عرق سرد

افروز، زن متاهل جوانی است که به‌واسطه مشکلات متعددی که بین او و همسرش رخ می‌دهد تصمیم می‌گیرد طی گذر زمان از همسرش جدا شود. او که مطمئن است پیشنهاد طلاق برای همسرش امری غیرقابل‌قبول است رفته رفته از او دوری می‌کند تا هم روابط عاطفی بین آن‌ها به مرور کمتر شود هم همسرش بعد از گذشت ماه‌ها تصمیم به جدایی بگیرد اما نقشه افروز بعد از گذشت حدود یکسال جدایی عاطفی از همسرش نه تنها نتیجه‌بخش نبود بلکه در شرایط حساس و آینده‌ساز زندگی افروز با خشمی نهفته از جانب همسرش اتفاق بدی را برایش رقم زد. افروز قریب به یک‌سال در خانه‌ای جدا از همسرش زندگی می‌کرد و تحت هیچ شرایطی حاضر به گفت‌وگو درباره مسائل زندگی‌شان نمی‌شد او تمام زندگی خود را صرف باشگاه و حرفه ورزشی خود کرده بود و تاحدودی علت جدایی و مشکلات او با همسرش ناشی از این مسئله بود اما جدایی آن‌ها و صبرو تحمل یاسر تاجایی ادامه پیدا کرد که متوجه تصمیم همسرش برای خروج از کشور و شرکت در مسابقات آسیایی فوتسال بانوان شد. او که حدود یکسال متحمل سختی دوری و بلاتکیفی مشکل‌ساز افروز شده بود به قصد انتقام و با استفاده سوء از حقوق مردانه خود مانع خروج قانونی افروز از کشور شد. این اتفاق منجر به بازگشت افروز از فرودگاه شد اما چالش‌های بیشتر و جدی‌تری برایشان رقم زد. آن‌ها به قصد آزار و اذیت یکدیگر در طی سه روز فرصت باقی‌مانده افروز برای رسیدن به هم‌تیمی‌های خود استفاده کردند و به اشکال مختلف از هم انتقام گرفتند. افروز در جهت اثبات خود و قابله با حقوق ظالمانه مردسالاری هیچ همکاری با یاسر برای بهتر شدن زندگی‌شان نداشت و یاسر نیز در پی مقابله با رفتار نامطلوب افروز او را در بدترین نوع ممکن تحقیر کرد. کشمکش و لجبازی این دو عاقبت بد و ناگواری برایشان رقم زد.

• به نظر شما چه قوانین ناعادلانه‌ای در راستای حقوق زنان در جامعه وجود دارد که نیاز به اصلاح دارد؟ در خانواده خودمان یا نزدیکان خودمان متوه چه نوعی از نابرابری منفی بین زنان و مردان به‌واسطه جنسیت‌شان شده‌ای؟ به‌نظرت برای حل این مسئله باید چه کرد؟ اگر تو به‌جای افروز بودی چه میکردی؟ رفتار اشتباه یاسر در مقابل همسرش چه بود؟ اگر به‌جای یاسر بودی چه می‌کردی؟ چه بخش‌هایی از فیلم را در راستای قوانین جامعه درست و به دور از اقرار می‌دانی؟

فیلم سینمایی عرق سرد، باهدف پرداختن به یک مسئله اجتماعی مهم در راستای حقوق نابرابر زنان و جامعه نابرابر مردسالار روایتی اسفناک از زندگی یک زن و مرد جوان متاهلی را روایت می‌کند. که زن در آتش حقوق مردسالارانه و نا‌برابر جامعه می‌سوزد و برای مقابله با این ناجوانمردی‌ها دست به لجبازی با همسرش برمی‌دارد. لجبازی این دو نفر در زندگی مشترک‌شان اتفاقات بدی در مسیر زندگی‌شان رقم می‌زند. آنچه سرانجامِ تمام اتفاقات ناگوار این داستان است در مسائل و قوانین اجتماعی جامعه خلاصه نمی‌شود بلکه بخش اعظم آن حاصل روابط نادرست در نظام خانواده و زناشویی این دو زوج است. این دو پیامد به شکل نهان و آشکار در داستان نمایش داده می‌شود که لازم است به هر دو مسئله توجه شود. بهتر است در این‌باره با فرزندانتان به گفت‌وگو بپردازید تا پیامدهای نافرجام داستان برایشان دنیای تیره و تاریک جامعه را منسجم نکند و آن‌ها را به عاقبتی سرشار از ناامیدی و پوچ‌گرایی دچار نکند. در این اثر خانواده را در چهاچوب قوانین و باید و نبایدهای مطلق حقوقی روایت می‌کند و هیچ‌گونه روابط محبت‌آمیز همراه با همدلی و هم‌دردی در بستر زندگی مشترک خانوادگی بازنمایی نمی‌شود. این شکل از بازنمایی مخاطب را به حس انزجار و تنفر از تشکیل چنین روابط خانوادگی دچار می‌کند که گفت‌وگو از شدت چنین اثرگذاری منفی در سیر داستان می‌کاهد. البته در نهایت بهتر است در خصوص سنت‌ها، آداب و رسوم و حتی بعضا قوانین نابرابر و مردسالارانه در جامعه ایرانی با نوجوانان خود گفت‌وگو کنیم تا تمام وجوه مثبت و منفی اثر را در کنار هم متصور شوند و به قضاوت و نتیجه‌گیری درست از آن برسند. بخوانید درباره؛ سیمای زنان در سینمای ایران