درباره فیلم
درام کمدی پرشور دهه ۱۹۵۰، طنز و مضامین سنگین را در هم میآمیزد.
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: متوسط
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشآن (رنه زلوگر) از شوهر زنباره اش، دن دووروکس (کوین بیکن)، رهبر یک گروه موسیقی، خسته شده و به همراه دو پسرش به دنبال شوهر/پدر جدیدی میگردد. جرج (لوگان لرمان) پسر جدی و کتابخوان و رابی (مارک رندال) پسر آرزومند بازیگری که عاشق دوخت و دوز است، در این سفر او را همراهی میکنند. آنها از نیویورک به لسآنجلس سفر میکنند و در طول مسیر در مکانهای زیادی توقف میکنند. وقتی یک مرد پس از دیگری ناامیدکننده از آب درمیآید، آن مهارتهای دیگری را به جز زیبایی و جذابیتش پرورش میدهد، اما این درس به راحتی آموخته نمیشود.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد مهارتهای والدین بودن آن و دن (یا عدم وجود آن) صحبت کنند. آیا آنها به دلیل اینکه والدین در آن دوران اینگونه بودند، از هم دور بودند؟ چگونه آنها را با همتایان امروزیشان مقایسه میکنید؟
- چگونه کودکان به آشفتگی اطرافشان واکنش نشان میدهند؟ آیا واکنشهایشان به نظرتان واقعگرایانه است؟ چگونه اختلافات والدین بر کودکان تأثیر میگذارد؟
- چرا فکر میکنید آن با گذر زمان تغییر میکند؟ آیا این دگرگونی تدریجی است یا ناگهانی؟ چه چیزی باعث آن میشود؟ آیا باورپذیر است؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشوالدین باید بدانند که اگرچه این کمدی دهه ۱۹۵۰ با بازی رنی زلوگر نسبتا سبک و شاد است، اما موضوعات بالغی مانند زنا با محارم، تکوالدینی و تاثیر طلاق بر کودکان را مورد بررسی قرار میدهد. علاوه بر والدین بیمسئولیت، انتظار برخی الفاظ رکیک (از جمله «فحش») و مسائل جنسی (از جمله صحنهای که یک دختر نوجوان سینههایش را به پسری نشان میدهد، هرچند نشان داده نمیشود) را داشته باشید. با این حال، در نهایت، داستان الهامبخش و حتی تاثیرگذار است، علیرغم برخی درسهای زندگی قوی. برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
ریچارد لونکرین کارگردان، ریتم فیلم را شاد و مناسب حال و هوای دهه ۱۹۵۰ حفظ کرده و دیالوگها هم به همان اندازه بامزه و جذاب هستند. اما گاهی شادی و شوخیها مصنوعی و اغراقآمیز به نظر میرسند. با اینکه زندگی آن و پسرها گاهی خطرناک و حتی افسردهکننده به نظر میرسد، اما باورپذیری فیلم بسیار بالاست. (میدانید که آنها تقریباً هیچ پولی ندارند، اما بهنوعی موفق میشوند لباس بپوشند، غذا بخورند و سرپناه داشته باشند.) با این حال، فیلم بهعنوان راهی برای فرار به دنیایی عمل میکند که در آن تراژدیها میتوانند مثل ماجراجوییهای شاد و سرزنده به نظر برسند.جورج همیلتون واقعی به خاطر چیزهای زیادی شناخته شده است: شخصیتهای کمیک، حضورهای کوتاه متعددش و البته برنزهی همیشگیاش. اما جزئیات دوران کودکی رنگارنگش، که در اینجا شرح داده شده (و تا حدودی داستانی شده) کمتر شناخته شده است. لرمان در نقش جورج جوان، یک کشف است. او در مواقع لزوم ظریف و در مواقعی که احساسات لازم است، احساسی است و یک قهرمان است که باید از او حمایت کرد. زلویگر هم که نقش آن را با اعتماد به نفس بازی میکند، همینطور است. این بازیگر موفق میشود در حالی که شخصیتی را بازی میکند که علیرغم عشق به فرزندانش، بسیار خودخواه است، همدلی برانگیز باشد. او و پسرها یک واحد خانوادگی صمیمی را تشکیل میدهند، با بیکن به عنوان یک غریبه که آنها او را دوست دارند اما نمیتوانند کاملا رامش کنند.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.