درباره فیلم
پینوکیوی گیلرمو دل تورو، کارگردان مکزیکی، با پینوکیوی معروفِ نوشتهی کارلو کلودی که همه با آن آشنا هستیم، بسیار متفاوت است. این داستان که در دل جنگ جهانی اول اتفاق میافتد، پینوکیو را وارد دنیای جنگِ بزرگسالان میکند. او را چندین بار کشته و دوباره زنده میکند و در نهایت به او زندگی ابدی میبخشد. این اثر پیامهای مثبت بسیاری دارد اما برای کودکان زیر 12 سال مناسب نیست؛ چرا که به مرگ کودکان در جنگ و بحث عمیق و پیچیدهی مرگ و دنیای آخرت میپردازد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: کم
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشژپتو پسری به نام کارلو داشت که بسیار به او وابسته بود اما در جنگ جهانی اول، کشته شد. پس از مرگ کارلو، ژپتو که بسیار افسرده و غمگین بود، تصمیم گرفت با ساخت پسری چوبی، کارلو را دوباره برگرداند. روحِ چوب به این عروسک چوبی، جان داد و آرزوی ژپتو برآورده شد اما این، آغاز دردسرهای او بود. پینوکیو پسری سرکش و ساده بود که به راحتی گول میخورد. مردم شهر از دست او عاصی بودند و ژپتو سعی داشت تا او را به درستی تربیت کند. روزی که قرار بود پینوکیو به مدرسه برود، دوتوره، مدیر یک گروه خیمهشببازی دورهگرد، با دادن وعدههای دروغین و بیفایده، با پینوکیو برای بازی در نمایش خیمهشببازی، قرارداد بست. پینوکیو که سادهلوحانه، قرارداد را امضا کرده بود، با او همراه شد. در این میان، ژپتو به دنبال او میگشت تا اینکه او را پیدا کرد. بین او و پینوکیو و همچنین دوتوره، درگیری اتفاق افتاد که باعث شد پینوکیو، زیر چرخهای یک کامیون افتاده و بمیرد. این اولین بار بود که او میمرد! روح چوبی که نگهبان دنیای مردگان بود به او گفت که هرگز نمیمیرد و این مرگ فقط برای دقایقی اتفاق خواهد افتاد و او میتواند دوباره به زندگی بازگردد چرا که روح او قرضی است و او یک پسر واقعی نیست. در نتیجه پینوکیو دوباره به زندگی بازگشت اما ژپتو که از دست او خسته بود با ناراحتی به او گفت که سربار زندگیاش است! پینوکیو از این حرف، دلشکسته شد و برای جبران مافات و کمک مالی به پدر، خودخواسته به نمایش خیمهشببازی پیوست و قرار شد تا نیمی از درآمدش را برای پدر بفرستد. او پس از مدتی کار در نمایش، متوجه شد که دورهگرد، هیچ پولی برای پدرش نفرستاده و به همین دلیل در نمایشی که برای موسولینی ترتیب داده شده بود به او توهین کرد و بار دیگر با شلیک گلوله، کشته شد. پس از بازگشت مجدد به این دنیا، سر از سربازخانه درآورد. اما بار دیگر دوتوره، او را یافته و قصد کشتنش را داشت که پینوکیو با افتادن در دریا، در شکم هیولا گرفتار شد. جایی که پدرش نیز به همراه جیرجیرک آنجا بودند. او برای نجات خودش و پدرش تلاش میکرد اما بار دیگر مُرد. این بار، او با شکستن قانون، به دنیا بازگشت اما خود، فانی شد و پس از نجات جان پدر، از دنیا رفت. ژپتو بسیار بیقراری میکرد تا اینکه روح چوب، بار دیگر به پینوکیو زندگی ابدی بخشید. آنها (ژپتو، پینوکیو، جیرجیرک و میمون) خوش و خرم در کنار هم زندگی کردند تا اینکه پینوکیو، مرگ تک تکشان را دیده و در این دنیا تنها ماند!
درباره این موارد گفتگو کنید
- موضوعات متعددی در این داستان مطرح شدهاند که میتوانند باب گفتگو را باز کنند. با فرزندانتان در مورد این موضوعات صحبت کرده و از آنها بپرسید: به نظر تو رفتار ژپتو عادی بود؟ آیا مرگ یک عزیز، پایان دنیاست؟ اگر قرار بود با مرگ هر انسان، دوباره فرصتی به او داده شود و به دنیا بازگردد، چه اتفاقی میافتاد؟ چه اختلالی در زندگی دنیایی میتوانست رخ دهد؟ آیا زندگی ابدی و داشتن عمر جاودانه زیباست؟ نظر تو درباره آنچه به عنوان برزخ یا دنیای پس از مرگ در این انیمیشن به تصویر کشیده شده چیست؟ رفتار پدر کندلویک با او صحیح بود؟ اگر تو جای کندلویک بودی چه میکردی؟ چرا آدمها را باید آنگونه که هستند بپذیریم؟! نه آنگونه که میخواهیم؟ اگر همه آدمها شبیه هم بودند (از نظر شخصیتی)، چه اتفاقی رخ میداد؟ زیبایی این دنیا به چیست؟ آیا مرگ و فانی بودن زیباست؟ چگونه میتوان از زندگی لذت برد؟ آیا کار پینوکیو برای پیوستن به گروه خیمهشببازی صحیح بود؟ چه راهکار دیگری به ذهن تو میرسد؟ در مورد جنگ جهانی اول چه میدانی؟ موسولینی که بود؟ او را میشناسی؟ خلاصه: در مورد موضوعاتی مانند مرگ و زندگی، دنیای پس از مرگ، تصمیمات پینوکیو و رفتار او و همچنین ژپتو و کندلویک و جنگ جهانی اول، با فرزندان خود گفتگو کنید.
