تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: خیلی کم
ترس: خیلی کم
ناهنجاری اجتماعی: زیاد
الگوی مثبت: زیاد
پیام مثبت: زیاد
خلاصه فیلم
ویرایشدر HUDSON، رایان (گریگوری لی) یک بازیگر مشتاق است که به خانه باز میگردد تا به پسر عمویش، هادسون (دیوید نیل لوین)، در پراکندن خاکستر مادرش که به تازگی درگذشته است، در یک درخت خاص کمک کند. تنها مشکل این است که هادسون دقیقاً نمیداند درخت کجاست. با یک ماشین قدیمی که مدام خراب میشود، چقدر میتوانند پیش بروند؟ حتی با کمک یک دوست محلی، سانرایز (مری کاترین گرینوالت)، آیا به مقصدشان خواهند رسید؟
درباره این موارد گفتگو کنید
- شخصیتهای سرگردان در فیلمها میتوانند موضوع بحث خانوادهها باشد. نظر شما در مورد پیام هادسون در مورد زندگی چیست؟
- آیا خودتان را در حال علاقهمند شدن به رایان یا برعکس، بیعلاقه شدن به او یافتید؟ چرا؟
- آیا فکر میکنید هادسون در پایان فیلم رشد کرد، تغییر کرد، یا چیزی یاد گرفت؟ چطور؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که هادسون یک درام جذاب و مستقل در مورد مرد خجالتی به نام هادسون است. در این فیلم حملات وحشت و برخی داستانهای حوادث گذشته به تصویر کشیده شده است (یک کودک، کودک دیگری را به داخل دریاچهای یخزده هل میدهد و آن کودک از هیپوترمی و آسیب مغزی رنج میبرد). در این فیلم در برخی جاها از الفاظ زشت و تند استفاده شده است: «فحش»، «لعنتی»، «لعنتی»، «احمق»، «خنگ»، «لعنت» و «خدایا!» بزرگسالان به طور مختصر به روابط صمیمی اشاره میکنند. مردی سعی میکند زنی را ببوسد اما او قبول نمیکند. پدری مسن از پسر بزرگسالش دعوت میکند که برای نوشیدن و کشیدن ماریجوانا به خانهاش بیاید. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
اجرای محکم و تصاویر ظریف از شخصیتها، اهالی شهر و مکانها، این درام کمدی را بسیار دیدنی میکند. اما در حالی که هادسون در لحن درخشان است، بسیاری از بینندگان ممکن است محتوای آن را بیهدف بیابند. دیدگاه اصلی از یک بازیگر در حال رشد حدود 30 ساله است که فکر میکرد در زندگی بیشتر از اینها پیشرفت کرده باشد. رایان با کشف دوباره خانواده و دوستی با پسر عمویش، در مورد عشق و پذیرش خود چیزهایی یاد میگیرد. شخصیتها و گفتگوهایی عجیب و بیآزار، لحظاتی از ناامیدی و ناراحتی حدود 30 سالگی، و ماموریتی به طور کلی تصادفی و بیشتر در مورد سفر تا مقصد وجود دارد. تنها مشکل این است که دنیای ارائه شده به شدت سفیدپوست است و تصویری بسیار نرم از آمریکا را به نمایش میگذارد. اگر هر کدام از این شخصیتها سفیدپوست نبودند (همه شخصیتهای فیلم سفیدپوست هستند)، تقریبا تمام موقعیتها و برخوردهایشان با اهالی شهر، غریبهها و افراد تصادفی به طور چشمگیری متفاوت بود. به عنوان مثال، وقتی رایان و هادسون با سانرایز ملاقات میکنند، او خوشحال و بدون هیچ گونه تردیدی موافقت میکند که به دو غریبه مرد به مقصدی نامشخص بپیوندد.به طور کلی، برخی از تماشاگران ممکن است از تماشای یک فیلم کامل در مورد ناراحتی، کسالت و ناامیدی افرادی سفیدپوست در دهه ۳۰ زندگی خود لذت نبرند، افرادی که واقعاً هیچ دغدغهای در دنیا ندارند. پیام فیلم ظاهراً در مورد بیهدفی زندگی و زیستن است، بنابراین بهتر است آرامش خود را حفظ کنید، استراحت کنید، نگرانیهایتان را کنار بگذارید و همانطور که طلوع خورشید پیشنهاد میکند، "همیشه جدی نباشید." اما البته، مشکل این است که برای بسیاری از افراد غیر سفیدپوست در دهه ۳۰ زندگی، زندگی آنها جدیتر در نظر گرفته میشود و تجربه میشود، زیرا چشمانداز آمریکایی به طور قابل توجهی با آنچه در این زیرژانر فیلم مشکلات سفیدپوستان/ممبکور به تصویر کشیده شده است، متفاوت است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.