خرچنگ

فیلم خرچنگ درباره‌ی شهری تخیلی است که در آن همه‌ی آدم‌ها باید ازدواج کنند و نباید مجرد بمانند. مردی به نام دیوید بعد از اینکه همسرش او را ترک می‌کند، به هتلی در حاشیه‌ی شهر می‌رود و فقط ۴۵ روز فرصت دارد تا در آنجا همسری برای خود انتخاب و با او ازدواج کند، درغیراین‌صورت بعد از ۴۵ روز او را به حیوان تبدیل می‌کنند. در آن هتل آموزش‌هایی درباره‌ی فواید ازدواج به مسافران داده می‌شود و آن‌ها را به ازدواج تشویق می‌کنند. دیوید در روزهای پایانی فرصتش با زنی ازدواج می‌کند؛ اما آن زن هیچ تناسبی با او ندارد و همسرش بعد از چندروز از ازدواج می‌فهمد که او نقش بازی کرده است، برای همین تصمیم می‌گیرد او را بکشد؛ اما دیوید فرار می‌کند و به جنگل می‌رود. در آنجا با گروهی از مجردان آشنا می‌شود که مخالف ازدواج اجباری هستند. دیوید عضو آن گروه می‌شود. او بعد از مدتی به دختری در آن گروه علاقه‌مند می‌شود و با هم رابطه‌ی پنهانی دارند؛ زیرا از قوانین گروه مجردماندن و ازدواج‌نکردن است. بعد از اینکه رهبر گروه از رابطه‌ی آن‌ها مطلع می‌شود، آن دختر را کور می‌کند. دیوید و آن دختر فرار می‌کنند و به شهر می‌روند و با هم زندگی می‌کنند.

• درباره‌ی پیامدهای ازدواج اجباری با فرزندتان گفت‌وگو کنید. آیا فرزندتان با ازدواج اجباری موافق است؟ اگر او به جای دیوید بود، ترجیح می‌داد متناسب با قوانین شهر عمل کند یا از آنجا فرار می‌کرد؟ درباره‌ی آزادی و انتخاب براساس علایق، با فرزند خود گفت‌وگو کنید. خلاصه: بافرزند خود درباره‌ی آزادی و انتخاب براساس علایق گفت‌وگو کنید.

فیلم خرچنگ درباره‌‌ی قانون ازدواج اجباری در شهری خیالی است. شخصیت‌های فیلم باید در مدت کوتاهی ازدواج کنند، درغیراین‌صورت باید به حیوان تبدیل شوند، برای همین سعی می‌کنند خودشان را متناسب با یکی از ساکنان هتل کنند تا حیوان نشوند. ازسوی دیگر دیوید، شخصیت اصلی فیلم، در تلاش است که از این قانون فرار کند. درباره‌ی اینکه آیا قانون بد، بر بی‌قانونی ترجیح دارد، با فرزند خود گفت‌وگو کنید. هم‌چنین روابط جنسی به‌صورت بی‌پرده و واضح نمایش داده می‌شود و بهتر است کودکان این صحنه‌ها را تماشا نکنند. خلاصه: درباره‌‌ی ازدواج اجباری و پیامدهای آن با فرزندتان گفت‌وگو کنید.