درباره فیلم
یک زندگینامهی هوشمندانه و جذاب از جین آستن برای نوجوانان و بزرگسالان
تصاویر فیلم
پیشنهادهای مشابه
نمایش همهنقد و بررسی
معتبر: این تحلیلها بهترین و دقیقترین نتایج رو دارن! ما دادههای کافی و باکیفیت داشتیم و هوش مصنوعی ما نتایج مناسبی رو برای این دسته از فیلمها بهمون داده.
خشونت: متوسط
ترس: کم
ناهنجاری اجتماعی: متوسط
الگوی مثبت: متوسط
پیام مثبت: متوسط
خلاصه فیلم
ویرایشاگرچه جین آستن مجرد درگذشت، اما برخی از دانشمندان مدتها است که مشکوک هستند که زندگی عاشقانه نویسنده فراتر از دانش ما بوده است. کتابهای او - بامزه، حماسی و بله، رمانتیک - کاملاً اندیشههای مردان و زنانی که به دنبال ارتباط هستند را اما شرایط آنها را محدود کرده است، به تصویر میکشد، به طوری که به نظر میرسد غیرممکن است که فکر کنیم او خود هرگز عاشق نشده است. اما روی کاغذ - یا بهتر بگوییم، در زندگینامهها - به نظر میرسد که او عاشق نشده بود. اما اگر عاشق شده بود چه؟ اگر چه ما هرگز مطمئن نخواهیم شد که آستن عاشق شده و از دست داده است، اما فیلم «شدن جین» این امکان را به صورت بسیار دلپذیری تصور میکند. این فیلم بر اساس کتابی از جان اسپنس در سال 2003میلادی، آستن را به عنوان یک زن 20 ساله آتشین و قویاراده به تصویر میکشد که با تام لفری (که جیمز مکآووی به خوبی آن را به تصویر کشیده است) ملاقات میکند، یک وکیل ایرلندی خوشگذران، و بلافاصله او را به عنوان مرد رویاهای خود میشناسد. (در زندگی واقعی، بسیاری از مورخان آستن ارتباط آنها را صرفاً یک دلدادگی ساده توصیف کردهاند، اگر اصلاً بتوان آن را دلدادگی نامید. با این حال، او یکی از دخترانش را جین نامید.) اما در اواخر قرن هجدهم، زنان برای ثبات و امنیت مالی ازدواج میکردند. اگرچه او میتوانست قهرمانانی خلق کند که آشکارا با عرف زمان خود مخالفت میکردند - کسانی که میتوانستند در واقع با هر که دلبخواهشان بود فرار کنند و به ملاحظات عملی توجهی نکنند - اما او همیشه اینقدر جسور نبود. و جامعه همیشه اینقدر بخشنده نبود.
درباره این موارد گفتگو کنید
- خانوادهها میتوانند در مورد این صحبت کنند که چرا عموی تام فکر میکرد جین شایسته ازدواج نیست و چرا آنها نمیتوانستند به سادگی تصمیم بگیرند که با هم باشند. در آن زمان چه استانداردهایی وجود داشت؟ آیا این الزامات ظالمانه یا ناعادلانه به نظر میرسند؟
آنچه والدین باید بدانند
ویرایشاین فیلم تمرینی دلپذیر در پرورش قوه تخیل است. هیچکس واقعا نمیداند که بین جین آستین و تام لفرو یک عشق بزرگ وجود داشته یا نه، اما فیلم دلیل محکمی برای آن ارائه میکند. این یک داستان رمانتیک و اغلب طنزآمیز است که نوجوانان و جوانان از آن لذت خواهند برد، اگرچه بخشهایی وجود دارد که ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد، از جمله یک رابطه جنسی بین والدین جین و دلبری آشکار بین یک زن مسنتر و یک مرد جوانتر. (ممکن است گفتگوی فیلم برای آنها کمی سریع باشد و نتوانند آن را دنبال کنند.) زبان فیلم گاهی برای مخاطبان جوان پیچیده است ("فاقد پول")، اما نسبتا بیضرر است، به جز یک ناسزا ("گـه"). برای آگاهی از فیلمهای مشابه بیشتر، میتوانید برای دریافت ایمیلهای هفتگی "شب فیلم خانوادگی" ثبتنام کنید.
این فیلم چه نکات مثبتی دارد
کارگردان جولیان جارولد و فیلمنامهنویس کوین هود با دقت یک کمدی رمانتیک دلپذیر و کاملاً در سبک آثار آستن خلق کردهاند. این فیلم پر است از دیالوگهای بامزه و شخصیتهایی که از کتابهای مشهور نویسنده الهام گرفتهشدهاند. (لفروی قالبی برای آقای دارسی است؛ لیدی گرشام، که توسط دیم مگی اسمیت بازی میشود، برای کاترین دو بورج.) جزئیات دورهی زمانی - کامل تا نحوهی بستن موهای آستن و رنگ لباسهایش - کمک میکند تا دنیایی که در آن زندگی میکرده زنده شود. آن هاتاوی گویی هیچ کار اشتباهی انجام نمیدهد. از یک شاهزادهی نوجوان تا کارآموزی که در جستجوی روح خود است و با این فیلم، یک نماد ادبی، او کاملاً به هر نقشی که انتخاب میکند متعهد است. لهجهی بریتانیایی او بینقص است؛ حرکاتش باورپذیر است. (آنا مکسول اسمیت، که نقش کاساندرا، خواهر جین را بازی میکند، نیز بسیار دوستداشتنی است.) حتی مهمتر از بازی او، شیمی او با مکآوی است. برای اینکه طرفداران آستن داستان را باور کنند، باید روی پردهی سینما باورپذیر باشند، و رقص عاشقانهی آنها رضایتبخش است - به معنای واقعی کلمه. در یکی از سکانسها، این دو در حالی که روی کف رقص هستند، یکدیگر را ارزیابی میکنند، و چشمانشان بیش از کلمات حرف میزنند.برخی انتقادها به فیلم وارد است: صحنههای ابتدایی حس مکان را منتقل میکند، اما فیلم «جین شدن» به اندازه فیلمهای اقتباس شده از رمانهای آستن زیبا نیست. و مانند کتابهای آستن، این فیلم نزدیک به دو ساعت است و با عجله پیش میرود. ریتم فیلم کند میشود و اوج نمیگیرد. این ریتم برای کتاب مناسب است، اما از نقاط قوت فیلم کم میکند. با این حال، برخی قسمتها شتابزده به نظر میرسند. اوج ناگهانی داستان که در آن دو عاشق در تلاش برای کسب تأیید از عموی لفروی، قاضی لنگلیس (با بازی ایان ریچاردسون) هستند تا بتوانند ازدواج کنند، تصنعی به نظر میرسد. با این وجود، وقتی این زوج تلاش میکنند با هم باشند، شما برایشان هورا میکشید. و وقتی مشخص میشود که موفق نخواهند شد - لفروی که به کمک عمویش وابسته است، باید از خانوادهاش در خانه حمایت کند - شکست عشقی واقعی است. هاتاوی میگوید: «اگر عشق ما خانوادهات را نابود کند، خود عشق را نابود خواهد کرد.» این دیالوگ یادآور قهرمانان داستانهای آستن است.
دیدگاههای کاربران
دیدگاهی ثبت نشده است.