تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: زیاد
ترس: زیاد
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشدر دیترویت، سال ۱۹۶۷ است و پلیس به یک بار غیرقانونی در دیترویت که به "خوک کور" معروف است، یورش میبرد. این حادثه توجه جمعیتی را جلب میکند و خشونتی که توسط تنشهای نژادی شعلهور شده، به سرعت بالا میگیرد. آفریقایی-آمریکاییهای ناراضی شروع به غارت و آتش زدن ساختمانها در محلههای خود میکنند. سه مأمور پلیس در خیابانها گشت میزنند و کراوس (ویل پولتر) به یک غارتگر شلیک میکند. در همین حال، نگهبان امنیتی ملون دیزمکس (جان بویگا) سعی میکند به حل یک وضعیت بین یک مرد محله و گارد ملی کمک کند، و خواننده لری رید (الجی اسمیت) خود را برای فرصت بزرگش آماده میکند تا با گروهش، دراماتیکس، روی صحنه برود. همه آنها در نهایت در هتل نزدیک الجزایر جمع میشوند، جایی که یک مرد با شلیک یک اسلحه شروع کننده از پنجره، آژیر خطر را به صدا درمیآورد. کراوس و مأموران پلیس او شروع به بازجویی از همه افراد حاضر در آنجا - مردان سیاهپوست و دو زن سفیدپوست - میکنند و بازجویی به خشونت تبدیل میشود. هر کسی که زنده بماند، زندگیاش برای همیشه تغییر خواهد کرد.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد خشونت در دیترویت صحبت کنند. تا چه حد واقعگرایانه است؟ فیلمسازان از چه تکنیکهایی برای خلق خشونت واقعگرایانه در مقابل خشونت فانتزی استفاده میکنند؟ کدام یک تاثیر بیشتری دارد؟
- فیلم با نژادپرستی/مسائل مربوط به نژاد چگونه برخورد میکند؟ آیا درسهایی آموخته میشود؟ اگر اینطور است، چطور آنها را توصیف میکنید؟ فیلم در سال ۱۹۶۷ اتفاق میافتد، اما آیا موضوع آن هنوز هم مرتبط به نظر میرسد؟
- آیا این فیلم باعث میشود که بخواهید بیشتر در مورد این دوره تاریخی بدانید؟ برای یادگیری در مورد آن چه رویکردی را در پیش میگیرید؟
- فیلم چگونه با آثار قبلی کارگردان کاترین بیگلو، یعنی فیلمهای «ضد گلوله» و «سی دقیقه پس از نیمه شب» مقایسه میشود؟ فیلمهای او چه شباهتهایی با هم دارند؟ و چه تفاوتهایی؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که فیلم دیترویت یک درام فوقالعاده در مورد شورشهای ۱۹۶۷ دیترویت است که به عنوان یکی از مرگبارترین شورشها در تاریخ آمریکا شناخته میشود. این فیلم بسیار پرتنش است و خشونت واقعگرایانهای را به تصویر میکشد، از جمله استفاده از اسلحه و تیراندازی، زخمهای خونین و برکههای خون، و اجساد. پلیس با قنداق اسلحه به شهروندان حمله میکند، آنها را میگیرد و خفه میکند. مردم پنجرهها را میشکنند و آتش میافروزند، و در یک صحنه، یک پلیس لباس زن را پاره میکند و باعث برهنه شدن او از جلو میشود. زبان فیلم بسیار تند است و از کلمات نامناسبی مثل «فاک»، «مادر فاکر»، «ان» و موارد دیگر استفاده میشود. شخصیتها یکدیگر را میبوسند و روسپیها و قوادها در فیلم حضور دارند. سیگار کشیدن زیادی در فیلم وجود دارد و شخصیتها در مهمانیها الکل مینوشند؛ همچنین به طور خلاصه مواد مخدر نشان داده میشود. کاترین بیگلو، کارگردان برنده اسکار (فیلمهای منطقه سبز و سی دقیقه پس از نیمه شب) در این فیلم نیز به خوبی از پس موضوع نژادی در آمریکا برآمده است. جان بویگا، بازیگر فیلم جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد، در این فیلم نقشآفرینی میکند، اما این فیلم برای طرفداران جوان جنگ ستارگان مناسب نیست. برای اطلاع از فیلمهای مشابه، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
پس از دو شاهکار در خاورمیانه، کاترین بیگلو، کارگردان برنده اسکار، به ایالات متحده بازمیگردد. این فیلم، قطعهای هولناک، شرمآور و روشنگر از تاریخ آمریکاست. مانند فیلمهای «ضدگلوله» و «سی دقیقه پس از نیمهشب»، فیلم «دیترویت» نیز توسط مارک بوآل نوشته شده است، که عمدتا بر اساس شهادتهای واقعی و همچنین برخی داستانهای تخیلی است. اما این بیگلو است که آن را بهعنوان یک درام و یک اثر هنری بهخوبی به تصویر میکشد. او با فیلمهای سطح B ژانر (مانند «نقطه شکست») به جایگاه بالاتری دست یافت و بیش از هر کارگردان دیگری در قید حیات، درک میکند که خشونت هم جذاب و هم نفرتانگیز است. و او میتواند هر دو را همزمان به تصویر بکشد، در سایههای خاکستری. در این فیلم، تهدیدهای خشونتآمیز و نمایشهای ظاهری به اندازه اعمال واقعی مهم هستند.دیترویت بدون جار و جنجال در یورش به "خوک کور" آغاز میشود و بهطور خطی و اجتنابناپذیر از خلال رویدادهای ۱۹۶۷ پیش میرود. بیگلو بهراحتی حس زمان و مکان و همچنین حس مقیاس رویداد بهعنوان یک کل را برقرار میکند، که هرگز کار آسانی نیست. اما برخلاف بسیاری از همکاران مردش، بیگلو داستان را از نگاه مرد سفیدپوست روایت نمیکند؛ او بهطور درخشانی خشم مطلق نژادپرستی را به تصویر میکشد، حتی بیشتر از خشم آن. در همین حال، شخصیتها عمق و تاثر را مییابند؛ آنتونی مکی در همین چند صحنه قدرتمند است، در حالی که ستاره جنگ ستارگان بویگا بهعنوان نوعی حضور فرشتهوار، در نزدیکی رویدادها و آرزومند صلح، عمل میکند. وقتی نتایج نهایی مشخص میشود، هر انسانی با قلب و روح از بیعدالتی خشمگین میشود -- و با این حال، به مهربانی سوق داده میشود.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.