درباره فیلم
فیلم، داستانی واقعی از زندگی معلمی است به نام ران کلارک. او که آرزوهای بزرگی در سر دارد، راهیِ شهر نیویورک میشود که به نظرش فرصتهای رشد و پیشرفت در آنجا بیشتر است. ران، سختترین و چالشبرانگیزترین کلاس درس را انتخاب میکند که دانشآموزانش مجموعهای از بزهکارترین و سرکشترین بچههای شهر هستند. او در آزمونی که خود، طراح آن بوده، موفق میشود و در پایان سال، دانشآموزانی موفق و مشتاق به تحصیل را تحویل میدهد! زندگی و روش تدریس ران کلارک، الگوی خوبی برای همه کسانی است که در زمینه آموزش، فعالیت میکنند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایششخصیتها:
ران کلارک: مرد جوانی که در شهر کوچک خود معلم است اما آرزو دارد کارهای بزرگی انجام دهد و به همین علت به نیویورک میرود.
ماریسا: زنی که در کافه با ران آشنا میشود و تبدیل به اولین و بهترین دوست ران در نیویورک میشود و البته بعدا رابطهای عاشقانه بین آنها شکل میگیرد.
تِیشاون: پسری که از شاگردان ران است. تِیشاون خانوادهای ندارد و تبدیل به یک بزهکار شده است. او استعداد فوقالعادهای در طراحی و نقاشی دارد.
شمیکا: دختری سیاهپوست و از شاگردان ران که مجبور است از خواهر و برادرهای کوچکترش مراقبت کند. شمیکا یک نابغه است و ران این استعداد را در او زنده میکند.
داستان اثر:
در سال 1998، ران کلارک که به عنوان بهترین معلم دوره ابتدایی در زادگاهش، یک شهر کوچک و آرام در کارولینای شمالی، شناخته میشود، تصمیم میگیرد تا کارهای بزرگتری انجام دهد و خودش را در بوته آزمون در شهری بزرگ و در میان دانشآموزانی سرکش، قرار دهد و این بار هم موفقیتی دیگر را تجربه کند؛ اما همه چیز آنطور که او فکر میکند نیست! نیویورک شهری است بدون آسمان آبی و مدارس نیز پذیرای او نیستند. ران یک شغل پارهوقت در یک رستوران پیدا میکند و تصمیم میگیرد برای تدریس به محله هارلِم برود. یکی از بدترین محلههای نیویورک و مرکز خلافکاری و بزهکاری با نوجوانانی که انگیزهای برای تحصیل ندارند. او جای سختی را برای تدریس انتخاب میکند و کلاسی که در یک سال 6 معلم عوض کرده! روزها و هفتههای اول بسیار سخت میگذرد و بچهها کوچکترین احترامی برای او قائل نیستند. آنها پشت به تخته و معلم مینشینند و با یکدیگر صحبت میکنند گویا اصلا معلمی در کلاس نیست! ران سعی دارد آنها را رام کند و روشهای گوناگونی را امتحان میکند اما جوابی نمیگیرد تا اینکه یک روز از کوره درمیرود و کلاس را ترک میکند. ماریسا او را تشویق میکند که تسلیم نشده و ادامه دهد. فردای آن روز ران با روش جدیدی به کلاس میآید و بچهها با میل خود، ساکت مانده و به درس گوش میدهند. سپس با بچهها در حیاط بازی میکند و هر روز سعی میکند بیشتر با آنها دوست شده و سعی در رفع مشکلات خانوادگی و مالیشان دارد. بالاخره آنها نیز همکاری میکنند و پس از فراز و نشیبهای بسیار، به طور ناباورانهای بهترین نمرات را در امتحان نهایی پایان سال کسب میکنند. ران کلارک سالها بعد نیز هنوز با آنها در ارتباط است و البته آکادمی خود را افتتاح کرده و کتابی نیز در باب روشهای نوین تدریس تالیف میکند که تا مدتها به پرفروشترین کتاب تبدیل میشود.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشچرا 12 سال؟
معیارهای خشونت، ترس و ناهنجاری در این فیلم امتیاز کمی دارند. داستان آن آموزنده است. پایان خوشی در انتظار بچههای نوجوان فیلم است. در نتیجه تماشای آن برای افراد بالای 12 سال بلامانع است.
نقش ما چیست؟
ران کلارک معلم موفقی بود و شاید میتوانست در همان مدرسه و شهر خود بماند و به زندگی آرام خود ادامه دهد اما این موفقیت برای او کافی نبود. ران تصمیم گرفت موفقیت را در شرایط سختتری تجربه کند. او به تواناییهای خود ایمان داشت. مدام میگفت من مطمئنم بچهها عاشق من میشن! البته شرایط بسیار سخت و پیچیدهتر از آن چیزی بود که ران فکر میکرد. تا جایی که یک روز مدرسه و بچهها را رها کرد. او احساس شکست میکرد اما به توصیه دوستش راه جدیدی را امتحان کرد. او فقط نیاز داشت بچهها ساکت باشند و به حرفهایش گوش دهند. در نتیجه یک مسابقه طراحی کرد که اگر شما ساکت بنشینید و به درس گوش دهید من هر 15 ثانیه یک پاکت شیرکاکایو میخورم تا جایی که بالا بیاورم! بالا آوردن معلم جلوی چشم بچهها، از نظر شاگردانی که او را مسخره میکردند، حتما هیجانانگیز بود! در نتیجه این شروع رابطه دوستی و تدریس موفق او شد! این اتفاق نشان میدهد که همیشه یک راه حل وجود دارد و میتوان از نقطه ضعف، نقطه قوت ساخت و به نوعی، تهدید را به فرصت تبدیل کرد.
ران الگوی موفق و نمونه یک معلم دلسوز و خلاق بود. شخصیت او برای هر معلم و هر کسی که به دنبال هدایت بچههاست الهام بخش و جالب توجه است.
بهتر است بدانید، شاگردان او که از بزهکارهای شهر بودند، رفتارهای نابهنجاری داشتند و ممکن است بچهها در سنین پایین، از رفتارشان الگوبرداری کنند.
قهرمان این فیلم یکی از بازیگران محبوب نوجوانان است. حضور متیو پِری بازیگر محبوب سریال فرندز در این فیلم، مشوق خوبی برای علاقمندی فرزندان به تماشای آن است.
از فرزندان خود سوال کنید:
در کلاس شما چطور با معلم رفتار میشود؟ آیا به او احترام کافی میگذارند؟ احترام به معلم تا چه اندازه اهمیت دارد؟
رمز موفقیت ران در چه بود؟
آیا تا به حال چنین معلمی داشتهای؟
چرا ران محیط امن خود را رها کرد و به دنبال چالشهای سختتری رفت؟
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.