اسب سیاه جوان

درام پیش‌درآمدی بر فیلم اسب سیاه، در سال ۱۹۴۶ در شمال آفریقا اتفاق می‌افتد. نرا (بیانا تمیمی) جوان از خانواده‌اش جدا می‌شود در حالی که سوار بر شتر به مزرعه‌ی پدربزرگش می‌روند. او در بیابان رها می‌شود و با یک کره اسب سیاه زیبا ملاقات می‌کند که او هم از مادرش جدا شده است. بعد از اینکه اعتماد اسب وحشی را جلب می‌کند، آن‌ها راهشان را به خانه‌ی پدربزرگ نرا پیدا می‌کنند. متاسفانه، نرا متوجه می‌شود که پدربزرگش مجبور شده در غیاب او همه‌ی اسب‌هایش را بفروشد. تنها امید برای بازگرداندن آن‌ها شرکت در یک مسابقه‌ی سالانه است که برنده همه‌ی اسب‌های شرکت‌کننده را به عنوان جایزه می‌برد. با وجود دستورات پدربزرگش، نرا تصمیم می‌گیرد اسب وحشی را رام کند و در مسابقه شرکت کند.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد دلایل نیاز نیرا به نافرمانی از پدربزرگش و شرکت در مسابقه بحث کنند.

والدین باید بدانند که این فیلم حاوی خشونت مختصر (مردان مسلح اسب‌ها را تعقیب می‌کنند و کاروان را محاصره می‌کنند) و صحنه‌های پرتنش (نیرا هوشیاری خود را از دست می‌دهد و خود را در بیابان گم می‌کند) است که با نمایش در صفحه بزرگ IMAX، شدت بیشتری به نظر می‌رسد. برخی از کودکان ممکن است زمانی که مادر اسب سیاه از او جدا می‌شود و نیرا تنها در بیابان رها می‌شود، نگران شوند. آن‌ها همچنین ممکن است در مورد سرنوشت والدین نیرا کنجکاو شوند (او با پدربزرگش زندگی می‌کند و تنها یک بار به مادرش اشاره می‌شود). برای آگاهی از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت‌نام کنید.

بچه‌هایی که فیلم‌های «اسب سیاه» و «بازگشت اسب سیاه» را ندیده‌اند، بهترین مخاطب برای این نسخه بصری خیره‌کننده هستند، چون که این فیلم تا حد زیادی از این دو فیلم الهام گرفته است. (تفاوت اصلی این است که این بار شخصیت اصلی دختر است.) همچنین احتمال اینکه از بازی‌های چوبی و شخصیت‌های کلیشه‌ای شرور آزرده شوند، کمتر است.اما هم بچه‌ها و هم والدین از چشم‌اندازهای زیبا و حس سوارکاری بدون زین بر اسب وحشی شگفت‌زده خواهند شد. یک بیننده هشت ساله اظهار داشت که او «وقتی صحنه مسابقه را تماشا می‌کرد، مجبور بود چشمانش را پاک کند، چون احساس می‌کرد که گرد و غبار و شن در چشمانش وجود دارد.» او و کلاس دومی‌های پر جنب و جوشش توسط فیلم مجذوب شدند--در پایان به تشویق خودجوش پرداختند. البته، حتی آن‌ها هم انتقاداتی داشتند: می‌خواستند بدانند که نرا و اسب چگونه چند روز بدون غذا زنده ماندند و چرا اسب سیاه و مادرش در پایان با خانواده نرا ماندند و به زندگی آزاد خود بازنگشتند.