سنت

سامانتا "سامي" باكا (جوليا فلورس، آرام و متفكر) در ابتداي فيلم با مشكلات كوچكي مواجه مي‌شود. فروش آدامس در محوطه دانشگاه جرم بزرگي نيست، اما مادرش، آنجلا (مونيك كاندلاريا) از او نااميد است. اگرچه آنها فقط به يكديگر تكيه دارند، اما رابطه‌شان دچار تنش است. آنجلا، يك پرستار باليني، از هر مدرسه پزشكي كه امتحان كرده رد شده است؛ دلش مي‌شكند، اما از تسليم شدن خودداري مي‌كند. سامي، يك نابغه كامل در رياضيات (حتي حساب ديفرانسيل، كه موضوع معمولي براي يك دوازده ساله نيست) مشكل دارد كه در جامعه جاي بگيرد. وقتي او گروهي از محبوب‌ترين دختران مدرسه راهنمايي را مي‌بيند كه يك "كمك هزينه پني" براي امور خيريه راه‌اندازي كرده‌اند، سامي تصميم مي‌گيرد جايي براي خودش در ميز غذاخوري مدرسه پيدا كند. او مهارت‌هاي رياضي خود را به اين پروژه مي‌آورد و به دختران نشان مي‌دهد كه چقدر مي‌توانند موفق باشند، با ايجاد يك پلتفرم چندسطحي كه مي‌تواند ميليون‌ها دلار درآمدزايي كند. اين كار در كوتاه مدت جواب مي‌دهد. مشكل اين است كه مفهوم سامي يك "طرح هرمي" است و دختران به زودي متوجه مي‌شوند كه براي رسيدن به هدفشان نياز به مشاركت تمامي افراد روي كره زمين است. در آن زمان، مشكلات ديگري نيز پيش مي‌آيد. دردهاي قديمي دوباره ظاهر مي‌شوند. تلاش‌هاي خيرخواهانه باعث مي‌شود برخي از دختران در برابر وسوسه پول در دسترس تسليم شوند. و دختر بد مدرسه بسيار تحت تاثير سامي قرار گرفته است. همه براي خودشان هستند، اينترنت از خشم مي‌جوشد، سامي مورد تمسخر قرار مي‌گيرد و حسادت حاكم مي‌شود. وقتي اتفاقات شدت مي‌گيرد، تقلب‌ها فاش مي‌شوند، دروغگوها رسوا مي‌شوند و كودكان، والدين و معلمان با تصميم‌گيري‌هاي سختي مواجه مي‌شوند كه ممكن است شديداً بر زندگي‌شان تاثير بگذارد.

• خانواده‌ها می‌توانند در مورد شباهت‌های بین مدرسه راهنمایی در فیلم و مدارسی که با آن آشنا هستید صحبت کنند. چه بخش‌هایی از این فیلم برای شما واقعی و قابل لمس بود؟ آیا با یکی از دانش‌آموزان فیلم ارتباط برقرار کردید؟ چرا؟
• هر دو خانم دایر، معلم، و خانم مارتینز، مدیر، شخصیت‌های بسیار ستودنی بودند. با وجود چالش‌ها، همیشه به نظر می‌رسید کار درست را انجام می‌دهند. در مورد معلم یا مدیر مدرسه‌ای که تحسینش می‌کنید فکر کنید. چه چیزی آن‌ها را خاص می‌کند؟ او چگونه بر زندگی شما تأثیر گذاشته است؟
• درباره پایان این فیلم صحبت کنیم. آینده سمِی را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ تغییرات رفتاری نشان داده شده در صحنه‌های پایانی را توصیف کنید.

والدین باید بدانند که فیلم سِنتز در یک مدرسه راهنمایی در البوکرکی، نیومکزیکو اتفاق می‌افتد و به برخی مسائل پیچیده می‌پردازد: صداقت، حسادت، قلدری اینترنتی و چالش‌های پذیرفته شدن. فیلمسازان تلاش کرده‌اند تا تصویری واقعی از کودکان، رابطه ظریف والدین و فرزندان و بلوغ یک دختر جوان را بدون پیش‌بینی‌پذیری بسیاری از فیلم‌هایی که درباره تجربه نوجوانی هستند، به تصویر بکشند. خشونتی در فیلم وجود ندارد، اما گاهی اوقات کودکان رفتاری خشن و یا مسخره‌آمیز نسبت به دیگران دارند. بازیگرانی از اقوام مختلف (که قابل توجه است، زیرا به طور یکپارچه و بدون جلب توجه به این موضوع، در فیلم حضور دارند) با فیلمنامه‌ای روبرو هستند که انگیزه‌ها و خط داستانی آن همیشه واضح نیست، اما پیام‌های مهمی را با دلی پر از احساس منتقل می‌کنند. این فیلم برای نوجوانان و جوانان بالغ مناسب است. برای آگاهی از فیلم‌های مشابه بیشتر، می‌توانید برای دریافت ایمیل‌های هفتگی شب فیلم خانوادگی ثبت نام کنید.

نیت‌های خوب، مسائل اندیشه‌برانگیز و شخصیت‌های ظریف، در مقابل فیلمنامه‌ای با داستانی بیش از حد پیچیده، شخصیت‌هایی با انگیزه‌های ناکافی و فقدان حل و فصل‌های روشن، شکست می‌خورند. ظاهراً کریستوفر بون، نویسنده و کارگردان، می‌خواست فیلمی غیرقابل پیش‌بینی و ظریف بسازد که با مخاطبان امروزین دوره راهنمایی ارتباط برقرار کند. او این کار را کرد، اما نکرد. گاهی ظرافت‌ها آب را گل‌آلود می‌کنند. در این مورد، عناصر داستان به نمایش گذاشته می‌شوند و سپس رها می‌شوند (کمپین جمع‌آوری سکه‌ها به سادگی محو می‌شود؛ حیله‌گرترین بازیکن هرگز بهایی برای شیطنت‌هایش نمی‌پردازد). نمایش ریاضی سامی به نمایندگی از مادرش در فیلم فوق‌العاده به نظر می‌رسد، اما دلیل آن و تاثیرش غیرقابل درک است. با این حال، اجراهای محکم، به ویژه توسط جولیا فلورس، اسودی گیجر و مونیک کندلاریا، و صداقتی که در ساخت فیلم وجود داشت، آن را قابل تماشا می‌کند. و بدون شک، پیام‌های صمیمی در مورد بزرگ شدن، روابط مادر و دختر، و یادگیری از اشتباهات را ارائه می‌دهد.