تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشسام (کیر گیلکرایست) دانشآموز سال آخر دبیرستان، وقتی با او ملاقات میکنیم، میگوید: «همه میگویند من عجیبم.» شاید اینطور باشد، اما این فرد عجیب دوستان و خانوادهای دلسوز دارد، به پنگوئنها علاقهای فراوان نشان میدهد، و اخیراً به دنبال دختر مناسبی برای قرار گذاشتن است، حتی اگر مادرش، السا (جنیفر جیسون لی)، بگوید او آمادگی لازم را ندارد. سام در جستجوی خود با جدیت و علاقهای فراوان، به تحقیق و مشورت با دیگران میپردازد، اما به زودی متوجه میشود که ارتباط عاطفی برقرار کردن به سادگی تعمیر یک کامپیوتر نیست. سام درک دیگران برایش دشوار است، اما به آرامی و با اطمینان، یاد میگیرد تا در دنیای بزرگ، درخشان و گیجکننده، همراه با دیگر افراد ناقص اطرافش، زندگی کند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد اوتیسم و نمایش آن در سریال آتیپیکال صحبت کنند. آیا سم شخصیت واقعگرایانهای است؟ آیا او شبیه به دیگر افراد مبتلا به اوتیسمی است که میشناسید؟
- سام چگونه شجاعت و پشتکار خود را در جستجوی یک دختر برای قرار گذاشتن نشان میدهد؟ چرا این ویژگیهای شخصیتی مهم هستند؟
- بینندگان در مورد سم چگونه باید احساس کنند؟ آیا باید سم را دوست داشته باشیم؟ با او ارتباط برقرار کنیم؟ از او بخندیم؟ چگونه میتوان فهمید؟ چگونه فیلمها و برنامههای تلویزیونی احساسات ما را در مورد یک شخصیت هدایت میکنند؟ در مورد اعضای دیگر خانواده سم چگونه باید احساس کنیم؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که آتایپیک یک کمدی در مورد نوجوانی با اوتیسم (سام) است که تصمیم میگیرد زمان پیدا کردن دوستدختر فرا رسیده است. انتظار محتوای جنسی، از جمله بوسیدن و رابطه جنسی واقعی، مثل زمانی که دختری در حیاط پشتی به سام کمک میکند خودارضایی کند (بدون برهنگی و بدون نمایش عمل جنسی) را داشته باشید. در صحنههای دیگر، شخصیتها در لباس زیر نشان داده میشوند و پسران دبیرستانی به دختران سوت میزنند و در مورد ظاهر و اندام آنها نظر میدهند. در فصلهای بعدی، یکی از شخصیتها میپذیرد که به همجنس خود جذب میشود در حالی که سام میتواند دختری را پیدا کند که با او ارتباط برقرار کند؛ انتظار بوسیدن و قرار گذاشتن با همجنس و جنس مخالف را داشته باشید. یکی از شخصیتها، دوست/همکار سام، زاهد، که در حالت کلاسیک دوست شیطان است، شوخیهای زیادی در مورد سینهها، باسنهای گرد، رفتن به منطقه استخوانی و غیره میکند. زبان تند شامل کلمات جنسی/بدنی مانند دیک و توات، و همچنین شیت، اس، لعنتی، احمق و جهنم است. زاهد در خارج از محل کار ماریجوانا میکشد، ظاهراً بدون ترس از اینکه همکاران/رئیسهایش ببینند؛ مادر سام، الزا، با یک باریستا در یک بار در حالی که کوکتل مینوشند، گرم میگیرد. خشونت خفیف گاهبهگاه شامل صحنهای است که در آن خواهر سام، کیسی، به دختری که همکلاسی با اندام بزرگتری را مورد توهین قرار داده بود، سیلی میزند. سام اغلب به عنوان «عجیب» توصیف میشود، گاهی با محبت و گاهی نه. خانواده و دوستانش از او حمایت و پذیرش میکنند، اما دیگران همیشه اینطور نیستند - در صحنهای اولیه، دختری که سام به خاطر لمس کردنش به او سیلی زده بود، میپرسد که آیا او عقبمانده است یا اینکه چیزی در مغزش اشتباه است. اما به طور کلی، همکلاسیها، اعضای خانواده، دوستان و دیگران سام را همانطور که هست میپذیرند، در حالی که سام بیوقفه تلاش میکند تا به آنچه میخواهد برسد، حتی اگر به راحتی با جامعه اصلی جور نباشد.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
بینندگان در لحظات ابتدایی این نمایش احساسی عاشق سم میشوند و با مشکلات قابل درک او همدردی میکنند: همه ما به دنبال عشق هستیم؛ برخی در یافتن آن چندان موفق نیستند. سم فقط کمی خارج از هنجار است وقتی صحبت از درک نشانههای اجتماعی به میان میآید (به علاوه، توسط دیدنیها، صداها و بوهای دنیایی که به راحتی در آن جا نمیگیرد، احاطه میشود). جولیا، روانشناس همدل (اگرچه کمی گیج) او میگوید: «افراد طیف اوتیسم هم قرار ملاقات میگذارند. فقط باید خودت را در معرض دید قرار دهی.» سم که به معنای واقعی کلمه این موضوع را درک میکند، با خود فکر میکند «در معرض دید کجا؟» و بعد از بازگشت به خانه، بلافاصله شروع به نوشتن پروفایل آنلاین قرار ملاقات میکند، با کمک خواهرش. خواهرش از او میپرسد: «درباره چی بیشتر فکر میکنی؟» و سم صادقانه جواب میدهد: «پنگوئنها!» خواهرش میگوید: «بذار بگیم ورزش.» مادرشان، السا، از آنجا رد میشود و میپرسد دارند چه کار میکنند. سم که حتی در مواقع ناراحتکننده هم صادق است، میگوید: «کیسی داره کمکم میکنه که برای قرار ملاقات آنلاین ثبتنام کنم، اما از جوابم خوشش نمیاد، پس دروغ میگه.»الزا، که در فصل اول داستان دوم سریال آتایپیک است، کمی سختتر است. او بعد از سالها تلاش برای پسرش، هم محتاط است (اشاره میکند که قرار گذاشتن همه درباره ارتباط غیرکلامی است، نه نقطه قوت سم)، هم ترسناک (نگران است که شکست عشقی در آینده سم باشد) و هم تلخ. این آخرین احساس است که ممکن است او را نابود کند، زیرا او در یک معاشقه با یک باریستا دوستانه حواسش پرت میشود که آزادی خود را بالاتر از هر چیز دیگری قرار میدهد و باعث میشود الزا فکر کند زندگی او چگونه میبود اگر او هم به همین اندازه آزاد بود. داستان او الزا را به مادری دوستداشتنی تبدیل نمیکند. اما بینندگان میخواهند ببینند که همه چیز برای او و پسرش که دچار تضاد و ناامیدی است، چگونه پیش میرود. درست است که او نسبت به دیگران عجیب است، اما به همان اندازه دوستداشتنی است. در فصلهای بعدی سریال، کِیسی هم شخصیت برجستهتری میشود، با محدودیتها و مشکلات خود، برخی عاشقانه و برخی نه، در حالی که سم از جستجوی عشق به مواجهه با آن، پس از یافتنش، میپردازد و الزا و داگ با مسائل زناشویی دست و پنجه نرم میکنند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.