درباره فیلم
درام زیر فاجعه مبتنی بر واقعیت خشم برمیانگیزد؛ خطر، نفرین.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر آگوست ۲۰۰۰، انفجارهایی در زیردریایی هستهای روسی K-141 Kursk رخ میدهد که باعث غرق شدن آن در دریای بارنتز میشود. در حالی که ۲۳ بازمانده به رهبری میخائیل آورین (ماتیاس شونارتس) به آرامی در حال از دست دادن اکسیژن هستند، دولت روسیه همچنان از پذیرش کمکهای خارجی خودداری میکند، حتی زمانی که افسر نیروی دریایی بریتانیا، دیوید راسل (کالین فرث) ادعا میکند که همه ابزار لازم را برای انجام ماموریت نجات پرخطر در اختیار دارند. با گذشت زمان، تنش بین سیاست و غریزه بقا افزایش مییابد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد ویژگیهای یک رهبر خوب صحبت کنند. چه نمونههایی از رهبری را در میخائیل مشاهده میکنید؟ فرمانده انگلیسی و دریاسالار روسی چه اقداماتی برای نجات ملوانان روسی انجام میدهند؟ سبک رهبری آنها را با نحوه مدیریت فرمانده ناوگان شمالی در بحران مقایسه کنید.
- ميخائيل چگونه استقامت و شجاعت خود را نشان ميدهد؟ اين ويژگيهاي شخصيتي در ميان شرايطي بياميد چگونه اهميت پيدا ميكنند؟
- چگونه صحنههای خشونتآمیز فیلم بر شما تأثیر گذاشت؟ آیا همه انواع خشونت در رسانهها تأثیر یکسانی دارند؟
- نام روسها در فیلم تغییر کرد و حتی رئیسجمهور روسیه که در واقعیت با خانوادهها ملاقات کرده بود، نام برده نشد، در حالی که نام فرمانده بریتانیایی، دیوید راسل، در فیلم ذکر شده است. چرا فکر میکنید فیلمسازان تصمیم گرفتند برخی از افراد درگیر را تخیلی جلوه دهند اما نه همه آنها؟
- به نظر شما چرا فیلمساز تصمیم گرفته که فیلم را با میشا، پسر یکی از ملوانان زیردریایی، شروع و تمام کند و به طور مکرر به او برگردد؟ فیلمساز سعی در بیان چه چیزی دارد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که «فرمان» یک تریلر فاجعهبار است که بر اساس داستان واقعی حادثهای در یک زیردریایی هستهای روسی ساخته شده است. حتی کسانی که با حادثه کورسک آشنا هستند، در لبه صندلی خود خواهند نشست و امیدوارند که برخی از سربازان از وضعیت وخیم خود نجات پیدا کنند، و برای کسانی که با این موضوع آشنا نیستند، پایان فیلم ویرانگر است. انفجارهای مهیب و آتشین، مردم را در سراسر صفحه نمایش به پرواز درمیآورند و اجساد بیجان در همه جا پراکندهاند. اما به طرز شگفتانگیزی، خشونت فیلم خونی یا گرافیکی نیست. در حالی که داستان قطعا خشم را نسبت به رهبران روسی برمیانگیزد (اگرچه نام ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور، حذف شده است)، احساسات مثبت و همدلانهای را نسبت به طبقه کارگر روسی ایجاد میکند. انتظار برخی الفاظ نامناسب (مثل «s--t» و «hell»)، سیگار کشیدن و نوشیدن الکل را داشته باشید. یک زوج متأهل در حالتی پس از رابطه جنسی و در زیر ملافهها دیده میشوند. ملوانان در وضعیت بسیار بدی قرار دارند، اما پیام مثبت این است که کلید بقا، حفظ امید است، حتی در شرایطی که امیدی وجود ندارد. کالین فرث و ماتیاس شونارتس در این فیلم ایفای نقش میکنند. برای اطلاع از فیلمهای بیشتر در این سبک، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی «شب فیلم خانوادگی» ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
فیلمهای جنگی معمولاً لحظات شجاعت در زیر آتش را به تصویر میکشند که با پیروزیهای حماسی به پایان میرسند، و این باعث میشود که این نمایش غمانگیز، احساس گیرایی، اهمیت و ضرورت بیشتری داشته باشد. در مورد کورسک، این حادثه شوکآور است زیرا کاملاً قابل پیشگیری بود. کوچکترین نرمش از سوی مقامات ناوگان شمالی میتوانست جانها را نجات دهد. لحظه به لحظه، درام و تعلیق شکل میگیرد و همه چیز از دست رفته به نظر میرسد تا اینکه ناگهان پرتو امیدی میدرخشد. اما این امید بسیار زیاد است، به طوری که وقتی فیلم پایانی هالیوودی ندارد و پایانی به سردی و سختی سیبری دارد، خردکننده است.این امر آسان بود که کامند وارد سیاست شود (سرفه سرفه پوتین)، اما به جای آن بر روی آنچه اشتباه پیش رفت، شجاعت بازماندگان اولیه انفجار، و خانوادههایی که ساکت نشدند تمرکز میکند. بینندگان آمریکایی فرصت پیدا میکنند تا با دیدن مردم روسیه به همان صورتی که ما خودمان را میبینیم، احساس ارتباط با آنها داشته باشند: مهربان، سختکوش و خانوادهدوست. با این حال، در برخی موارد، فقدان لهجه روسی حواسپرتی ایجاد میکند؛ برای مثال، بینندگان باید به زور به خود یادآوری کنند که مکس فون سیدو نقش یک روس را بازی میکند، نه یکی از بریتانیاییها. این فیلم برای بزرگسالان ساخته شده است، اما نقطه نظر به طور مداوم به میخائیل، پسر میشا (آرتمی اسپیریدونوف، یکی از معدود بازیگران متولد روسیه) تغییر میکند، که بیصدا شاهد بیعدالتیهایی است که توسط رهبران نظامی غیرقابل اعتماد اعمال میشود. به درستی، این کودک است که حرف آخر را میزند، و توماس وینتربرگ، کارگردان، به صورت نمادین مشعل را به نسل بعدی میسپارد تا تشویق شود که میتوانند انتخاب کنند نیازهای مردم را بر سیاست ترجیح دهند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.