دختر کفشدوزکی و پسر گربه‌ای: بیداری

داستان در شهر پاریس اتفاق می‌افتد. زمانی که یک فرد شرور قصد دارد شهر را به آشوب بکشد اما یک دختر و پسر نوجوان با نام‌های مرینت و آدریان معجزه‌گرهای جادویی را می‌یابند و توسط آن، قدرتمند می‌شوند. مرینت تبدیل به دختر کفشدوزکی و آدریان تبدیل به پسر گربه‌ای می‌گردد. آن دو در ابتدا نمی‌دانستند از قدرت‌های خود چگونه باید استفاده بکنند اما رفته‌رفته به آن تسلط پیدا می‌کنند. در این بین آن دو عاشق یکدیگر نیز می‌شوند. در نهایت زمانی که به شخصیت شرور تسلط پیدا می‌کنند، متوجه می‌شوند او پدر آدریان، گابریل اگنس، است. گابریل با دیدن پسرش از کار خود پشیمان می‌شود.

• آیا تو هم دوست داشتی مانند مرینت و آدریان قدرت‌های جادویی داشتی؟ تو از چه چیز‌هایی در زندگی می‌ترسی؟ به نظر تو چگونه می‌توانی به ترس‌هایت غلبه کنی؟ چرا آدریان نمی‌توانست ارتباط درستی با پدرش داشته باشد؟ خلاصه: چگونه می‌شود ترس‌هایمان را بشناسیم و از راه درست به آن‌ها غلبه کنیم؟

نوجوانان در این انیمیشن مانند همه‌ی نوجوانان به دنبال استقلال، روابط عاشقانه و گاهی جلب توجه هستند. نحوه‌ی مواجهه با احساسات عاشقانه، در فرهنگ‌های مختلف متفاوت است. در این انیمیشن دخترها بر سر پسری به نام آدرین با یکدیگر رقابت می‌کنند و یا برای ابراز علاقه پیش قدم می‌شوند. بهتر است والدین درباره‌ی این احساسات در این دوره سنی با فرزند خود گفت‌وگو کنند. این اثر را نمی‌توان خانواده محور دانست. نوجوانان تا دیروقت بیرون از منزل هستند و خانواده نقش پررنگی در حمایت و تربیت آنان ندارد. مرینت رازهای خود را از پدر و مادرش مخفی می‌کند. آدریان هیچ ارتباط عاطفی با پدر خود ندارد و مادرش را نیز از دست داده است. توصیه می‌شود اهمیت خانواده را به فرزندتان یادآور شوید. خلاصه: درباره‌ی احساساتی که نوجوانان در این تجربه می‌کنند با فرزند خود صحبت کنید و اهمیت خانواده و کمکی که می‌تواند به حل تعارضات و مسائل بکند را به او یادآوری کنید.