درباره فیلم
«پونیو» ماجرای زندگی ماهی کوچک قرمز رنگی است که در اثر یک حادثه به سطح آب میآید و با پسری بهنام سوسوکه دیدار میکند. دیدار پونیو و سوسوکه همانا و تغییر یافتن ژنتیک پونیو بهدلیل مکیدن خون دست سوسوکه نیز همانا. حالا پونیو که قابلیت تبدیلشدن به انسان را پیدا کرده است دلش میخواهد در ظاهر انسان با سوسوکه زندگی کند، اما پدر پونیو مخالف این کار است، چراکه انسانها را دشمن طبیعت میداند.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: خیلی کم
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشداستان دربارهی زندگی یک ماهی قرمز کوچک به نام پونیو است. این ماهی از محل زندگی خود دور میشود و در اثر گرفتارشدن در یک بطری به کنار ساحل میافتد و توسط پسر بچهای به نام سوسوکه پیدا میشود. در جریان نجات پونیو انگشت دست سوسوکه زخمی میشود و پونیو در اثر مکیدن خون دست سوسوکه تغییری در ژنتیکش اتفاق میافتد و همین عامل باعث میشود تا پونیو قابلیت تبدیل به آدمیزاد را پیدا کند.
پدر پونیو که یک جادوگر دانشمند است از این جریان باخبر میشود. او سعی دارد که پونیو را به حالت اولیهاش بازگرداند، اما پونیو از وضعیت پیش آمده بسیار راضی است و اصلا دوست ندارد که دوباره تبدیل به ماهی شود. پدر پونیو با اجبار او را به حالت اولش برمیگرداند، اما پونیو به کمک خواهرانش دوباره به همان حالت انسانی تبدیل میشود و پیش سوسوکه بازمیگردد. با اجازهی لیزا (مادر سوسوکه)، پونیو چند روزی را در خانهی آنها میماند و همبازی سوسوکه میشود.
اما در حین فرار پونیو، نیروی بسیار زیادی وارد دریا میشود که باعث بروز سونامی شده و شهر را یکپارچه به زیر آب میبرد. سوسوکه علاقهی بسیار زیادی به پونیو پیدا کرده و از مادر پونیو یعنی ایزد بانوی دریا درخواست میکند که به پونیو اجازه دهد در حالت انسانی پیش او زندگی کند. مادر مهربان پونیو به دخترش میگوید که اگر میخواهد در قالب آدمیزاد زندگی کند دیگر نیروی جادویی نخواهد داشت. پونیو این موضوع را میپذیرد و مادر نیز به انتخاب دخترش احترام میگذارد و به شرط اینکه سوسوکه از پونیو محافظت کامل کند پونیو را به سوسوکه و لیزا میسپارد. با بازگشت پدر سوسوکه از مأموریت دریایی نیز آنها بههمراه پونیو به زندگی خود ادامه میدهند.
درباره این موارد گفتگو کنید
- چقدر نسبت به پرورش فکری و تغییر در تکامل خودمان شهامت به خرج میدهیم؟ چه چیزی باعث شد که پونیو انسان شود و با سوسوکه زندگی کند؟ آیا شخصیت پدر پونیو خوب بود یا بد؟ آیا سپردن سرپرستی پونیو به مادری دیگر (لیزا) توسط مادرش ایزدبانو با مهر مادریش تعارض ندارد؟ به نظر شما اگر انسانها رابطهی صلحآمیزی با طبیعت داشتند پدر پونیو همچنان همین شخصیت را میداشت؟ برای درک راحت تر انیمه شما می توانید گفت و گو را اینگونه با فرزندتان آغاز کنید: به نظرت چرا سوسوکه و پونیو دوست داشتند باهم زندگی کنند؟ اگر تو بهجای پونیو بودی دوست داشتی به جای داشتن قدرت جادویی، خواهر سوسوکه میشدی؟چرا پونیو دوست داشت یک انسان باشد؟ مگر انسانبودن چه چیزهای بهتری از ماهیبودن دارد؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشطرح اصلي انیمهی «پونيو» از قصهي كلاسيك و قديمي «پري دريايي كوچولو» اثر هانس كريستيان آندرسن اقتباس گرفته شده است. این انیمهی محبوب و دلنشین هشتمین اثر از کارگردان معروف ژاپنی هایائو میازاکی است.
این انیمه میتواند در سه مورد برای مخاطب بزرگسال محل تأمل و درنگ باشد؛
نخست آنکه کودکی و کودکانهزیستن در تمام این اثر جاری است. میازاکی در این انیمه بهدنبال پرورش و نوازش کودک درون از سرکوبها و آسیبهاست. این برانگیختن احساس کودکی، از پیامهای قابل توجه و درخور ذکر این اثر است. به قول حضرت مسیح (ع) اگر میخواهید وارد ملکوت الهی شوید باید دوباره کودک شوید...
دوم، رنج تنهایی و نیاز وافر سوسوکه به داشتن یک همدم نیز به نحوی بیان کنندهی این نکتهی تربیتی است که فرزندان احتیاج به مونس و همدمی غیر از والدین دارند و این در قالب برادر یا خواهر یا دوست برای بچهها لازم و ضروری است. مسئولیتپذیری تمام کاراکترها در زمینهی فعالیتشان نیز نمایی از فرهنگ مسئولیتمدار و مسئولیتپذیر ژاپنی را نشان میدهد.
و سوم، پدر پونیو است که با سرکوب و محصورکردن او اگرچه سلامت جسم را برایش تأمین میکرد، اما در اصل رشد پونیو را متوقف کرده بود. از این نکته میتوان به لزوم انعطاف در قانون و تربیت پی برد، چنان که مادر پونیو که در اصل یک ایزد بانوست با نمایش این انعطاف باعث شادی و رشد سوسوکه و پونیو شد.
این انیمه میتواند در یک بُعد برای مخاطب کودک و نوجوان نیز الهامبخش باشد آن هم نمایش مسئولیتپذیری جدی بعد از تعیین هدف توسط پونیو و سوسوکه است. پونیو پس از آنکه انسانبودن را انتخاب میکند ابتدا باید چیزی را از دست بدهد و آن هم قدرت جادویی اوست. این مفهوم میتواند برای مخاطب پیامآور این باشد که رسیدن به مرحلهی تصمیمگیری و انتخابگری اگرچه یک امتیاز است، اما در کنار آن، از دستدادن هم یک انتخاب است که باید آن را تجربه کنیم.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.