درباره فیلم
«مرد مورچهای و زنبورک» یکی دیگر از فیلمهای ابرقهرمانی دنیای سینمایی مارول است. دکتر هنک که سالها پیش تکنولوژی کوچککردن انسان را اختراع کرده است در یک مأموریت همسر خودش را در دنیای کوانتومی گم میکند و حالا تصمیم گرفته او را از آنجا نجات دهد. او برای این کار، مجدداً نیاز به کمک اسکات دارد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشبعد از اتفاقات فیلم «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» مرد مورچهای از طرف افبیآی محکوم شده و در حبس خانگی به سر میبرد تا دوران محکومیت خود را تمام کند. اما دکتر هنک و دخترش تصمیم گرفتهاند که جانت، همسر دکتر هنک را از دنیای کوانتوم پیدا کنند. آنها در این راه باید با سانی که یک دزد فراری است و همچنین گوست که دلیل خودش را برای سرقت تکنولوژی دارد مقابله کنند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- با فرزند خود درمورد شخصیت مرد مورچهای حرف بزنید و نکات مثبت و منفی شخصیت او را بررسی کنید. درمورد دنیای کوانتوم در اینترنت جستوجو کنید. درمورد نسبیت زمان در دنیای کوانتوم با فرزند خود صحبت کنید. دراینباره میتوانید در اینترنت نیز جستوجو کنید. خلاصه: با فرزند خود درمورد شخصیت مرد مورچهای حرف بزنید و نکات مثبت و منفی شخصیت او را بررسی کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایش«مرد مورچهای» محصول سال 2018 یکی دیگر از فیلمهای ابرقهرمانی مجموعه فیلمهای مارول است. اسکات تلاش میکند به دکتر هنک کمک کند تا همسرش را پیدا کند. این فیلم خشونت کمتری نسبت به دیگر فیلمهای مارول دارد و همچنین همهچیز علمیتر به نظر میرسد. درواقع ابرقهرمانان نیروهای ماورایی ندارند بلکه از تکنولوژی استفاده میکنند تا به انسانها کمک کنند. ضدقهرمانان فیلم هم قدرت چندانی ندارند.
یک دزد تلاشهای احمقانهای برای دزدیدن آزمایشگاه هنک میکند و زنی به نام گوست دچار عدم توازن مولکولی شده و میتواند از اجسام رد شود و مدام درحال دردکشیدن است و تلاشها و خشونتی که به خرج میدهد برای رهایی از این درد است که ممکن است خودخواهانه باشد. اما درنهایت همهی افراد به یکدیگر کمک میکنند تا کار درست را انجام دهند. درواقع فیلم با لحظات کمدی زیادی که دارد به نظر میرسد بیشتر جنبهی سرگرمی دارد.
خلاصه: فیلم خشونت کمتری نسبت به دیگر فیلمهای مارول دارد و همچنین همهچیز علمیتر به نظر میرسد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
دنباله نسبتا شاد و خوشبینانه این فیلم، خندههایی را که طرفداران مارول احتمالا بعد از شدت غمانگیز جنگ بینهایت به آن نیاز دارند، فراهم میکند. اسکات راد از زمان مرد مورچهای تغییر کرده است: او اکنون با کمکهای کمیک خود (و همکاران سابقش) لوئیس (مایکل پنیا)، دیو (تیپ "تی.آی." هریس) و کرت (دیوید داستمالچیان) شرکت امنیتی ایکس-کان را اداره میکند و به طور منظم دخترش، کاسی (ابی رایدر فورتسون) را میبیند. حس وظیفهشناسی ابرقهرمانانه او نیز فراتر از محدوده پیم گسترش یافته است؛ او در تیم کاپ هر کاری که لازم بود را انجام داد. مراجعات (بسیار) مارول در فیلم، بینندگان را به جایگاه نسبتا جزئی مرد مورچهای در دنیای انتقامجویان یادآوری میکند، اما، برای یک بار، این یک چیز خوب است. میتوانید بنشینید و به شوخیها بخندید (بله، لوئیس یکی از داستانهای طولانی و پیچیدهاش را ارائه میدهد)، حتی اگر توضیحات علمی را کاملا نپذیرید.در واقع نیازی به دو شرور جداگانه برای دنبال کردن مرد مورچهای و گروهش نیست، اما باز هم یک قاچاقچی به اندازه یک زن جوان که تنها جرمش این بوده که مثل هوپ، دختر یک دانشمند جاهطلب است، جذاب نیست. لارنس فیشبرن به عنوان دکتر بیل فاستر به گروه بازیگران میپیوندد، که او هم شریک سابق پیم است و با او سر ناسازگاری دارد (به نظر میرسد که هَنک آنقدر خودخواه بوده که در طول راه دوستان و همکاران زیادی را از دست داده است). با وجود استعدادهای کمدی قابل توجه فیشبرن، او در اینجا نقش یک آدم جدی را بازی میکند. پفیفر در صحنههایش درخشان است، بیشتر به این دلیل که جنت خیلی بیشتر از هَنک یا هوپ کاریزماتیک است. (و ارتباط روحی جنت با اسکات به یک صحنه خندهدار منجر میشود که در آن او اساساً بدن اسکات را در اختیار میگیرد.) جان-کامن به عنوان شبح ترسناک است؛ دشوار است که او را به خاطر نفرت از هَنک و خواستن مجازات او برای وجود دردناکش سرزنش کرد. در نهایت، برای دیدن بیشتر جذابیت راد، خندیدنهای واقعی و یک ماموریت امیدوارکننده (چه کسی نمیتواند از تیمی که میخواهد مادر را نجات دهد، حمایت کند؟)، این دنباله یک پیروزی است، اگر شاهکار مارول نباشد.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.