تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: کم
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر خانههای مجاور در محله خیالی کوکلند در نیویورک، چهار آدم عجیب و غریب تنها، در همسایگی هم آرامش را در همراهی یکدیگر مییابند. کری، بهداشتکار دندانپزشکی مضطرب (با بازی بکی نیوتون)، به تازگی هم نامزدش و هم هماتاقیاش را ترک کرده است؛ او هنوز به دنبال عشق است اما اتاق خالی را به زارا، هنرمند آزاداندیش (با بازی میرا روهیت کومبهانی)، که به طور اتفاقی با او آشنا شده است، پیشنهاد میدهد. در همین حال، در خانه مجاور، اریک، مرد-پسری که رشدش متوقف شده (با بازی نیت تورنس)، در سوگ مرگ اخیر پدرش است و از پسرعمویش استاش (با بازی زکری نایتون)، که اخیرا اخراج شده و روابط عاشقانه زیادی دارد، میخواهد که با او زندگی کند. این چهار نفر چیز زیادی با هم مشترک ندارند -- به جز اینکه هر کدام مجرد، تنها و عجیب و غریب هستند. اما حداقل آنها یکدیگر را دارند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- احتمالاً سریال عجیب غریبهای تنها در محلهای خیالی در نیویورک به نام کوکلند اتفاق میافتد. چرا یک سریال تلویزیونی از یک مکان خیالی به جای یک مکان واقعی استفاده میکند؟
- برنامههای تلویزیونی اغلب درباره گروههایی از همسایهها است. به نظر شما چرا اینطور است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که سریال عجیبوغریبهای تنها، یک مجموعه کمدی موقعیت در مورد گروهی از افراد ۲۰ سالهای است که از نظر احساسی رشد نکردهاند و در منهتن همسایه میشوند. شوخیها اغلب بالغانه هستند و به موضوعاتی مانند اعمال جنسی غیرمعمول، سکس گروهی، اعضای بدن و موضوعات حساس دیگر اشاره میکنند. شخصیتها اغلب در بارها مشروب میخورند و رفتار احمقانه از خود نشان میدهند؛ شوخیهایی در مورد مواد مخدر وجود دارد و به آن اشاره میشود، به عنوان مثال وقتی یکی از شخصیتها به دیگری چیزی میدهد که به نظر سیگار میآید. سکس تفننی بدون پیامد و خیانت به شوخی گرفته میشود؛ شوخیهایی در مورد روابط جنسی با شخصیتهای خارج از صحنه وجود دارد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
نه افتضاح است و نه شگفتانگیز، سریال عجیب غریبها در آن جایگاه میانهی سریالهای کمدی قرار میگیرد که نه به اندازهای خوب است که بخواهید عمدی آن را تماشا کنید و نه به حدی بد است که نتوانید آن را تحمل کنید اگر اتفاقاً آن را دیدید و کنترل تلویزیون دستتان نباشد. بعضی از شوخیها واقعاً دردناک هستند. استاش، که به وضوح به عنوان شخصیت ولگرد و بیخیال سریال، شبیه به چارلی شین، معرفی شده است، در قسمت اول از کارش اخراج میشود به خاطر رابطهی نامشروع با نامزد رئیسش بعد از اینکه با یک قرص اکستازی او را مست کرده بود. از طرف دیگر، پسرعمویش اریک، که چاق است و به همین دلیل واضح است که بازندهی بزرگتری است، نمایشهای عروسکی با جوراب در پلهها اجرا میکند. آه. هنوز میخندید؟ یا این «ویژگیهای عجیب» را به همان چیزی میبینید که هستند: شخصیتپردازی تنبل؟و با این حال، بعضی از جوکها جواب میدهند. یک موقعیتسازی پیچیده و غیرواقعی همه چهار شخصیت اصلی را روی نیمکت پارک مینشاند، وانمود میکنند که لبخوانی میکنند و عهدهای یک زوج را که در حال ازدواج هستند میخوانند. اریک لبخوانی میکند و با کشیش هماهنگ میشود و توضیح میدهد که آنها را به نام "ارباب و نجات دهنده ما جیمی کارتر! یا جانی کش ازدواج میدهد. این یک نام ج.سی است، اینها سخت گیر میآیند." زینگ! خطوط برنده مثل این هر از گاهی اتفاق میافتد و بازیگران جذابیت لازم را دارند تا وقتی اتفاق میافتد آن را اجرا کنند. فقط این که "خیلی بد نیست" واقعاً برای محکم کردن یک برنامه تلویزیونی در این روزها کافی نیست؛ شخصیتهای عجیب و غریب و عجیب و غریب نیز باید با کمی احساس محکم شوند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.