یک سالم و کدام‌یک پر مشکل هستند؟
• دیدن فیلم «قلعه تنها در آینه» آیا علاقه‌مندتان می‌کند که مانگا یا رمان اصلی را که فیلم از روی آن ساخته شده، بخوانید؟

قلعه تنها در آینه" یک پویانمایی اقتباس شده از رمان فانتزی ژاپنی میزاکی تسوجیمورا و مانگای تمو تاکتومی است. داستان درباره دختری است که مورد آزار قرار می‌گیرد و متوجه می‌شود که آینه تمام‌قد او دروازه‌ای جادویی به یک قلعه است، جایی که با دانش‌آموزان دیگر دبیرستانی که برای یک ماموریت به آنجا فراخوانده شده‌اند، ملاقات می‌کند. فلش‌بک‌ها شامل صحنه‌های ناراحت‌کننده قلدری و خشونت علیه کودکان است. گذشته یکی از شخصیت‌ها شامل تعرض جنسی توسط یکی از اعضای خانواده است. دانش‌آموزان به یک همکلاسی خود شوخی‌های سنگین می‌کنند، به او توهین می‌کنند و او را فریب می‌دهند تا در موقعیت‌های خجالت‌آوری قرار گیرد. یک گرگ خیالی برخی از شخصیت‌ها را می‌بلعد، اما در نهایت آنها زنده می‌مانند. فحش‌های گاه‌به‌گاه مانند "لعنت"، "احمق"، "ترسو"، "مزخرف"، "زشت" و غیره استفاده می‌شود. این داستان شامل مضامینی مانند همدلی، پشتکار و کار تیمی است.

این اقتباس سرگرم‌کننده اما کم‌مایه، مضامین بالغانه‌ای را کاوش می‌کند و بر نوجوانان ناهمرنگ متمرکز است که به فضایی امن برای دوست‌یابی و خود بودن نیاز دارند. کارگردانی فیلم را کئیچی هارا (میس هوکوسای) بر عهده دارد و فیلم زمانی به اوج خود می‌رسد که بچه‌های قلعه یکدیگر را می‌شناسند و ثابت می‌کنند که این «منزوی‌ها» قادر به تجربه دوستی و رفاقت هستند. تماشای فلش‌بک‌های کوکورو و دیگر نوجوانان قلعه دردناک است، چرا که به وضوح نمی‌خواهند دلیل حضور خود در این مکان فانتزی را در حالی که همکلاسی‌هایشان در مدرسه هستند، توضیح دهند. آنها بازی می‌کنند، صحبت می‌کنند و فقط زمان خود را با هم می‌گذرانند. ملکه گرگ نیز گاهی اوقات ظاهر می‌شود تا به سوالات آنها پاسخ دهد و بپرسد چرا به دنبال کلید نیستند، اما او شخصیتی مرموز است.انیمیشن این فیلم به یادماندنی است، اما چند صحنه‌ی ناراحت‌کننده با تغییر سبک، محو کردن صورت‌ها و استفاده از موسیقی متن به روشی که از جدیت اکشن کم می‌کند، نه اینکه به آن بیفزاید، این انیمیشن را منحرف می‌کند. عناصر فانتزی فراتر از قلعه گسترش نمی‌یابد و کشف بزرگ برای بینندگان تیزبین آسان خواهد بود که حدس بزنند. اگرچه مخاطبان جوان ممکن است به این فیلم جذب شوند، اما قطعا یک داستان بزرگسال جوان است که برای نوجوانان بزرگتر و نوجوانان کوچکتر هدف قرار گرفته است.