شب بی‌پایان

جیمی کانلون (لیام نیسون) یک آدمکش پیر است که با وجود احترامی که هنوز از دوست دوران کودکی‌اش، گانگستر موفق شان مگوایر (اد هریس) دارد، با مشکلات مالی و الکلی دست و پنجه نرم می‌کند. پسر جیمی، مایک (جوئل کینامن) زندگی خانوادگی دارد، شغل قانونی دارد و حتی در یک سالن بوکس محلی به بچه‌ها آموزش می‌دهد، اما نمی‌خواهد هیچ ارتباطی با جیمی داشته باشد. اما وقتی مایک شاهد قتل چند تبهکار خطرناک به دست دنی (بوید هالبروک)، پسر بی‌باک شان، می‌شود، ناخواسته خود را در جای اشتباهی پیدا می‌کند. دنی اسلحه‌اش را به سمت مایک می‌گیرد، اما جیمی با شلیک به دنی، جان مایک را نجات می‌دهد. اما متاسفانه همه فکر می‌کنند که مقصر مایک است، بنابراین گانگسترهای شان، یک قاتل قراردادی (کامن) و پلیس‌ها همگی به دنبال پدر و پسر در طول یک شب طولانی هستند.

• درباره خشونتی که در فیلم "شب بیداری" وجود دارد، خانواده‌ها می‌توانند صحبت کنند. این خشونت چه تأثیری بر شما داشت؟ آیا به داستان فیلم اضافه می‌کند یا از آن می‌کاهد؟ این خشونت را با آنچه که ممکن است در یک فیلم ترسناک ببینید مقایسه کنید. کدام یک تأثیر بیشتری دارد و چرا؟
• چرا فکر می‌کنید در ابتدای داستان، شخصیت نیسون را اینقدر در حال نوشیدن الکل نشان می‌دهند؟ این چه چیزی درباره او می‌گوید که می‌تواند در نیمه دوم داستان، نوشیدن را متوقف کند؟ آیا فکر می‌کنید این موضوع برای انتقال پیام خاصی بوده است؟
• انتقام" محرک اصلی داستان این فیلم است. آیا فکر می‌کنید انتقام گرفتن در برخی شرایط توجیه‌پذیر است؟ راه‌های دیگری که برای مواجهه با خشم وجود دارد چیست؟
• آیا شما با تصمیم شخصیت اصلی داستان که ترجیح می‌دهد از زندگی پسرش ناپدید شود، تا اینکه بماند و الگوی بدی برای او باشد، موافق هستید؟
• یک شخصیت، مربی یک بچه می‌شود و به او بوکس یاد می‌دهد. آیا این کار مثبت است یا منفی؟

در فیلم اکشن و دلهره‌آور «شب بیداری» با بازی لیام نیسون، موضوع انتقام محوری است. شخصیت اصلی داستان با گذشته خود به عنوان یک آدمکش دست و پنجه نرم می‌کند و در تلاش است تا رستگاری پیدا کند، در حالی که پسرش سعی می‌کند با بودن پدر خوبی برای فرزندانش، از تکرار اشتباهات پدرش اجتناب کند. اما در این فیلم تعداد زیادی صحنه خشونت‌آمیز وجود دارد که شامل تیراندازی، مبارزه، چاقو کشی، زخم‌های خونین و پاشیدن خون است. همچنین آتش‌سوزی (صورت یک شخصیت سوخته است)، انفجار، تعقیب و گریز ماشین و تصادف ماشین در فیلم نمایش داده می‌شود. استفاده بسیار زیاد و مکرر از الفاظ بسیار رکیک و زشت مانند "فحش مادر" و "ک*س" و موارد مشابه؛ همچنین کنایه‌های بسیار زننده (هرچند کوتاه) در فیلم وجود دارد. شخصیت‌های فرعی داستان قاچاقچی مواد مخدر هستند و در حال استنشاق کوکائین نشان داده می‌شوند. همچنین یک بسته هروئین و اشاره‌ای به ماری‌جوانا در فیلم وجود دارد. شخصیت اصلی اغلب در حال مستی نشان داده می‌شود، اما زمانی که در حال فرار است، نوشیدن الکل را متوقف می‌کند. پیام‌های مربوط به اقدامات و پیامد‌ها در داستان وجود دارد که می‌تواند زمینه‌ای برای بحث و گفتگو برای نوجوانان بزرگسال فراهم کند.

کارگردان خوام کالت-سرا که دو فیلم دیگر با لیام نیسون ساخته - ناشناس (2011) و غیر‌قابل توقف (2014) - چندان اهل ظرافت نیست و نمی‌توان فیلم‌هایش را به‌دقت ساخته‌شده یا باهوش توصیف کرد. او استاد صحنه‌های اکشن نیست و تعقیب‌وگریزها و تیراندازی‌ها در «شبِ گریز» نسبتاً پراکنده و بدون درک درستی از فضا هستند. اما چیزی که دارد، دانش استفاده از نیسون در یک فیلم اکشن-مهیج است.کولِ-سرا جذابیت بازیگران ایرلندی مسن‌تر و خویشتندار را درک می‌کند و می‌داند که آن‌ها چه چیزی را به پرده سینما می‌آورند که یک جوان بیست‌وچند ساله با اندام تراشیده نمی‌تواند. کولِ-سرا بهترین لحظات فیلم را در انسانیت تعاملات شخصیت‌ها خلق می‌کند، فضایی که در آن همه بازیگران اصلی در همان محله نیویورک بزرگ شده‌اند و تمایل دارند قبل از تلاش برای کشتن یکدیگر صحبت یا شوخی کنند. صحنه‌هایی که نِسون و هریس در آن حضور دارند، به‌ویژه با وزنی از پیوندی ناگفته که به زمان بسیار قبل از شروع داستان برمی‌گردد، طنین‌انداز می‌شود.