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشمهمترین نکتهای که بهتر است بدانید این است که با داستانی جدید و متفاوت روبرو هستیم که تا 70 درصد با آنچه از پینوکیو میدانستیم، متفاوت است. این بار پینوکیو با میل خود به نمایش خیمهشببازی میرود تا بدهیای که خودش، مسبب آن است را جبران کند و برای پدرش پول بفرستد. پینوکیو در اینجا چندین بار میمیرد و به دنیای آخرت و یا برزخ میرود و دوباره بازمیگردد! او زندگی ابدی دارد. گویا روح کارلو در وجود اوست اما چون این روح، مال خودش نیست در نتیجه نمیتواند یک پسر واقعی باشد و مانند یک پسر واقعی بمیرد! بلکه مرگ او موقتی است. آنکه او را زنده میکند و میمیراند، موجودی به نام روحِ چوب است که ظاهری شیطانی دارد اما دیالوگهای دلنشین و زیبایی دارد که بیننده را به فکر فرو میبرد.
موضوع جنگ جهانی اول و بردن کودکان به جنگ و کشتهشدن آنان با بمبهای دشمن، از موضوعات بدیع دیگری است که در این داستان، مطرح شده است. با این تفاسیر برای تماشا حتما به رده سنی توجه کنید و سپس درباره مسائل مطرح شده در آن، با کودکان خود گفتگو کنید چرا که سوالات متعددی میتواند در ذهنشان شکل بگیرد که به راهنمایی و گرهگشایی شما نیازمند است.
خلاصه: موضوعاتی مانند مرگ و زندگی و به تصویرکشیدن برزخ و یا آخرت، جنگ جهانی اول و حضور کودکان در جنگ و میزان بالای خشم و خشونت و ترس در این اثر، نشان از آن است که این انیمیشن برای کودکان زیر 12 سال مناسب نیست.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
گیلرمو دل تورو در این اثر، هنر استادانه و داستانپردازی جادویی خود را که زبانزد است، به نمایش گذاشته و این موضوع هواداران را خوشحال خواهد کرد، اما ممکن است برای کودکان کوچکتر ترسناک باشد. فیلم پینوکیو، انیمیشن استاپموشن دو ساعته او که یک داستان تاریک است، در این نسخه که در ایتالیا تحت حکومت فاشیستها اتفاق میافتد، حتی تاریکتر و غمانگیزتر به نظر میرسد و چندین صحنه مرگ واقعی دارد. این پویانمایی به فاصله کوتاهی پس از نسخه احساسیتر دیزنی از همین داستان، با بازی تام هنکس، منتشر شد. دل تورو دنیای جذابی خلق کرده که از یک روستای ایتالیایی واقعی و زیبا شروع میشود و به دنیای دیگری فراتر میرود، از جمله تصویری از برزخ پس از مرگ که توسط خرگوشهایی که مشغول بازی با کارت هستند، اداره میشود. انیمیشن این فیلم که با همکاری کارگردان مشترک، گوستافسون، و گروهی گسترده از انیماتورها و عروسکگردانها ساخته شده، بسیار جذاب و دیدنی است. دشوار است که نخواهید بارها فیلم را متوقف کنید تا جزئیات زنده عروسکها و محیط اطرافشان را ببینید و درباره نحوه خلق آنها شگفتزده نشوید.این فیلم نیز مضامین عمیقتری را به داستان کلاسیک پینوکیو اضافه میکند که درباره روابط پدر و پسر، معنای زندگی، تعصب مذهبی و ابسوردیتهای جنگ و حکومت خودکامه است. ممکن است هدف از نمایش این مضامین زیر سوال بردن حکومتهای خودکامه بوده باشد، اما پیامهای فیلم دشوار فهم نیستند. در حالی که ادای احترام نازی و تصاویر فاشیستی به نمایش گذاشته میشوند، پسران با اعلام "تساوی" در بازیهای جنگی خود، آن را بیاهمیت میکنند و قاضی محلی پینوکیو را به دلیل "تفکر مستقل" یک "مخالف" مینامد. این فیلم زیرمتنهایی درباره پدرسالاری و عروسکهای خیمهشببازی دارد. یکی از صحنههای طنزآمیز فیلم خلق یک موسولینی احمق است که بسیار کوچک و نازپرورده است و باید توسط خدمتکاری مشتاق از ماشینش بیرون آورده شود. این فیلم صحنههای تاثیرگذاری درباره عشق و مرگ و پیوند پسران جوان در حالی که برای جنگیدن علیه یکدیگر آموزش میبینند، به تصویر میکشد و همچنین چند قطعه موسیقی زیبا دارد (ساخته الکساندر دسپلات) به ویژه آنهایی که صدای فرشتهوار پینوکیو (مان) را نمایش میدهند. مکگرگور نیز با صداپیشگی یک کریکت خودپسند اما دلسوز، اجرایی الهامبخش ارائه میکند که روایت و اتفاقاتی که برای او میافتد، لحظات طنز فیلم را شکل میدهند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.